ما را جدی نمی‌گیرند

معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، از علت ناتوانی معاونت متبوع خود در حل مشكلات اساسی جوانان می‌گوید

ما را جدی نمی‌گیرند

سه سال است كه بر صندلی معاونت امور جوانان وزارت ورزش تكیه زده و خودش عملكردش را در این سمت موفق می‌داند. چراكه معتقد است هر كاری كه از دستش برمی‌آمده، انجام داده‌است، اما چون اختیاراتش محدود بوده، نتوانسته است كارهای بیشتری را برای نسل جوان انجام دهد و از این لحاظ خود را شرمنده جوانان می‌داند. او می‌گوید مشكلات اقتصادی این روزهای نسل جوان را درك می‌كند و به نظرش در شرایط فعلی برخی جوانان حق دارند خود را نسل سوخته بدانند. او همچنین تاكید دارد كه برخی ناهماهنگی‌ها و البته وعده‌هایی كه مسؤولان به جوانان داده‌اند، آنها را دچار ناامیدی كرده‌است. محمدمهدی تندگویان، معاون 46ساله امور جوانان وزارت ورزش می‌گوید مشكل اصلی معاونت تحت مدیریت او این است كه سقف پروازی‌اش كوتاه است و خیلی از نهادها چندان عتاب و خطاب‌هایشان را جدی نمی‌گیرند. آن‌قدر كه یكی از دستگاه‌های دولتی كه قرار بوده از ابتدای حضور او در این معاونت نتایج طرح آمایش سرزمین برای اشتغال‌زایی را به معاونت جوانان تحویل دهد، هنوز هم این طرح را به آنها نداده و هرچه تندگویان از آن دستگاه به نهادهای بالادستی گله كرده، راه به جایی نبرده‌است. تندگویان البته زیر بار گلایه‌هایی كه از معاونت خودش می‌شود نیز نمی‌رود و مثلا هرچه به او می‌گوییم شما نتوانسته‌اید سازوكاری را برای پرداخت وام ازدواج ایجاد كنید كه مانع رفتارهای سلیقه‌ای بانك‌ها شود، قبول نمی‌كند.

در دوره حضور سه‌ساله‌ شما در معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان به‌صورت‌كلی چه اقداماتی انجام شده‌است؟
ما در سه سال گذشته تلاش كرده‌ایم كه در چهار بخش به مسائل جوانان رسیدگی كنیم. بخش اول مربوط به ساماندهی سمن‌های حوزه جوانان و جلب مشاركت این قشر در فعالیت‌های اجتماعی است و در بخش دوم هم ساماندهی امور مربوط به ازدواج جوانان و آموزش‌های پیش از ازدواج انجام می‌شود. همچنین در بخش سوم امور مربوط به ستادهای جوانان كل كشور و سیاست‌گذاری‌های كلان مربوط به این قشر پیگیری می‌شود و بخش چهارم نیز مربوط به پیگیری طرح‌های ملی جوانان در حوزه‌های رفع آسیب‌های اجتماعی، حمایت از استارت‌آپ‌ها و ایجاد مشاغل كوچك است. در همین بخش آخر نیز با وجود آن كه اشتغال‌زایی جزو وظایف معاونت جوانان نیست، ولی ما توانسته‌ایم با پرداخت وام‌های اشتغال‌زایی حدود 7000 شغل برای جوانان روستایی و فعالان سمن‌ها ایجاد كنیم. ضمن این‌كه ما در بحث تشكل‌های مربوط به جوانان نیز علاوه‌بر افزایش كمی تشكل‌ها، شبكه‌هایی تخصصی را در حوزه رفع آسیب‌های گوناگون اجتماعی از تشكل‌های جوانان موجود در سطح كشور ایجاد كرده‌ایم.
اما این اقدامات ربط مستقیمی به حل معضلات واقعی جوانان ندارد. شما برای حل مشكلاتی مانند مسكن یا اشتغال این قشر در سطح كلان چه اقداماتی انجام داده‌اید؟
انجام كارهای اجرایی در این حوزه‌ها به نهادهای دیگری مربوط می‌شود و وظیفه ما در این زمینه بررسی مشكلات مختلف مربوط به جوانان و پایش اقدامات دستگاه‌ها در حل مسائل مربوط به آنهاست. اما متاسفانه مشكل اصلی اینجاست كه گزارش‌های ما به نهادهای بالادستی روی كاهش اعتبارات دستگاه‌هایی كه عملكرد نامناسبی در حوزه جوانان دارند، هیچ تاثیری نمی‌گذارد.
