دیگر نمی‌توانیم!

شهردار تهران در سومین نشست خبری خود گفت مجموعه تحت امرش دیگر توان پشتیبانی از ناوگان حمل و نقل عمومی را ندارد

دیگر نمی‌توانیم!

نه كه حرف جدیدی باشد، نه كه گوش خبرنگاران با این اخبار ناآشنا باشد، نه كه هیچ‌كدام‌مان ندانیم روی زمین و زیرزمین تهران چه مشكلاتی رژه می‌رود، اما وقتی شهردار تهران حتی برای چند دهمین بار یك جمله را تكرار كند، یعنی كه مشكلات جدی است. پیروز حناچی، در سومین كنفرانس خبری‌اش با خبرنگاران در طبقه هفتم ساختمان شهرداری در خیابان بهشت،‌ در سالنی كه ماسك و محلول ضدعفونی به‌وفور در آن یافت می‌شد، فاصله آدم‌ها از هم حداقل یك متر بود و پنجره‌ای باز هوای آلوده تهران را به داخل می‌فرستاد و ویروس‌های احتمالی كرونا را می‌پراكند، از زیر ماسك آبی‌رنگش و درخلال جملاتی كه گهگاه با واژه‌های انگلیسی تزئین‌شان می‌كرد، درباره حمل و نقل عمومی پایتخت جمله‌ای كلیدی و گوش تیزكن به زبان آورد: «شهرداری دیگر نمی‌تواند حمل و نقل عمومی را پشتیبانی كند.»

مشابه این جمله را 26 آذر روز حمل و نقل عمومی هم شنیده بودیم، سی‌ام دی‌ماه روز هوای پاك هم مفصل درباره این موضوع بحث شده بود، اما هیچ جمله‌ای از زبان هیچ گوینده‌ای در آن روزها زنگ جمله شهردار را نداشت. حناچی برای این كه سوءتفاهمی پیش نیاید، توضیح داد كه شهرداری نه این‌كه نخواهد حمل و نقل عمومی را توسعه دهد، بلكه دیگر نمی‌تواند از پس هزینه‌ها به تنهایی برآید.
او حتی گفت ممنون وزیر كار است كه تلاش كرده اوراق مشاركتی را كه برای توسعه مترو و اتوبوسرانی از سال 98 بر ذمه دولت بوده، پرداخت شود و هزار میلیارد تومان به دست شهرداری برسد. با این‌حال حناچی از 500 میلیارد تومانی حرف زد كه بلوكه است و درباره وثیقه‌های مورد نیازش میان شهرداری و بانك رفاه هنوز بحث است. ماحصل این دو جمله نیز این شد كه ما دیگر زورمان به توسعه حمل و نقل عمومی نمی‌رسد.
درباره هزینه‌های ساخت مترو و خرید اتوبوس و ارتباط‌شان با گرانی‌های مداوم و بی‌پولی‌های كهنه، از حرف تا تذكر تا غرولند و گلایه تا‌به‌حال زیاد در كار بوده، ولی بی‌پولی‌ای كه شهرداری تهران اكنون برای توسعه حمل و نقل عمومی و محو تصاویری از مترو و اتوبوس كه آدم‌ها ناخواسته روی هم سوارند، به آن دچار است، یك بی‌پولی ریشه‌ای است؛ به قول داستایوسكی یك فقر قدیمی و بسیار سمج.
دولت‌های مختلف سال‌هاست سهم خود برای توسعه مترو و اتوبوس را نه به تهران، بلكه به هیچ كلانشهری نپرداخته‌اند. در حالی كه گرانی حتی یك روز هم متوقف نبوده است. طبق حساب و كتاب پیروز حناچی اگر در سال 90 یك كیلومتر مترو را می‌شد با 50 میلیارد تومان ساخت، اكنون برای ساخت این هزار متر باید هزار میلیارد تومان هزینه كرد. به این ترتیب حتی اگر500 میلیارد تومان بلوكه شده در بانك، بابت اوراق مشاركت سال 98 به دست شهرداری برسد، متروی تهران فقط می‌تواند 500 متر جلو برود. با وجود این شرایط ناامیدكننده اما مترو هنوز خبرهای خوبی برای تهرانی‌ها دارد، مثل افتتاح ایستگاه شهید محلاتی به عنوان تكه‌ای از پازل خط 7 در اسفندماه كه دیروز به دست‌مان رسید.
ساختمان‌های ناایمن معرفی نمی‌شوند
چیزی از شوك كم نداشت، وقتی شهردار تهران گفت كه مخالف انتشار لیست ساختمان‌های ناایمن شهر تهران است. او داشت این جمله را بعد از گفته‌های اخیر زهرا صدراعظم‌نوری، رئیس كمیسیون سلامت شورای شهر تهران می‌گفت كه از شناسایی 22 هزار ساختمان ناایمن توسط آتش‌نشانی پایتخت خبر داده بود. دیروز مایه تعجب بود كه شهردار پس از سال‌ها خط و نشان كشیدن شورای شهر و آتش‌نشانی كه بالاخره این اسامی را رسانه‌ای خواهند كرد، مصلحت را بر منتشر نشدن فهرست این ساختمان‌های خطرآفرین دانست. حناچی گفت نیازی نیست همه مردم از ساختمان‌های ناایمن با خبر شوند و نام و نشان آنها را بدانند بلكه كسانی كه در این ساختمان‌ها در معرض خطرند و كسانی كه مسؤول رفع خطر این ساختمان‌ها هستند، باید از این اسامی مطلع باشند.
از آنجا که پاسخ قانع‌كننده به نظر نمی‌رسید، یكی از خبرنگاران حاضر در جلسه به ساختمان موسوم به عروس یا آزاد كه مركز فروش لباس عروس در خیابان جمهوری تهران است و اسكلتش به جای تكیه داشتن بر ستون، روی سازه‌های بتنی لرزان استوار است، اشاره كرد كه شهردار این ساختمان را موردی خاص معرفی كرد و همان پاسخ قبلی را برای این سوال تكرار كرد.
گویا بعد از سرد شدن داغ پلاسكو به عنوان نماد ساختمان‌های ناایمن پایتخت و پس از یخ كردن آن همه مرگ و ضجه و سنگینی آوارها، این فاجعه در یادها كمرنگ شده كه اگر نشده بود، فهرست ساختمان‌های ناایمن تهران محرمانه نمی‌ماند و شهردار از پیگیری‌های شهرداری و همكاری تنگاتنگش با دادستانی تا این حد مطمئن نبود، آن هم وقتی زهرا صدراعظم‌نوری گفته است از 22 هزار ساختمان ناایمن شناسایی‌شده، فقط 30 مورد ملزم به ایمن‌سازی شده‌اند.

