نسخه Pdf

 تفکر، بی بال پریدن است

 تفکر، بی بال پریدن است

رهام براری 18 ساله از تهران

صدای بی‌صدای سکوت در قلمرو آوای سخن در هوای دل شکست نوری برمی‌دارد و مسیرش به مرغزار این پرنده شکاری می‌افتد.اما پریدن بی‌بال همچون شنا کردن در رودخانه‌ ای سهمگین در عین ندانستن شناست. پرواز بر فراز ابر‌های بیکران در این آسمان آبی بیانگر وجود بال‌‌هایی در عین بی بالیست.آری پرواز در این پهنه‌ پهناور از لذت‌هایی‌است که هرگز نمی‌توان زنجیری بر پایش بست و گویی تفکر هرگز نمی‌میرد.مهار افکار در باطن خویش همان مهار کردن جسم است که می‌توان حلقه‌های سرد زنجیر را روی پوست احساس کرد.
ذهن آدمی، این آسمان پرواز بدون بال آن‌قدر قدرتمند است که رودی بی ماهی، اسطبل بی اسب و آسمان بدون پرواز را، پر زندگی و 
پر زین و پرستو کند.
چشم‌هایت را باز کن، به سقف پر ستاره بالای سرت بنگر، در میان همه مخلوقات روی این کره خاکی تنها تو و همنوع‌هایت می‌توانید تفکر کنید و هرچه هست را در ذهن خویش بپرورانید،پس ذهنت را از شلاق‌ها و تازیانه‌های اطرافت بدار که زندگانی و انسان بودنت، بدون بال پریدن توست.چوب خط‌های روی دیوار ذهنت را پاک کن و دیوار را با نقوش رویاییت زینت ببخش، زیرا ذهن توست که تو را به تصویرمی‌کشد،باعث پیشرفتت می‌شود و گویی تورا می‌سازد.