عدالت و تعصب
مرتضی صالحآبادی نویسنده
كشتن مرغ مینا یا همان كشتن مرغ مقلد از جمله داستانهایی است كه معمولا در فهرست صدتاییهای اهل قلم قرار میگیرد. رمانی نوشته هارپر لی، نویسنده آمریكایی كه تاریخ نوشتنش به سال ۱۹۶۰ میلادی برمیگردد. او برای نوشتن این رمان در سال ۱۹۶۴ میلادی، جایزه پولیتزر را بهدست آورد. دو سال قبل یعنی در سال ۱۹۶۲ میلادی، رابرت مولیگان فیلمی را با همین نام از روی آن ساخت.
داستان در مورد یك وكیل به نام «اتیكاس فینچ» است كه بهعنوان قهرمانی در یك جامعه نژادپرست ظاهر میشود و مجموع عملكردش در داستان او را به الگویی اخلاقی برای فرزندانش و چهبسا برای خوانندگان رمان تبدیل میكند. هارپر لی نگاه قابل تاملی درباره مقوله گناه در كشتن مرغ مینا دارد و با وجود برخورد با مسائل مهمی مثل تجاوز به عنف و نابرابری نژادی، گرما و طنز به كار رفته در قلم نویسنده، كمی از تلخی
گزنده داستان میكاهد.
رمان كشتن مرغ مینا از زبان دختری به نام اسكات فینچ روایت میشود كه دختر وكیل سفیدپوستی به نام اتیكاس فینچ است كه دفاع از جوان سیاهپوستی به نام تام رابینسون را كه به اتهام ناروای تجاوز به یك دختر سفیدپوست در شهر كوچكی به نام میكوم، آلاباما محاكمه میشود بهعهده میگیرد كه البته با پذیرش این وكالت و قضاوت نكردن از روی حرف مردم، مورد آزار مردم شهر قرار میگیرد. در نهایت مشخص میشود ماجرا جور دیگری بوده است و پدر و دختری كه جوان سیاهپوست را متهم معرفی كردهاند دروغ گفتهاند، اما با این حال هیاتمنصفه كه تمامشان سفیدپوست هستند، تام سیاهپوست را مجرم اعلام میكنند و سرنوشت تلخی را برای او رقم میزنند. مردم این شهر در رمان، مردمی خودپسند و نژادپرست معرفی شدهاند. اما اتیكاس فینچ، وكیلی انساندوست، جسور، شجاع و البته پدری مهربان و دوستداشتنی است. او با قدرت و بیباكی از عدالت و انسانیت دفاع میكند و در مقابل تعصب، نفرت و خشونت نژادی و ریاكاری مردم میایستد.
عنوان کتاب برگرفته از صحنهای است كه در آن اتیكاس، تفنگ بادیای بهعنوان هدیه كریسمس برای فرزندانش میخرد و از آنها میخواهد بهخاطر داشته باشند كه هیچگاه به مرغ مینا شلیك نكنند، چون كشتن مرغ مینا «گناه»
است.
در پشت جلد كتابی كه انتشارات امیركبیر با ترجمه فخرالدین میررضایی چاپ كرده است، نوشته شده: «تم اصلی رمان معصومیت و قربانی شدن آن در برابر بیعدالتی و تعصب نژادی است.»
داستان در مورد یك وكیل به نام «اتیكاس فینچ» است كه بهعنوان قهرمانی در یك جامعه نژادپرست ظاهر میشود و مجموع عملكردش در داستان او را به الگویی اخلاقی برای فرزندانش و چهبسا برای خوانندگان رمان تبدیل میكند. هارپر لی نگاه قابل تاملی درباره مقوله گناه در كشتن مرغ مینا دارد و با وجود برخورد با مسائل مهمی مثل تجاوز به عنف و نابرابری نژادی، گرما و طنز به كار رفته در قلم نویسنده، كمی از تلخی
گزنده داستان میكاهد.
رمان كشتن مرغ مینا از زبان دختری به نام اسكات فینچ روایت میشود كه دختر وكیل سفیدپوستی به نام اتیكاس فینچ است كه دفاع از جوان سیاهپوستی به نام تام رابینسون را كه به اتهام ناروای تجاوز به یك دختر سفیدپوست در شهر كوچكی به نام میكوم، آلاباما محاكمه میشود بهعهده میگیرد كه البته با پذیرش این وكالت و قضاوت نكردن از روی حرف مردم، مورد آزار مردم شهر قرار میگیرد. در نهایت مشخص میشود ماجرا جور دیگری بوده است و پدر و دختری كه جوان سیاهپوست را متهم معرفی كردهاند دروغ گفتهاند، اما با این حال هیاتمنصفه كه تمامشان سفیدپوست هستند، تام سیاهپوست را مجرم اعلام میكنند و سرنوشت تلخی را برای او رقم میزنند. مردم این شهر در رمان، مردمی خودپسند و نژادپرست معرفی شدهاند. اما اتیكاس فینچ، وكیلی انساندوست، جسور، شجاع و البته پدری مهربان و دوستداشتنی است. او با قدرت و بیباكی از عدالت و انسانیت دفاع میكند و در مقابل تعصب، نفرت و خشونت نژادی و ریاكاری مردم میایستد.
عنوان کتاب برگرفته از صحنهای است كه در آن اتیكاس، تفنگ بادیای بهعنوان هدیه كریسمس برای فرزندانش میخرد و از آنها میخواهد بهخاطر داشته باشند كه هیچگاه به مرغ مینا شلیك نكنند، چون كشتن مرغ مینا «گناه»
است.
در پشت جلد كتابی كه انتشارات امیركبیر با ترجمه فخرالدین میررضایی چاپ كرده است، نوشته شده: «تم اصلی رمان معصومیت و قربانی شدن آن در برابر بیعدالتی و تعصب نژادی است.»