محاکمه هفته
جنایت در گورستـــــــان
مرد جوان که تصور می کرد شهادت یکی از هم محلی هایش باعث اعدام برادرش شده ، شاهد پرونده را در گورستان کشت. او پس از دستگیری حکم قصاص گرفت اما قبل از اجرای حکم جان باخت.
رسیدگی به این پرونده از سال 91 و همزمان با گزارش قتل مردی در یک گورستان در ورامین آغاز شد. با حضور ماموران در محل ،با جسد مردی رو به رو شدند که با شلیک گلوله به سرش به قتل رسیده بود. تحقیقات نشان داد ، او از مدتی قبل با مردی به نام امیر اختلاف داشته است.
امیر دستگیر شد و در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: برادرم چندی قبل به اتهام سرقت مسلحانه و آزار کودکی دستگیر شد . اعترافات مقتول به نام کیوان علیه برادرم باعث شد او حکم اعدام بگیرد و حکمش اجرا شود.
در ادامه ماموران دریافتند امیر روز حادثه همراه پسری به نام سعید بوده است. سعید هم دستگیر و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه اولیای دم برای امیر درخواست قصاص کردند. سپس امیر در جایگاه قرار گرفت و گفت: برادرم منکر آزار آن کودک بود اما شهادت کیوان باعث شد قضات به او حکم اعدام بدهند. بعد از اعدام برادرم ، از او کینه به دل گرفتم. اعدام برادرم تاثیر بدی بر روی مادرم گذاشت و او هر جا که می رفت، عکس برادرم را با خود می برد. روز حادثه به گورستان رفتم و برای برادرم فاتحه خواندم. هنگام ترک آنجا با کیوان رو به رو شدم. تمام کینه ای که از او داشتم در دلم جمع شد و با اسلحه ای که همیشه همراه داشتم به او شلیک کردم. سعید از ماجرا بی خبربود و نقشی در ماجرا نداشت.
در ادامه سعید هم منکر اطلاع از ماجرای قتل شد و گفت: من امیر را به گورستان رساندم و با دیدن صحنه قتل شوکه شدم.
در پایان قضات امیر را به قصاص و سعید را به حبس محکوم کردند که این حکم در دیوان عالی کشور تائید شد. در حالی که شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شده بود، امیر به علت بیماری در زندان جان باخت.
در ادامه اولیای دم مقتول درخواست دیه کردند که مشخص شد ، امیر دارایی ندارد به همین خاطر درخواست کردند دیه از بیت المال پرداخت شود.هفته گذشته به این درخواست در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد. اولیای دم کیوان به قضات گفتند؛ ما درخواست قصاص داشتیم اما قاتل قبل از اجرای حکم جان باخت. اموال و دارایی هم ندارد که به ما بدهد . به همین خاطر درخواست داریم دیه از بیت المال پرداخت شود.
پس از این درخواست قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.
رسیدگی به این پرونده از سال 91 و همزمان با گزارش قتل مردی در یک گورستان در ورامین آغاز شد. با حضور ماموران در محل ،با جسد مردی رو به رو شدند که با شلیک گلوله به سرش به قتل رسیده بود. تحقیقات نشان داد ، او از مدتی قبل با مردی به نام امیر اختلاف داشته است.
امیر دستگیر شد و در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: برادرم چندی قبل به اتهام سرقت مسلحانه و آزار کودکی دستگیر شد . اعترافات مقتول به نام کیوان علیه برادرم باعث شد او حکم اعدام بگیرد و حکمش اجرا شود.
در ادامه ماموران دریافتند امیر روز حادثه همراه پسری به نام سعید بوده است. سعید هم دستگیر و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه اولیای دم برای امیر درخواست قصاص کردند. سپس امیر در جایگاه قرار گرفت و گفت: برادرم منکر آزار آن کودک بود اما شهادت کیوان باعث شد قضات به او حکم اعدام بدهند. بعد از اعدام برادرم ، از او کینه به دل گرفتم. اعدام برادرم تاثیر بدی بر روی مادرم گذاشت و او هر جا که می رفت، عکس برادرم را با خود می برد. روز حادثه به گورستان رفتم و برای برادرم فاتحه خواندم. هنگام ترک آنجا با کیوان رو به رو شدم. تمام کینه ای که از او داشتم در دلم جمع شد و با اسلحه ای که همیشه همراه داشتم به او شلیک کردم. سعید از ماجرا بی خبربود و نقشی در ماجرا نداشت.
در ادامه سعید هم منکر اطلاع از ماجرای قتل شد و گفت: من امیر را به گورستان رساندم و با دیدن صحنه قتل شوکه شدم.
در پایان قضات امیر را به قصاص و سعید را به حبس محکوم کردند که این حکم در دیوان عالی کشور تائید شد. در حالی که شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شده بود، امیر به علت بیماری در زندان جان باخت.
در ادامه اولیای دم مقتول درخواست دیه کردند که مشخص شد ، امیر دارایی ندارد به همین خاطر درخواست کردند دیه از بیت المال پرداخت شود.هفته گذشته به این درخواست در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد. اولیای دم کیوان به قضات گفتند؛ ما درخواست قصاص داشتیم اما قاتل قبل از اجرای حکم جان باخت. اموال و دارایی هم ندارد که به ما بدهد . به همین خاطر درخواست داریم دیه از بیت المال پرداخت شود.
پس از این درخواست قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.