با وجود این، برخی انتقادها به عملكرد خود شما نیز وجود دارد. یكی از آنها هم این است كه شما نتوانسته‌اید سازو‌كار مناسبی را برای پرداخت وام ازدواج ایجاد كنید و به همین دلیل، اكنون بانك‌ها با انجام رفتارهای سلیقه‌ای، مداركی خارج از ضوابط قانونی را از متقاضیان درخواست می‌كنند.
در سال‌های گذشته كه مبلغ وام ازدواج افزایش پیدا كرده و آمار متقاضیان نیز رشد قابل‌توجهی داشته ممكن است شبكه بانكی سختگیری‌هایی در پرداخت‌ها داشته باشد و این احتمال نیز وجود دارد كه برخی شعب بانك‌ها خلاف دستورالعمل بانك‌مركزی عمل كنند. اما اگر این اتفاق در هر شعبه‌ای رخ دهد، متقاضیان می‌توانند هم در سامانه بانك مركزی و هم در سامانه معاونت امور جوانان شكایت خودشان را ثبت كنند و ما این شكایت‌ها را هفته‌به‌هفته پیگیری می‌كنیم.
بهتر نبود از همان ابتدا سازوكار مربوطه را طوری شكل می‌دادید كه امكان وقوع این حجم از تخلفات بانكی وجود نداشته باشد تا كار به شكایت نرسد؟
ما نمی‌توانیم بگوییم كه حجم بالایی از تخلفات رخ‌داده‌است؛ چون عمدتا این تخلفات در برخی شعبه‌های بعضی از بانك‌ها رخ‌می‌دهد. یعنی ممكن است بیشتر شعبات یك بانك در كل كشور طبق دستورالعمل بانك‌مركزی عمل كنند و فقط برخی از شعبات آن دست به تخلف بزنند. علت وقوع این تخلفات نیز عمدتا اختلاف برداشت‌ها از دستورالعمل بانك‌مركزی یا فشارهایی است كه برای تامین اعتبارات به آن شعبه ایجاد می‌شود.
آیا می‌دانید این روزها بیشتر جوانانی كه در آستانه ازدواج قرار دارند، باید حداقل روزی 12 ساعت كار كنند و بیشتر آنها آینده روشنی را نیز پیش‌روی خود نمی‌بینند؟
می‌دانم كه اكنون جوانان ما با مشكلات اقتصادی زیادی دست‌وپنجه نرم می‌كنند، اما باید توجه داشته باشیم كه این روزها میزان تعهدپذیری جوانان، مهارت حضور آنها در اجتماع و باورشان نسبت به توانایی‌هایشان نیز به‌شدت پایین آمده است. ریشه این مساله هم به سست‌شدن بنیان‌های خانواده بازمی‌گردد و هم به و‌عده‌هایی كه جوانان از مسوولان شنیده‌اند. حاصل همه این مسائل نیز شده است شكل‌گیری نسل جوانی كه بیشتر آنها فاقد مهارت‌های لازم برای زندگی اجتماعی هستند؛ البته من اعتقاد دارم اگر ما در نظام آموزشی‌مان، 40 تا 50 درصد زمان را برای مهارت‌آموزی اختصاص می‌دادیم، جوانان ما از همان سنین پایین به خودباوری می‌رسیدند، اما متاسفانه ما هم از مهارت‌آموزی غافل شده‌ایم و حرف‌های نادرست زیادی به جوانان گفته و در آنها ناامیدی‌های زیادی ایجاد كرده‌ایم.
در این شرایط به نظر شما راه‌حل تغییر این حال بد جوانان چیست؟
ما هم‌زمان باید چند اقدام را انجام دهیم؛ نخست تغییر در نظام آموزشی، بعد تحول در بحث‌های مهارت‌آموزی و سپس حذف مدرك‌گرایی از اجتماع و سوق‌دادن جوانان به سمت مشاغل مهارتی؛ البته من معتقدم چون این روزها اوضاع اقتصادی و اجتماعی كشور دچار نابسامانی‌های زیادی شده است، برخی جوانان حق دارند خودشان را نسل سوخته بدانند و الان هم اگر دیر بجنبیم، واقعا دیگر نمی‌توانیم به داد بخش زیادی از این نسل برسیم. همچنین اعتقاد دارم كه در سال‌های اخیر برخی ناهماهنگی‌ها، توزیع ناعادلانه اعتبارات و بررسی‌نكردن امكانات موجود در كشور باعث ظلم به جوانان شده است. به طور مثال، من سه سال است از یك دستگاه دولتی می‌خواهم به معاونت ما نتایج تحقیق درباره آمایش سرزمینی اشتغال در كشور را تحویل بدهد تا ما بر مبنای آن برای اشتغالزایی در مناطق مختلف سیاست‌گذاری كنیم، اما هنوز نتیجه این تحقیق را به من تحویل نداده‌اند.
