ایرانی زیستن را دوست دارم

گفت‌وگو با نادر مشایخی، آهنگساز و رهبر ارکستر

ایرانی زیستن را دوست دارم

بای‌بسم‌ا...: وین پایتخت جهان موسیقی است و پایتخت موسیقی جهان در شهری که آفتاب روشنایی‌بخش آن، نام‌های بزرگان موسیقی است، بیندیشید چقدر باید کوشیده باشی، درست کار کرده باشی که سال 85 معتبرترین جشنواره موسیقی‌اش از کار و شخصیت هنری‌ات با شایستگی تقدیر کند. چه گفت‌وشنودی بود با استاد نادرمشایخی، یاد بسی از بزرگان را گرامی‌داشتیم. زمانی خدابیامرز ناصرچشم‌آذر به این مخلص گفت کارهای شوستاکوویچ آهنیه، استراوینسکی ساختمون بتون‌آرمه است حالا توصیف استادمشایخی رو بخوانیم از...

 گوستاو مالر:
خیلی رنگارنگه. اجتناب می‌کنم درباره این آهنگساز بگم مثلا حماسی. این برای مالر خیلی کمه.
 پیچیده‌ترین و فنی‌ترین قطعه؟
کوارتت‌های زهی بتهوون خیلی پیچیده‌است؛ مثلا فوگ بزرگ که تمام هارمونی رو زیر سوال می‌بره خیلی جدیده برای اون‌موقع.
 به دکتر حسن‌ریاحی می‌گفتم باخ روح رو نورافشونی می‌کنه برای شما؟
پاسیون باخ برام همین‌جوره.
 موزیکی که شما رو آسمونی می‌کنه؟
دیگسیت دمینوس فردریک هندل من رو می‌بره به عرش، کره زمین رو فراموش می‌کنم.
 روزهای شما رو زیبا می‌کنه؟
همین که یه ایده‌ای در موسیقی ببینم یا کشف کنم که نبوده و الان کشف شده؛ واقعا از اون روز راضی می‌شم.
 آبشخور و منبعش؟
 نمی‌دونم از کجا اومده، این خیلی خوبه.
 مساله نخست‌تون در موسیقی؟
اون جهانی رو که دریافت می‌کنم تفسیرکنم و انتقال بدهم. مساله من این احساسی رو که از اطرافم می‌گیرم از مسائل و محتوایی که داره جداکنم و تفسیر ابراز کنم.
 یه مقدار پدیدارشناسانه است؟
موسیقی به‌نظرمن تشکیل شده از یه مثلث: دریافت، تفسیر و انتقال.
 و چی این رو به‌شکوه و خلاقه می‌کنه؟
مشکله برام بگم؛ چون خیلی رنگارنگه. این یه اقیانوسه اگه بگم یه قطره‌ست فقط، اونقدر عمیقه که نمی‌تونم بگم چیه.
 چه جالب!
اونقدر جالبه که اتوماتیک‌وار خودش در آدم به‌وجود میاد یعنی داری از جهان اطرافت الهام می‌گیری.
 الهام درختان؟
یاد شعرمولوی می‌افتم: درخت اگر متحرک بُدی به پا و به پر/نه رنج اره کشیدی نه زخمه‌های تبر
 الهام دریای مواج؟
امواجش برام مهمه وقتی میاد جادو می‌شم، صداشون رو که می‌شنوم می‌تونم دوساعت بشینم گوش بدم. هیچ‌کدوم شکل هم نیست از دور اون‌جور به‌نظرمیاد توجه که بکنی می‌بینی، چقدرصداهای مختلف توش هست.
 صدای پرندگان؟
نوید میده از دقتی که توی صدا دارن، دقیق هستن. همین دیروز بحث می‌کردیم اگه یه انسان ملودی رو بشنوه توی گام دیگه‌ای هم باشه، تشخیصش می‌ده؛ ولی پرنده‌ها چون گوش اَبسلوت دارن، اینجورنیستن. خیلی جالبه پرنده‌هایی هستن که صدای دیگرپرنده‌ها رو تقلید می‌کنن.
 پرنده استرالیایی هست که صدای محیط حتی آژیر رو تقلید می‌کنه.
آره. شاهکارن. چیزعجیبی هستن.
 عجیب برای شما؟
دارم به این نتیجه می‌رسم که نوسان، جهان رو خلق کرده؛ یعنی جهان تشکیل شده از تعداد مختلفی نوسان، همه چی با نوسان کنترل می‌شه این برام عجیبه.
