محتوای مبتذل دیگری در شبکههای اجتماعی منتشرشده و همچنان مسوولان فرهنگی ایدهای عملگرایانه برای مقابله با مواجهه کودکان با چنین آثاری ندارند
مانکنهای ابتذالعلیه فرزندان ایران
راستش را بخواهید حس دایرهای در دوردست را داریم که خالی وسطش کشیدهاند و قرار است هرازگاهی تیر غیبی از دور بیاید و بنشیند درست آن وسط؛ بینقص و دقیق و حسابشده... بعد تیر که خورد توی خال بنشینیم تا چندی دیگر که دوباره بیاید بنشیند سر جایش. همینقدر مستأصل و تنبل و سهلانگار. ما خبرنگارهای گروه فرهنگ روزنامه جامجم، سهبار در این دو سال درباره چند اثر خوانندهای به نام ساسیمانکن نوشتهایم؛ اولینبار روز معلم سال گذشته بود که یکی از آهنگهای این خواننده، موردتوجه دانشآموزان قرار گرفت و ماجرا تا آنجا بالا گرفت که صدای او از بلندگوی برخی مدارس هم پخش شد و کودکان معصوم، شعر مبتذل و بیمایه آن اثر را شنیدند و با آن بالا و پایین پریدند. او بچهها را خطاب قرارداده و به آنها گفته بود بهجای فلان ارزش تحصیلی به بهمان ضدارزش اخلاقی بپردازند. کارش آنقدر گرفت که چندی بعد به فکر حملهای اساسیتر افتاد و این بار آهنگی دیگر خطاب به بچهها خواند. ما هم دوباره دنبالش راه افتادیم و گزارشی در مذمت کارش نوشتیم. حالا یکی دو روز است ترکشهای سومین حمله اساسی ساسی به ما رسیده و او این بار نسخه کوتاهی از آهنگ جدیدش را منتشر کرده و وعدهداده در فلان روز نسخه کاملش را منتشر خواهد کرد و طی فراخوانی هم اعلامکرده دیگران با این آهنگ دابسمش بسازند و بفرستند تا او در موزیکویدئوی این اثر استفاده کند؛ این در حالی است که با توجه به سوابق این خواننده، مشخص است که کودکان بیشتر از باقی افراد از این فراخوان استقبال خواهند کرد؛ بنابراین به نظر میرسد اینبار خلاف چند آهنگ قبلی این خواننده که مشخصا کودکان را خطاب قرار داده بود و حواس آنها را به خود جلب میکرد، اینبار حواس بزرگترها باید جمع باشد تا نگذارند این آهنگ به گوش بچهها برسد و در آن که با ایفای نقش یکی از بازیگران زن فیلمهای غیراخلاقی-که البته بعید هم نیست غیرواقعی و ساخته نرمافزارها باشد- نیز همراه بوده، مشارکت جویند. ساسی مانکن در پروژه تخریب فرهنگیاش تنها نیست؛ این روزها متاسفانه فضای مجازی پر است از اینفلوئنسرهایی که کودکان و نوجوانان را هدف گرفتهاند و آنها را با ناهنجاریهای اخلاقی خود همراه میکنند. کاش حرکت ما نیز در این میان صرفا واکنشی نباشد. در این گزارش به آنها نیز پرداختهایم.
آدمی است دیگر. از لحظهای که سیب را خورد و هبوطش آغاز شد، باید فکر چاله چولهها و درههای عمیق و سیرنشدنی سرشت و طبیعت و غریزه سرکشش را هم میکرد. شهوت و غریزه جنسی یکی از پرشر و شورترین تکانههای طبیعی و غیرقابل پیشبینی است که در صورت مهار نشدن و به جز موارد شرعی، قانونی و عرفی، آدم سیبخور از عرش افتاده را به فرشترین حالت ممکناش میرساند و صدای طبل رسواییاش، بدجور طنینانداز و دردسرساز میشود. با این حال در جهانی که سالهاست پرشتاب به سمت خودویرانگری پیش میرود و هیچ ملاحظه و مراعاتی را در دستور کار قرار نمیدهد و بیشرم و خجالت، با دستفرمان خداناباوری و بیاعتقادی پیش میتازد، غریزه جنسی و هرزهگرایی و پردهدری، بیداد میکند و طرفداران پرشماری دارد. این میل و گرایش البته از ابتدای بشریت وجود داشته و تاجران هوس با تکیه بر آن سودها بردند اما با مدرن و صنعتی شدن جهان، کاسبان جنسیت به طریقی دیگر و البته گستردهتر و جهانیتر به تکاپو افتادند و انواع و اقسام بهرهبرداریها و سودجوییها را از این میل بیمهار آدمی انجام دادند. شکلگیری صنعت خوشآب و رنگ پورنوگرافی یا هرزهنگاری، ماحصل چنین نگاهی بود که بهتدریج در قالبهای مختلف و متنوع و فریبنده همچون نقاشی، کتاب، مجسمهسازی و عکس و مجله شکل و قوام گرفت و بعد با ظهور پدیده سینما در اواخر قرن نوزدهم تثبیت شد و با محکم شدن جای پای هنر سینما در قرن بیستم، به اوج خود رسید که همچنان به پیشروی خود و حمله به اخلاقیات جامعه ادامه میدهد.