     كوتاه از پرسش و پاسخ ها
در نشست خبری روز گذشته شهردار تهران بسیاری از سوالات بی‌جواب ماند یا اگر جوابی دریافت كرد قانع‌كننده نبود. مثلا حناچی به سوالی درمورد سرنوشت مراكز بهاران كه موضوع مشترك میان شهرداری و بهزیستی است، پاسخ نداد یا به پرسش‌هایی پیرامون وضعیت فروشگاه‌های شهروند و لایحه گردشگری جواب‌های مبهم داد. ولی برخی سوال و جواب‌ها ارزش ثبت شدن را دارد.
آیا تهران از رنگ خاكستری خلاص می‌شود؟
معتقدم تهران هنوز شهری خاكستری است و برای خلاصی از این رنگ علاوه‌بر الگوسازی‌های شهرداری در محلات، مردم نیز باید برای رنگی‌شدن تهران تلاش كنند.
آیا قرار است سال آینده از بزرگراه‌ها و پل‌های تهران عوارض دریافت شود؟
با این‌كه این روش در دنیا مرسوم است و در شهری همچون كوالالامپور از بزرگراه‌های درون شهری عوارض دریافت می‌شود، اما ما فعلا برنامه‌ای برای دریافت عوارض نداریم، مگر این‌كه از این به بعد پروژه‌هایی با سرمایه بخش خصوصی در تهران ساخته شود.
ساخت بوستان ارتش (پادگان 06) به كجا رسید؟
ما هنوز روی حرف خودمان هستیم و آماده تبدیل پادگان به بوستان هستیم، ولی به نظر می‌رسد ارتش می‌خواهد خودش متولی كار باشد. اگر كاری كه ما می‌خواهیم انجام نشود، همه مصوبات باطل خواهد شد.
تهران چند گود رها شده دارد؟
تعداد این گودها 249 مورد است كه بعد از اخطارهای شهرداری 10 گود اقدام به مقاوم‌سازی نكردند و ما آنها را پركردیم. 12 گود هم با وجود اخطارها همچنان بلاتكلیف است كه اگر همین‌طور بماند آنها را نیز پر خواهیم كرد.