نسخه Pdf

برای آخرین بار...

زنده‌یاد افشین یداللهی در این سال‌ها خالق ترانه‌های بسیاری از تیتراژهای تلویزیون بوده‌است

برای آخرین بار...

اگر نگاهی به ماندگارترین قطعات تیتراژ در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی بیندازیم، متوجه می‌شویم که یک نام در این سال‌ها در بین عوامل ساخت این قطعات بسیار پرتکرار بوده‌است. زنده‌یاد افشین یداللهی ترانه‌سرایی است که بسامد تکرار نام او در تیتراژ آغازین و پایانی بسیاری از آثار تلویزیونی، از هم‌نسلانش به مراتب بیشتر بوده‌است. یداللهی پزشک متخصص اعصاب و روان بود. او ترانه‌سرایی را از 28 سالگی آغاز کرد و توانست به سرعت در بین خوانندگان مطرح و برجسته موسیقی پاپ و حتی سنتی، به نامی آشنا تبدیل شود. علاوه بر تیتراژهای تلویزیونی، یداللهی را به ریاست یک انجمن مهم و شاخص ادبی به نام خانه‌ترانه می‌شناسیم. او از سال 80 مدیریت خانه‌ترانه را به عهده داشت و در دوران مدیریتش (که تا زمان مرگش ادامه داشت) استعدادهای بسیاری را در حیطه ترانه‌سرایی به جامعه موسیقی معرفی کرد. سریال‌هایی چون شب‌آفتابی، مسافری از هند، فقط به خاطر تو، غریبانه، شب دهم، خط‌شکن، میوه ممنوعه، پول کثیف، مدار صفردرجه، تبریز در مه، پاتوق، معمای شاه و شهرزاد از جمله آثاری هستند که تیتراژهای آنها با اشعاری از یداللهی در ذهن مخاطبان تلویزیون ماندگار شد. اما چه عاملی سبب ماندگاری یداللهی و این حجم استفاده از آثار او در آثار موسیقایی صدا و سیما شده‌است؟

پیمان طالبی شاعر و روزنامه‌نگار

 تعامل سازنده 
همه می‌دانند که در هنر و فرهنگ ما یکی از مهم‌ترین عوامل رابطه است. به این معنا که لازم است هنرمند به معنای درست و در چارچوب کار با هنرمندان ترجیحا شاخص ارتباطاتی داشته‌باشد که این ارتباطات منجر به تولید آثاری شود که در نهایت برای هنرمند شهرت به ارمغان بیاورد. 
این مسأله یک اصل کاملا بدیهی است که هنرمندان از آنجا که فعالیتی مربوط با ذهن و عاطفه انجام می‌دهند، نیاز دارند ابتدا با شخصی که با او همکاری می‌کنند، ارتباط دوستانه‌ای برقرار کنند تا احساسات عوامل ساخت یک اثر به یکدیگر 
هرچه نزدیک‌تر شود. 
افشین یداللهی در سال‌هایی که بر او گذشت، توانست ضمن یک تعامل سازنده و هدفمند دوستان بسیاری در موسیقی برای خود پیدا کند. همین مسأله سبب شد وقتی به کارنامه یداللهی نگاه می‌کنیم، اسامی هنرمندان متنوعی را ببینیم که او در سال‌های مختلف عمر خود با آنها همکاری کرده‌است: از احسان خواجه‌امیری و محمد اصفهانی گرفته تا علیرضا قربانی و سالار عقیلی. 
شاهد دیگری بر این مدعا آن است که فعالیت یداللهی در حیطه ترانه و موسیقی، صرفا به موسیقی پاپ محدود نمی‌شد و او در موسیقی سنتی نیز تجربه همکاری با خوانندگان مختلف را داشته‌است. از آنجا که متاسفانه تا حد زیادی موسیقی ما به صورت جزیره‌ای مدیریت می‌شود و هنرمندان جز در موارد معدودی، هنرمندان ژانرهای دیگر موسیقی را نمی‌شناسند، این‌که شاعر یا آهنگسازی هم در حوزه موسیقی پاپ و هم سنتی فعالیت کند، علاوه بر توانایی آن هنرمند، نشان‌دهنده روابط گسترده او در موسیقی است.

