واکنشهای هنری و ادبی به شهادت شهید محسن فخریزاده همچنان ادامه دارد
به بزم محسنِ فخری در آسمان غوغاست
هنر و ادبیات، تجلیگاههای عاطفه و احساسند؛ لطافت، حالتی است که همواره در هستیشناسی کار هنری و ادبی از آن سخن به میان میآید اما در بزنگاههای خطیر، این فریاد و اعتراض است که میشود صفت اصلی هنر و ادبیات. هنرمندان، شاعران و ذاکرین اهل بیت در این چند روزی که از شهادت شهید محسن فخریزاده گذشت، باز هم از این بزنگاه خطیر سربلند بیرون آمدند و فریاد برآوردند. شاعران دست به قلم شدند، ذاکرین، صدای محزونشان را با زخم تازه کوک کردند و نقاشها و طراحها، با اشکی به گوشه چشم، قلممو و رنگ و ابزار طراحیشان را دست گرفتند و شهید را ستایش کردند. حوزه هنری هم خبر داد پایگاهی اینترنتی برای ارائه تولیدات هنری با محوریت شهید محسن فخریزاده راهاندازی کرده است. در این پایگاه قرار است پوسترها، اشعار و دیگر تولیدات حوزه هنری با کیفیت اصلی برای استفاده عموم بارگذاری شود. ما هم در این گزارش، برخی از محصولات ادبی و هنری مرتبط با شهید محسن فخریزاده را مرور کردهایم.
جالب است بدانید شهید فخریزاده با اینکه در فیزیک و انرژی هستهای دانشمند بود اما علاقهمند به شعر هم محسوب میشد. اخیرا اسماعیل امینی، شاعر با قدسآنلاین در اینباره حرف زده و گفته که در جلسه شعر عاشورایی با شهید محسن فخریزاده دیدار کرده و از این علاقهمندی مطلع شده است. حالا هم شاعران برای او مینویسند. البته نه فقط در ایران. اولین برنامه از سلسلهبرنامههای همایش بینالمللی «نهجالشهیدین» هشتم آذرماه در خانه تاریخی شاعر مقاومت «نزار قبانی» با حضور شاعران ایرانی و سوری برگزار شد که بخشی از این برنامه به شهید فخریزاده اختصاص یافته بود. تا این لحظه تعداد بسیاری شعر درباره شهید فخریزاده در رسانهها منتشر شده است.
از جمله محمدعلی مودب که برای شهید، مثنوی نوشت و امروز یادداشت او را درباره این مثنوی میتوانید در صفحه یک جامجم بخوانید. مثنوی او اینطور آغاز میشود: سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد/ غروب از جاده دردا باز اسبی بیسوار آمد/ بَرَد چون عشق دل، جز باختن راهی نمیماند/ سواران را بگو جز تاختن راهی نمیماند...
حسین صیامی هم که شاعر آیینی است، نوشت: مخواه تا بنویسند ناتوان بودیم/ فقط دو تا لب خالی و یک دهان بودیم/ مخواه تا بنویسند اهل ترس شدیم/ مخواه تا بنویسند سر گران بودیم/ کنون که حرف درشتی زدند، حرف بزن/ مخواه تا که بگویند بیزبان بودیم/ شکستهاند سبو را، سبویشان بشکن/ مخواه تا بنویسند رایگان بودیم...
همچنین علی داودی، شاعر انقلابی نوشت که چرا و چرا و چرا میکُشند؟/ به جرم صدا، بیصدا میکشند/ بگو تا به کِی تا به کِی تا به کِی/ در این کربلا مصطفی میکشند؟
ماجرای شهادت شهید فخریزاده حتی شاعرانی را که بیشتر دل در گرو طنازی دارند نیز به واکنش واداشت. یکیشان سعید بیابانکی بود که نوشت: خبر دهید به کفتارهای این وادی/ گلوله خورده پلنگ غیور آبادی
نغمه مستشار نظامی غزلسرا هم نوشت: علم و ایمان میشکافد ذرهها را جادهها را/ خار چشم دشمنان کرده است فخریزادهها را/ مرگ در بستر مبادا قسمت مردان که باشد/ قسمت از جام شهادت باده دلدادهها را...
الهام نجمی هم دیگری شاعری بود که به این واقعه واکنش نشان داد: هزاران ابر در داغت پر از بغضاند و بارانند/ هنوز از این خبر چشمانمان بیتاب و حیرانند/ تنت را زخمها، چون لالهزاری غرق خون کردند/ نفهمیدند در خونت هزاران لاله پنهانند...