 گرامی‌داشت و تحسین شما در وین و جهان؟
اصل مطلب خوبه خوشحال می‌شم چیزی که ابرازمی‌کنم، به‌گوش می‌رسه و این‌که دید من رو از زندگی، کسی بگیره و درک کنه، خوشحالم می‌کنه.
 برای شما مهم‌ترینه؟
برای من مهم‌ترین اینه که توی ایران با کار من آشنا بشن. دوست دارم ایرانی زندگی کنم، دوست دارم افراد دوروبرم مرا از کارهام درک کنن؛ چون کارهام ایرانی هستن.
 صدای موسیقی ایرانی نمی‌ده؟
ولی افکار ایرانی اینها رو ساخته.
 ژرفابخش اندیشه‌تون؟
فقط زندگیه.
 ادعایی هم دارین؟
 می‌تونم ادعاکنم زنده‌بودن یعنی خوشبختی.
 هرجور زندگی کنی؟
هرجور. اعتقادمه که جزو غرایز انسانه که خوشبخت باشه حتی در شدیدترین غم‌ها لحظاتی هست که انسان احساس خوشبختی بکنه.
 امام علی هم می‌فرماید زندگی با همه نارسایی‌ها باز مطبوعه؟
دقیقا غریزه مهم تخیله این است ‌که چیزی رو تصور می‌کنیم.
 ارنست کاسیرر جهان رو گشت سرآخر به فقط تخیل رسید؟
بله با آقای کیارستمی صحبت می‌کردم می‌گفت اهمیت تخیل تا اونجاست که حتی آدم زندانی ابد، هرشب با تخیلش آزاد می‌شه میاد  بیرون.
 دوست داشتنی‌ترینه؟
خیلی چیزهای دوست‌داشتنی‌ترین دارم.
 نیکنامی و رازش؟
آدم خودش باشه، همین آدم رو نیکنام می‌کنه.
 بودن که پابه‌پای روحتون اومدن درک‌تون کردن؟
خیلی زیاد.
 از دلایلی که اینجا رو برگزیدین؟
یکی از دلایلی که اینجا با شوق زندگی می‌کنم و دوست دارم بمونم، همون پرسش قبلیه.
 درباره جوان‌های جویای موزیک؟
اینجا جوان‌هایی هستن که خیلی با استعدادن، سریع‌الانتقالن با سرعت دارن پیش میرن.
 پیشنهادتون برای پیشرفت جوان‌ها؟
مسؤول بشن، مسؤولشون کنیم، نترسیم. خیلی خوبن. یه‌جور دیگه فکر می‌کنن، خیلی خلاقانه. اصلا عجیبن.
 تولد دوباره روحتون؟
وقتی ببینم وارد یه دنیای دیگه‌ای از مشاهده شدم. برای من مشاهده مهم‌ترینه.
 به‌قول شمس تبریزی در دنیا کاری ندارم الا دیدار الا مشاهده؟
این حرف شمس رو دادم نوشتن؛ تنها چیزیه که توی اتاقم آویزونه.
 با یادآورد خط سومی که شمس میگه نه خود خواندی نه غیر، شما ویژگی ناشناخته حتی برای خودتون دارین؟
 خیلی زیاد خیلی. یکی از دلایل کارهنری خودشناسیه. همش دنبال خودتی ببینی چی و کی هستی.
 از نتایج جست‌جوی یک عمر؟
این بوده که وقتی تصمیم می‌گیری کاری رو انجام بدهی، بروی توی اون کار. لازم نیست امید داشته باشی، برو توی دل کار تصمیم بگیر، انجام بده؛ درست مثل کرم خاکی.
 یعنی چه‌جوری؟
عضلاتش اصلا عقب نمی‌ره فقط اونو به جلو می‌بره و احتیاجی نداره به امید  ؛ فقط جلو میره.
 در فصل‌ها چه‌جور زندگی می‌کنین؟
در ایران هرفصلی آغازمی‌شه خوشحال می‌شم. توی اتریش این‌جور نبودم. فقط به‌خاطر پسرم دوست دارم اونجا برم.
 شما که 30سال اونجا زندگی کردین؟
آره ولی فقط اینجا با چهارفصلش خوشحال می‌شم.
 تابستون تهرون توی ماشین پارک‌شده در آفتاب بشینین پشت‌تون بسوزه؟
واقعا خیلی لذت می‌برم از گرماش و می‌فهمم توی تهرونم.
