خانواده معلولان فراموش شده‌اند

خانواده معلولان فراموش شده‌اند

زندگی با فرد دچار معلولیت و همراهی كردن با او برای هر كسی امكان‌پذیر نیست، چون زندگی با یك معلول به همان اندازه كه معلول محدودیت دارد برای اطرافیان ایجاد محدودیت می‌كند؛ محدودیت‌هایی كه برای آقای نقاش صرفا حركتی است. سهیلا شجاعی همسر آقای رزقی بارز می‌گوید: متاسفانه دستگاه‌های دولتی و جامعه هیچ‌وقت خانواده یك معلول را درست حمایت و درك نمی‌كنند. دردسر‌های زندگی همسر معلول كمتر از معلول نیست. من به عنوان همسر یك هنرمند اگر حمایت نشوم، توانایی مراقبت و حمایت از همسرم را نخواهم داشت. آن‌طور كه او می‌گوید در این چند سال كه در كنار یك معلول زندگی كرده است، هیچ‌گاه توجه خاصی از سوی نهادی نسبت به خانواده معلولان ندیده است. خانم شجاعی ادامه می‌دهد: ماهانه صد‌هزار تومان به عنوان حق نگهداری به همسر معلولان پرداخت می‌شود كه بیشتر ناراحت‌كننده است تا این‌كه مشكل‌گشا باشد. من به عنوان همسر شخصی كه دچار معلولیت است حاضرم این مبلغ را دریافت نكنم، اما كارهای اساسی برای حمایت از خانواده معلول انجام شود.
او پیشنهاد می‌دهد سازمان بهزیستی افرادی را به عنوان پرستار معلولان تربیت و استخدام كند و با این كار نیاز معلولان را به مراكز نگهداری و پرستاری كمتر كند، چون این مراكز خدمات مناسبی ارائه نمی‌دهند، اما هزینه بالایی از خانواده‌ها می‌گیرند.
آقای نقاش سخنان همسرش را تایید می‌كند و ادامه می‌دهد: خانواده‌ای را در نظر بگیرید كه پدر و مادر دارای فرزند معلول باشند، هرچه سن معلول بیشتر شود، والدین مسن‌تر و در نگهداری از معلول ناتوان‌تر می‌شوند،  حتی خودشان هم نیاز به مراقبت پیدا می‌كنند. اگر قرار باشد همسرم كل زندگی‌اش را صرف رسیدگی به من كند و به علایق شخصی خودش رسیدگی نكند، بعد از مدتی دچار فرسایش و حتی بیماری‌های عصبی و جسمی می‌شود. ‌