فیلم پورنو تقریبا قدمتی به اندازه خود تاریخ سینما دارد و بازیگوشیهای جنسی از همان اوایل، آن روی سکه این هنر- صنعت را هم نشان داد. به جز خود فیلمهای این بخش از سینما که تماما با اهداف تحریککننده تولید میشود، همواره بخشهایی از فیلمهای جریان اصلی و داستانی سینمای دنیا (چه فیلمهای تجاری و سرگرمکننده و چه فیلمهای هنری)، هم سالهاست با تمرکز روی صحنههای اروتیک، قصههایشان را روایت میکنند. این روند جذب مخاطب به هرقیمتی و با هرصحنهای در سالهای اخیر سروشکل بیپرواتری هم به خود گرفته و گاه حتی سکانسهای «اسمش را نبر»، کاملا بیضرورت و فارغ از بار دراماتیک قصه، در فیلم جانمایی میشود.
از سوی دیگر و همگام با سینما، گسترش فضای مجازی و فراگیری اینترنت و شبکههای اجتماعی هم به اپیدمی اروتیک و تاخت و تاز کمک موثری کرده است و اخلاقیات جوامع جهانی، بیش از گذشته در معرض تهدید قرار دارد؛ بهویژه این چالش برای کشورهای مذهبی و معتقد به شرع و عرف و اخلاق بیشتر هم خواهد بود.
با وجود رشد قارچگونه صنعت پورنوگرافی و سوار شدن کاسبان بر موج میلهای مبهم هوس آدمی، نمایندگان اخلاق و آدمیت (بهمعنای حقیقی و درستش)، به سهم و توان خود از جامعه در مقابل حملات هرزهگرایانه دفاع میکنند، ممنوعیت دسترسی کودکان و نوجوانان و افراد زیر 18 سال به جلوههای مختلف این صنعت و آگاهسازی آنها یکی از راهکارهاست.
از این نظر، کاری که علیالظاهر خواننده ماجراجوی پاپ ایرانی خارج از وطن انجام داده و پای یک بازیگر مشهور فیلمهای پورنوگرافی را به کلیپ تازهاش کشانده و فراخوان یک دابسمش داده (که طبیعتا با مشارکت بسیاری از نوجوانان 18 سال همراه خواهد بود)، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، افراد کمسن و سال ایرانی را هدف قرار میدهد و در صورت آشنا نبودن این بچهها و نوجوانان با یک ستاره فیلمهای جنسی، فتحباب آشنایی آنها را در طرفهالعینی فراهم میکند و این شاید مقدمهای بر گشوده شدن درهای دیگری در دنیای غرایز پرشروشور باشد. عجالتا و تا فروکش کردن حاشیههای اخیر، مسکن احتمالی ماجرا، شکستن کاسهکوزهها بر سر آدمی است، چون اگر آن سیب را نمیخورد و هبوطش آغاز نمیشد، کار واقعا به این جاهای باریک نمیکشید.
-
ورود «معمار تحریمها» به دولت بایدن
-
جنایت در مطبهای زیرزمینی
-
مانکنهای ابتذالعلیه فرزندان ایران
-
بازگشت فرهاد به نیمکت؟
-
مغز هم همیشه منطقی نیست!
-
رازگشایی از زمینخواری عجیب
-
دادِستان همان حرفهای شلمچه است
-
غنیسازی ابزارهای قدرت ایران
-
یتیمنوازی را با تقسیم محبت آغاز کنیم
-
ستاره خلیجفارس تحریم را خنثی کرد
-
تازه اول کار است
-
بیاطلاعی، پاشنهآشیل مدیریت بحران
-
ناجیان صلح در سرزمین جنگ
-
عقبنشینی مقابل قاطعیت
-
روحانی در تماس با مکرون: برجام قابل مذاکره مجدد نیست