اقتصاد دانشبنیان همچنان در سایه اقتصاد نفتی
بهاره صفوی دبیر انجمن ترویج علم ایران
شركتهای دانشبنیان به عنوان یكی از مصادیق اقتصاد دانشبنیان این روزها در بین فناوران، دانشگاهیان و صنعتگران كشور مورد توجه و اقبال قرار گرفتهاند. همین اقبال جمعی باعث شده است تا آمار صد شركت دانشبنیان در سال ۱۳۹۳ بهسرعت افزایش یابد و در سال جاری به 5434 شركت برسد.
هرچند به نظر میرسد اصلاح فرهنگ اقتصادی و علمی جامعه به عنوان زیرساخت اساسی و الزام برای موفقیت كشور در عرصه اقتصاد دانشبنیان بهتدریج در حال رسوخ و گذار به سمت نوآوری است، همچنان برای رسیدن به اقتصادی دانشبنیان كارهای زیادی میبایست انجام شود، زیرا مهمترین و اساسیترین مسألهای كه امروز در برابر شركتهای دانشبنیان كشور قرار دارد، مفهومی به اسم «اقتصاد نفتی» است. متاسفانه اقتصاد نفتی بیش از یك قرن در كشور ریشه دوانده و فرهنگ آن كه بر پایه صادرات مواد خام و واردات از كشورهای دیگر است، برای توسعه اقتصاد دانشبنیان دست و پاگیر است. بهخصوص كه در یك اقتصاد دانشبنیان، خامفروشی چه در حوزه نفتی و چه در عرصه معادن و دیگر منابع طبیعی پذیرفتنی نیست و بالطبع در چنین شرایطی مسأله بازار و بازارسازی محصولات فناورانه، معضل جدی شركتهای دانشبنیان است.
متخصصان و صاحبنظران در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متفقالقول گرفتاری ایران در نفرین منابع طبیعی را یكی از موانع اصلی توسعهنیافتگی كشور تلقی میكنند و به همین دلیل انفكاك اقتصاد و بهطور خاص جدایی بودجه دولتی از نفت را ریلی در جهت توسعه میدانند. ضمن آنكه وقتی واژه اقتصاد دانشبنیان را در كنار اقتصاد مقاومتی قرار دهیم، دیگر زمان و امكانی برای ادامه روند چند دههای كشور بر پایه اقتصاد نفتی وجود ندارد. اگر به تاریخ هم نگاه كنیم، بهوضوح درمییابیم تنها در برخی از دورهها، فرصتی برای اصلاح یا ریلگذاری توسعه یك كشور ایجاد شده است كه در صورت عدم استفاده، ممكن است هیچگاه موقعیت تاریخی مشابه برای آن تغییرات ایجاد نشود.
این روزها كه با وجود انواع و اقسام تحریمها، عالمگیری كرونا و كاهش روابط اقتصادی ایران با سایر كشورها، تولید و صادرات نفت كاهش یافته و قیمت جهانی نفت هم به پایینترین حد طی حداقل دو دهه گذشته رسیده است، شرایطی بهوجود آمده كه شاید بتوان آن را فرصتی تاریخی برای رهایی ایران از نفرین منابع طبیعی دانست یا حداقل آن را زمان مناسبی برای آغاز گامهای عملیاتی، برای پایان وابستگی اقتصاد به نفت قلمداد كرد.
اگر امروز بازار داخلی بهراحتی نمیتواند ارز تامین كند و همچنین دسترسی آسان به منابع خارجی برای واردات ندارد، باید به توانمندیهای داخلی تكیه و به شركتهای دانشبنیان رجوع كرد تا به این ترتیب شكوفایی اقتصاد كشور بر پایه دانش محقق شود. كشوری كه شعارش جدا شدن از اقتصاد نفتی است و میخواهد براساس تولید، توزیع و كاربرد دانش به اقتصادی دانشبنیان دست یابد، بیش از پیش نیازمند توجه به حوزه پژوهش و ورود مراجع تصمیمگیر برای بازنگری در روند فعلی است.
البته این واقعیت را باید پذیرفت كه فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی، آن هم برای اقتصادی كه چند دهه به نفت وابسته بوده است، بهسرعت و در یك دوره كوتاه امكانپذیر نیست. اما نباید فراموش كنیم كه اقتصاد نفتی، ثروتآفرین نیست و آنچه هر كشوری را استوار نگه میدارد؛ دانش، فناوری و نوآوری نیروی انسانی است.