ترکیبی از بازی مافیا و بیست‌سوالی و نبردی بین شهروندان و گرگ‌ها. قصه‌ بازی درباره‌ شهری ا‌ست که گرگینه به آن حمله کرده و شما باید کلمه‌ جادویی را حدس بزنید و گرگ‌ها را بشناسید تا شهر را نجات بدهید. شهردار که در گروه شهروندان قرار دارد این کلمه را می‌داند ولی گرگینه او را هم جادو کرده و فقط می‌تواند به سوال‌های شما جواب بله یا خیر بدهد. قطعات این بازی شامل: کارت‌های شخصیت(شهروند، گرگینه، خائن، غیبگو، محافظ، شهردار و شخصیت چیز)، پنجاه و یک نشان پاسخ که شامل رنگ سبز(جواب‌مثبت) و رنگ قرمز(جواب‌منفی) و نشان‌هایی با علامت سوال ‌آبی‌رنگ به معنی شاید و سه نشان خیلی نزدیک‌، خیلی دور و پاسخ درست.
زمان بازی تعداد کارت‌ها همیشه باید یکی بیشتر از تعداد بازیکن‌ها باشد. کارتی را که اضافه می‌ماند وسط بگذارید. به هر بازیکن یک کارت شخصیت بدهید. بازیکنی که نقش شهردار به او می‌رسد کارتش را رو ‌کرده و به همه اعلام می‌کند. شهردار کارت شخصیتی را که در وسط قرار دارد، نگاه کند و این کارت نقش دوم(ثانویه‌) شهردار می‌شود. شهردار یک کلمه‌ جادویی را به دلخواه انتخاب می‌کند و بقیه‌ بازیکنان با سوال‌کردن از او باید به آن کلمه برسند. نکته‌ جالب این که شهردار در حالت عادی در گروه شهروندان قرار دارد ولی می‌تواند با توجه نقش ثانویه‌ای که دارد در گروه گرگ‌ها قرار بگیرد. در مرحله‌ شب بعد از اینکه شهردار کلمه را انتخاب کرد از همه می‌خواهد که چشم‌هایشان را ببندد و غیب‌گو بیدار شود. غیب‌گو کلمه را می‌بیند و او هم چشم‌هایش را می‌بندد. در مرحله‌ بعد از گرگ‌ها می‌خواهد آنها هم چشم‌هایشان را باز کنند و علاوه بر این‌که کلمه را بفهمند، هم‌تیمی‌هایشان را بشناسند و دوباره چشم‌شان را ببندند. بعد مرحله‌ روز شروع می‌شود و شهروندان فقط چهار دقیقه وقت دارند که کلمه را حدس بزنند و شهردار با توجه به نشان‌ها جواب بدهد؛ البته تعداد سوال‌ها محدود است و باید تا قبل از تمام‌شدن نشان‌ها به جواب درست برسید 
در غیر این‌صورت گرگ‌ها برنده‌ بازی هستند.