 همنشینی با موسیقی
اما ویژگی دومی که در کارنامه یداللهی وجود دارد و اتفاقا از مورد اول نیز برجسته‌تر و مهم‌تر است، توانمندی یداللهی در خلق ترانه‌هایی است که در هر بستری می‌توانستند به بهترین شکل ممکن در کنار آهنگ‌های مناسب و صداهای دلنشین، توجه مخاطب را به خود معطوف کنند. به عقیده بزرگان موسیقی، آهنگی موفق است که در آن هیچ‌کدام از فاکتورهای آن قطعه اعم از شعر، آهنگ، تنظیم یا صدای خواننده، غالب بر وجه دیگر آن قطعه نباشد. بارها شده یک قطعه‌ای از یک خواننده را شنیده‌ایم و هنگام نقد و بررسی آن گفته‌ایم که: «آهنگ خوبی داشت اما از صدای خواننده خوشم نیامد» یا «شعر ترانه خیلی خوب بود اما ملودی (آهنگ) خوبی روی آن گذاشته نشده‌بود» و...
این نشان‌دهنده آن است که ما شعر یا آهنگ  یک قطعه را بیش از سایر شاخص‌های آن پسندیده‌ایم. این مسأله آنجا اهمیت پیدا می‌کند که گاه یک هنرمند (اعم از شاعر یا آهنگساز یا تنظیم‌کننده) با یک خواننده مطرح و مشهور همکاری می‌کند که در مورد یداللهی بارها و بارها این اتفاق افتاد. در چنین مواقعی خطر این وجود دارد که عوامل مختلف قطعه به خاطر غالب بودن صدای خواننده بر شعر، آهنگ یا تنظیم، اصلا به چشم نیایند و مخاطب گمان کند صرفا صدای دلنشین خواننده است که سبب شنیده شدن آهنگ شده‌است. این موضوع در سال‌های پیش که فضای مجازی چندان رونق نگرفته‌بود، بسیار برجسته‌تر بوده‌است؛ چرا که امروزه مخاطبان پرسشگر فضای مجازی بعد از شنیدن یک قطعه در پی شناختن عوامل آن آهنگ برمی‌آیند. اما در دوره‌ای که یداللهی در آن تبدیل به یکی از برجسته‌ترین ترانه‌سرایان موسیقی مجاز کشور شد، کسی چندان به عوامل ساخت یک آهنگ توجهی نمی‌کرد و بیشتر ویژگی‌های مثبت یک آهنگ زیر عنوان خواننده شناخته‌شده آن پنهان می‌شد.
اما یداللهی ترانه‌سرایی بود که با خوانندگان بسیار مطرح کشور کار کرد و آثارش در تیتراژهای تلویزیونی پخش می‌شد اما هرگز نامش زیر عنوان خواننده یا بازیگران یک سریال گم نشد و توانست امضای خود را در ترانه‌هایش داشته‌باشد.

ترانه به مثابه یک شعر
نکات مثبت ترانه‌های یداللهی بسیارند و می‌توان درباره حرکت پیشرویی که او در سرایش تیتراژهای تلویزیونی داشت، مقاله‌ها نوشت اما به اختصار در اینجا به بیان یکی از این ویژگی‌ها بسنده می‌کنم و تحقیق درباره بقیه نکات مثبت آثار یداللهی را به خواننده می‌سپارم.
از مهم‌ترین عوامل متمایز شدن زبان و مضامین یداللهی در ترانه آن بود که او به ترانه به مثابه 
یک شعر نگاه می‌کرد. امروزه روز بسیاری از ترانه‌سرایان - مخصوصا کسانی که توامان آهنگساز و ترانه‌سرا هستند - به ترانه به مثابه کلامی می‌نگرند که صرفا قرار است روی یک ملودی خاص قرار بگیرد و اصطلاحا verse های ملودی را پر کند! اما یداللهی و دیگر ترانه‌سرایان برجسته، غالبا ترانه را شعری می‌دانند که برای خوانده شدن با موسیقی سروده شده‌است. مثالی بزنم:
خون چرا در رگ من زنجیر است؟
زخم من تشنه‌تر از شمشیر است
«تیتراژ سریال شب دهم، خواننده: علیرضا قربانی، آهنگساز: فردین خلعتبری، سال ساخت: 80»
در بیت فوق، شاعر ابتدا خون را زنجیر و سپس زخم را به انسانی تشبیه کرده که تشنه است. 
مثال دیگر:
برای آخرین بار، خداکنه بباره
تو این شب کویری، یه قطره از ستاره
«تیتراژ سریال برای آخرین بار، خواننده و آهنگساز: احسان خواجه‌امیری، سال ساخت: ۸۴»
در مصرع دوم، شاعر ستاره را به باران تشبیه می‌کند اما نامی از باران نمی‌برد بلکه نشانه‌ای از آن (باریدن یک قطره) را عنوان می‌کند تا به این ترتیب گونه‌ای زیبا از استعاره را خلق کند.
ضمیمه کلیک
تیتر خبرها