 کی بال درمیارین ازخودتون فراتر می‌روین؟
وقتی ببینم چیزهایی که اعتقاد دارم کشف و درک شده و تونستم فکرم رو انتقال بدم.
 از زیباترین لحظاتی که هر آهنگساز توی وجود خودش دنبالش می‌گرده؟
آدم‌های دیگه بفهمنش.
 حافظه تاریخی چقدر کمک‌تون کرده؟
خیلی زیاد. دائم دارم خودم و تاریخ رو شدیدا مرور می‌کنم.
 و هربار؟
به نتیجه جدیدی می‌رسم؛ به‌همین خاطر می‌گم هرروز باید تاریخ رو از نو نوشت و به این اعتقاددارم.
 دلتون چی، برای خودتون تنگ شده؟
همین اخیرا. توی این کرونا چنین احساسی کردم که نمی‌شه بیرون رفت و آزادبود. سعی دارم فراموش کنم ولی نمی‌شه.
 احساس نتوانستن داشتین به‌قول شاملو؟
من بیشتر نتوانستن هستم تا توانستن. توی زندگی دائم دارم شکست می‌خورم.
 ساموئل بکت می‌گه...؟
هنرمند کسی است که جرأت شکست‌خوردن داشته‌باشد.
 کی خودتون رو بازسازی می‌کنین؟
هر شب به این نتیجه می‌رسم چقدر اشتباه توی زندگیم هست که باید درست بشه.
 انگیزه بررسی خود و اصلاحات درونی؟
بیشتر اینه که توی کار موسیقی بتونم پیش‌برم. بتونم از زوایای مختلف ببینم موسیقی برام فقط گوش نیست چشم هم هست.
 موسیقی فراتر از الفبای زبان مکالمه با جهانه، توصیه به رهروان نوجو؟
ده‌فرمان برای آهنگسازی نوشتم شد 11فرمان! این که درک کنیم همینه که هست دنیاداره پیش‌میره؛ تنها قطعیت گذشت زمانه.
 فوکو همینو میگه، در این گذر تماشاگریم یا رهگذر؟
رهگذریم. گذر زمان خیلی بیرحمه. این رو باید درک‌کنیم و در این دریافت کارکنیم.
 جاودانگی و رسیدن بهش براتون مهمه؟
بعد از مرگم اسمم بمونه نمی‌دونم جالبه یا نه برام مهم نیست بگن فلانی هم بوده.
 اثرتون که هست؟
امیدوارم برای دیگران جالب باشه و قابل‌درک. این خوبه ولی من برای اون دوره‌ای که نیستم کار نمی‌کنم، برای دوره‌ای که هستم تلاش می‌کنم.
 اهل انتقاد از خود؟
فقط انتقاد می‌کنم از خودم. باید بی‌رحم‌ترین منتقد خودت باشی.
 کسی که قبولش دارین نمره قبولی به‌شما نده؟
اصلا ناراحت نمی‌شم. من دارم جوری که فکر می‌کنم، ابداع می‌کنم. توی این مسیر هرکی نظری داره این تنها کاریه که می‌تونم بکنم.
 در کدام‌زمینه رقیب ندارین؟
نمی‌دونم بایدچک کنم. به این جریان فکرنکردم.
 چه‌کاری برای هنرمند و مسیرش خطرناکه؟
به‌خودش اطمینان نکنه و منتظر باشه آدم‌های دیگه بهش بگن چقدر خوبی و به‌خاطر آدم‌های دیگه سلیقه‌اش رو تغییر بده.
 هنرمند بی‌مخاطب با جهانش چه‌جور کنار بیاد؟
تنها راهش اینه که بره جلو مثل کرم خاکی.
 دوست ندارین و دوست دارین؟
گل زیبا رو دوست ندارم. نمی‌خوام درخت تنومند باشم. می‌خوام علف هرز باشم؛ برای این‌که نمی‌شه نابودش کرد. هرجا بزنیش یه جا دیگه درمیاد.
 این‌همه تفاوت شما به‌خاطر چیه؟
 واقعا نمی‌دونم.
 تشبیه موسیقی به؟
یکی از دوستام که هنرمند و آهنگساز بزرگ اروپاست(پیتر پابلینگر) میگه آهنگسازی یه پنجره است که بیرون رو به آدم‌ها نشون می‌دی. بزرگی و کوچکی پنجره بستگی داره به توانایی‌هات.