عباس احمدی هم که او را با شعرهایش برای ذاکرین میشناسیم، از جمله اینکه در همین صفحه به یکیشان اشاره هم کردهایم، نوشت: فیض بزم حق همیشه حاضر و آماده نیست/ ره به این محفل ندارد هر که مست باده نیست/ [...]/ حاجقاسم، شهریاری، احمدیروشن... بلی/ جز شهادت مقصدی در آخر این جاده نیست/ زادگاه رستم است اینجا به اهریمن بگو:/ کشور من خالی از امثال فخریزاده نیست...
حسن صنوبری هم که در ادامه خواهیم گفت شعرش بسیار مورد استقبال قرار گرفت و حتی حاجصادق آهنگران هم آن را خواند، اینگونه نوشت: کشتند تو را آه، در آغوش دماوند/ سخت است در آغوش پدر، کشتن فرزند/ کشتند تو را ای دژ مستحکم ایران/ تا باز بر این خاک ستمدیده بتازند...
از لبنان با عشق
بیتردید بیش از هر اثر هنری دیگری در این چند روز، طراحی پوستر بود که انجام شد. دهها پوستر همین حالا در گوگل در اینباره خواهید دید. در این میان اما هنرمندی لبنانی هم دست به کار شد و پوستری گرافیکی از شهید فخریزاده منتشر کرد که روی آن نوشته شده: «یبقی الاثر مزلزلا» یعنی آثار او زلزلهای ویرانگر خواهد بود.
در آغوش حاجقاسم
نقاشها در این چند روز چند تابلو خلق کردهاند اما ما در اینجا به دو مورد به صورت نمونه اشاره میکنیم:
شادی قمبز یکی از هنرمندان فلسطینی که در غزه زندگی میکند. او به فاصله کوتاهی پس از اعلام خبر شهادت شهید فخریزاده، چهره این شهید والامقام را نقاشی کرد.
بهنام شیرمحمدی هم در نقاشیاش شهید محسن فخریزاده را به آغوش حاجقاسم سلیمانی فرستاد.
آه از نور ماه
با اینکه به نظر میرسید برای تولید نماآهنگهایی مرتبط با شهادت شهید فخریزاده دستکم چند روزی فرصت لازم باشد، اما هنرمندان بیوقفه کار کردند و چند ویدئو در اینباره ساختند و منتشر کردند.
نماآهنگ «فخر ایران» در عرض یکی دو روز با صدای میثم مطیعی و شعری از محمدمهدی سیار و میلاد عرفانپور تولید شد. این نماآهنگ شامل تصویرهایی است از اجرای مطیعی در هیات آیین حسین و تصاویری از محل ترور شهید فخریزاده و عکسهایی از دیگر شهدای هستهای. شعر «فخر ایران» اینطور آغاز میشود: «آه از نور ماه، گشتم سرگردان/ شمعی دیگر را، کشتند نامردا/ مظلومش کشتنت، مانند مولا/ گمنامش کشتند، گمنام یا زهرا».
امیر عباسی، مداح اهل بیت(ع) و شهدا نیز با همنوایی گروه سرود احلی من العسل یک قطعه تصویری 40 ثانیهای را بهمناسبت شهادت دانشمند هستهای اجرا و منتشر کرد. در متن این قطعه شعر آمده است: «از تولد تا شهادت زندگیت عشق و غروره/ رد خونت رو گرفتم رد خونت تا ظهوره...».
گروه سرود فجر جاوید کانون فرهنگی- هنری غدیر یزد، هم که سال گذشته تعریفشان را زیاد شنیدیم، به همت بچههای مسجد، سرودی برای بزرگداشت شهدای هستهای تهیه کرد. نماآهنگ این سرود با نام «شلیک» که شعر آن را علی مهرابی سروده است، دیروز منتشر شد.
گل پرپر شدهام محسن فخریزاده
ذاکران و مداحان اهل بیت هم در این میان، به شعرهایی که شاعران نوشتند توجه کردند و چند شعر را خواندند:
مهدی سلحشور شعر عباس احمدی، همان را که میگوید «زادگاه رستم است اینجا به اهریمن بگو: کشور من خالی از امثال فخریزاده نیست» در هیات فاطمیون قم به نوایی دلنشین خواند.
حاجصادق آهنگران هم دو شعر خواند. یکی همان شعر حسن صنوبری که این روزها دست به دست شد با این آغاز: «کشتند تو را آه، در آغوش دماوند/ سخت است در آغوش پدر، کشتن فرزند». و نیز شعر دیگری با این آغاز «خبر آمد که در آمیخته خونت با خاک/ گل پرپر شدهام، محسن فخریزاده».
شعر حسن صنوبری آنقدر مورد استقبال گرفت که وقتی حاجمهدی عباسی هم میخواست برای خواندن نواآهنگی، شعری انتخاب کند، سراغ همان رفت.