حرمت‌گذاری به قوه درك مخاطب

حرمت‌گذاری به قوه درك مخاطب

یادداشت: جهانگیر الماسی بازیگر


 در ذات هر كار هنری است كه دو رو دارد؛ درست مثل سكه. یك روی این سكه، موفقیت است و اقبال بینندگان و روی دیگر سكه، شكست و بی‌رغبتی مخاطبان.
حین سال‌ها فعالیت بازیگری دریافته‌ام كه نه آن موفقیت عاملی است برای آن‌كه تا ابد بتوان موفق ماند و نه آن شكست، عاملی است بر آن كه دیگر هیچ‌گاه رنگ موفقیت را ندید. شكست یا پیروزی را باید پلی كرد برای رشد و بهتر شدن‌.
ابایی ندارم از این‌كه بگویم برخی اوقات در كارهایی حاضر شده‌ام كه خروجی مطلوبی نداشته‌اند، همان‌طور كه بعضی اوقات هم در كارهایی حاضر شده‌ام كه امیدی به عاقبت‌شان نداشته‌ام، ولی نتیجه مناسبی گرفته‌ام.
این‌كه همه هنرمندان به‌خصوص هنرمندانی كه در سریال‌ها حاضر می‌شوند مسؤولیت‌پذیر باشند بسیار زیاد كمك می‌كند به این‌كه مخاطبان راحت‌تر حرف‌ها و درددل‌های آنها نسبت به كمبودها را بپذیرند.
این‌كه بازیگری صبر كند تا قسمت آخر سریال پخش شود و آنگاه تازه یادش بیفتد كه از كم و كاستی‌ها بگوید منصفانه نیست. اگر كاستی وجود دارد اصلا وارد روند تولید یك سریال نشویم و اگر به‌خاطر منافع اقتصادی بازی در یك سریال را پذیرفتیم با صداقت، مسؤولیت شكست یا موفقیت را بپذیریم.بسیاری از سریال‌ها كیفیت متوسطی داشته‌اند، ولی چون سازندگان‌شان و عوامل تولید و به‌خصوص بازیگران، صداقت داشته‌اند و صادقانه از كمبودها گفته‌اند باز مخاطب همراهی نشان داده، ولی وای به روزی كه فكر كنیم بیشتر از مخاطب می‌فهمیم.در هر شرایطی باید یادمان باشد مخاطبان بسیار باهوش‌تر از آن هستند كه گاف‌های كارهای ما را نبینند.
اگر حفظ حرمت مخاطب و احترام به درك و استنباط بالای او را محوریت هر كاری قرار دهیم در آن صورت اصلا درگیر تولید كارهای ضعیف نخواهیم شد چه برسد به این‌كه كار ضعیفی تولید كنیم و بعد تازه به فكر این بیفتیم كه با ابزار توجیه، نقش خود در ضعف كار را كم كنیم و تقصیر را گردن دیگران بیندازیم.
هنرمندان رشدیافته با تمام وجود سعی و تلاش دارند كه به مخاطبان خویش احترام بگذارند  چون درنهایت اگر مخاطب نباشد، هنری هم نخواهد بود.