 از معیارهای دوستی؟
آدمی باشه که از خودش مطمئن نیست و تعریف نمی‌کنه، خاکی باشه ، بشه باهاش بحث کرد و  خیلی تیزبین باشه.
 براتون خیلی ارزشمنده؟
باید فکرکنم.خیلی چیزها.
 به زندگی ارزش میده؟
همون مشاهده.
 مولوی که میگه بیرنگ و بی‌نشان منم وقتی بی‌نهایت ناشناس‌است؟
یکی از بزرگان میگه وقتی به موسیقی علاقه‌مندشدم، یه هدف داشتم. خواستم بهش برسم، هرچی رفتم، اون هدف دورتر شد تا این‌که ناپدید شد.
 این بی‌نهایت‌بودنِ انسانه یا هستی؟
انسانه که بی‌نهایته.
 توصیه به منِ دوستدار موزیک؟
باید صبوربود با صبر در طول زمان کشف می‌شه. یادحافظ افتادم: گویند سنگ لعل شود در مقام صبر.
 ولی به‌خون جگر شود استاد؟
بله خون جگر رو بایدقبول کرد. باید عشق داشت و رنج‌بُرد. این خیلی مهمه. به شاگردهام میگم باید اعصابت خردبشه برسی به‌جایی که بگی من استعداد ندارم، اونجاست که راهت درسته.
 این رو با ادبیات دیگه‌ای دوست گرامی‌ام دکترفرهت می‌گفت. موسیقی هرروز می‌کوشه نومیدت کنه؟
دقیقا یه بار پیش مرحوم جلیل شهناز بودم، گفت همه میگن بهترین دوستم سازمه. من میگم ساز من دشمنه چون پس از ساعت‌ها تمرین اطمینان‌بخش میری کنسرت بدی، گند می‌زنی برمی‌گردی. باید برسیم به‌مرحله‌ای که اون شکست رو بپذیریم.
 تعریف یا تشبیه حکمت موسیقی به؟
توجه به جنبه عاطفی اصوات و کشف‌شون.
 اگه شاگردها انتظارتون رو برآورده نکنن؟
مجبورمی‌شم بهشون بگم نمی‌تونی ادامه بدهی ولی این گویای هیچی نیست؛ مثل شوئنبرگ که به جان کیج همین رو گفت و اون رفت دنبال چیز دیگه‌ای به همون اهمیت کار شوئنبرگ.
 یه موسیقی آفتابی؟
کوارتت‌های زهی بتهوون.
 یه موزیک سنگین غم‌انگیز؟
دیگزیت دومینوس فردریک هَندِل. بخش دومش.
 قطعه آسمانی ژرف؟
لوئیجی نونو که برای تارکوفسکس نوشته.
 کشف خویشتن ممکن شده براتون یا...
میگم کار در زندگی یعنی کشف خویشتن. خیلی مشکله.
 پس مشکل‌ترین کار جهان؟
همینه که آدم خودش رو کشف بکنه.
 در موسیقی نباید اتکاکرد به؟
به تئوری. باید آموخت و دورش انداخت ولی باید خودِ موسیقی توی وجودت شکل بگیره.
 در موسیقی باید اکتفاکرد به؟
نباید اعتماد کنی به توانایی‌های خودت. اگه کسی فکرکنه بلدم، همون لحظه خراب می‌شه.
 کابوس هم دارین؟
دارم، خیلی جالبه. هروقت قراره کار مهمی رو رهبری کنم، از چندوقت پیش خواب می‌بینم من جلوی ارکسترم و مخاطب‌ها پشت سرم  و دسته ارکستر منتظر شروع من. خودم ولی نمی‌دونم باید چه قطعه‌ای رو رهبری کنم، خیلی وحشتناکه.
 اولین چیزی که باید یه هنرمند داشته‌باشه تا پیشرفت کنه؟
اینه که پذیرا باشه افکار دیگران رو. به این معنا که شما فکر یکی دیگه رو می‌پذیرین که داشته و نمیای اون رو تکرار بکنی. از اون کار یادمی‌گیری و کار متفاوت خودت رو می‌کنی.
 یاد خدابیامرز همایون خرم افتادم، دوست بزرگوارم... .
این خیلی مهمه که توی هرجوانی یه لعلی هست که فقط خودش می‌تونه کشفش بکنه. من می‌تونم کمکش بکنم نشونش بدهم که چنین چیز باارزشی در وجودش داره.