آیا شما این موضوع را به نهادهای بالادستی مثل دفتر ریاست‌جمهوری یا سازمان بازرسی كشور انتقال داده‌اید؟
اتفاقا ما گزارش این اتفاق را به نهادهایی كه شما نام بردید ارائه داده‌ایم، اما نكته اینجاست كه گاهی برخی سازمان‌های نظارتی كشور به ما می‌گویند حالا كه آن دستگاه اجرایی این كار را انجام نداده است، اجازه دهید ما شرایط مناسب را برای شما فراهم كنیم تا شما این تحقیقات را انجام دهید. یعنی به جای این كه با آن نهاد كم‌كار برخورد كنند، از ما می‌خواهند با اعتبارات محدودمان وظایف آن دستگاه را انجام دهیم.
چرا نهادهای نظارتی با آن دستگاه كم‌كار به صورت قاطع برخورد نمی‌كنند؟
چون اساسا یكی از مشكلات ما این است كه در اغلب موارد هیچ نهادی با كسانی كه در انجام وظایفشان كوتاهی می‌كنند، برخورد نمی‌كند. حداقل من تا حالا ندیده‌ام كه كسی در این كشور مدیری را به خاطر این كه هیچ عملكرد مثبتی نداشته است، به دادگاه بكشاند.
با تمام این صحبت‌ها، آیا عملكرد خودتان در این سه سال را موفق می‌دانید؟
بله، دلیل آن هم كارهایی است كه در این مدت انجام داده‌ام. سه سال پیش، وقتی اینجا به من پیشنهاد شد، تمام اطرافیانم توصیه كردند كه این سمت را قبول نكنم، زیرا اختیارات این معاونت محدود است و اعتبارات آن نیز بسیار اندك، ولی من پیش خودم گفتم، اگر من هم به این معاونت نیایم و تكانی به اینجا ندهم، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ البته این حرف‌ها منتی بر كسی نیست و من هر كاری را كه انجام داده‌ام، وظیفه‌ام بوده است.
اما اكنون شرایط كشور طوری است كه بسیاری از جوان‌ها یعنی قشری كه حل مسائل‌شان وظیفه اصلی شماست، با مشكلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌كنند.
من چون هر آن چیزی را كه در توانم داشته‌ام، برای این معاونت گذاشته‌ام، نگران پاسخگویی به وجدانم نیستم، ولی خیلی شرمنده جوان‌ها هستم. برای این كه دلم می‌خواست همه ایده‌هایی را كه از روز اول در ذهنم داشتم، بتوانم به سر منزل مقصود برسانم، ولی وقتی به دل كار آمدم، دیدم یا نمی‌شود یا اجازه نمی‌دهند كه من ایده‌هایم را به ثمر برسانم و اساسا سقف این معاونت آن‌قدر كوتاه است كه به نظر خیلی‌ها، من نمی‌توانستم بیشتر از این كاری انجام بدهم. روز اولی كه من وارد این معاونت شدم، اعتبار تخصیص‌یافته به آن برای كل كشور فقط 16 میلیارد تومان در سال بود، ولی من در این سال‌ها آن‌قدر با سازمان برنامه و بودجه، وزارتخانه خودمان و نمایندگان مجلس جنگیدم تا توانستم اعتبارات پیش‌بینی‌شده برای این معاونت را در سال 99 به 360 میلیارد تومان برسانم. همچنین ما در این سه سال در كنار افزایش اعتبارات، توانسته‌ایم هم اشتغال ایجاد كنیم و هم شبكه‌سازی مناسبی در سطح كشور انجام دهیم و حداقل مقداری امید به بخشی از جامعه جوان تزریق كنیم.
 الان بعضی از جوانان نگاه مثبتی به آینده ندارند.
بله، من این را قبول دارم و بازهم می‌گویم که شرمنده نسل جوان هستم. آن هم به این دلیل که وقتی عملکرد خود را با کارهایی که باید برای این قشر انجام می‌دادم، مقایسه می‌کنم، می‌بینم هنوز هم عقب هستم.