خشونت كلامی و راههای درمان آن را بشناسیم
چكشكاری اعصاب خراب!
اضطراب به معنای فقدان كنترل محرك بیرونی است كه با استمرارش فرد در بنبست روانی گیر میافتد و راهی جز تخلیه انرژیهای تلنبار شده ندارد. در واقع هرگاه فرد قابلیت كنترل و تحلیل شرایط را نداشته باشد، مستاصل میشود. بیشتر افراد سعی میكنند عصبانیت خود را كنترل و در شرایط مناسبی آن را تخلیه كنند؛ اما گاهی فشار فراتر از میزان تحمل است كه با رفتار بیرونی شامل زبان بدن یا پرخاشگری فیزیكی، زبان كلام یا پرخاشگری كلامی همراه میشود. گویی فرد برای انتقال پیام راهی جز پرخاشگری ندارد غافل از اینكه به سطحیترین مدل رفتاری متوصل شده است كه گاه عواقب جبرانناپذیری برایش به همراه دارد. حسن عسگریفر، روانشناس بالینی معتقد است شما حق دارید عصبانی شوید اما باید توان كنترل شرایط و مدیریت داشتهباشید و بتوانید خشم را در جای مناسب تخلیه كنید.
عصبانیت را به ارث بردهام
«اگر فحش میدهم و بد اخلاقم به دلیل رفتار پدرم بوده است»، گاهی شاهدیم افراد رفتار نادرست خود را به ارثیه خانوادگی ربط میدهند، درواقع یادگیری مشاهدهای یكی از سادهترین ابزار های یادگیری است. فردی كه در خانوادهای با الگوی رفتاری بیحیایی كلامی پرورش مییابد، بیشتر پرخاشگری میكند اما خانواده دلیلی برای بیگناهی فرد و تداوم رفتار نادرست او نیست؛ الگوگیری از منابع قدرت، مشروط بر پذیرش رفتار غلط و تصمیم به تغییر الگوی رفتار قابل اصلاح است. پدری كه جواز خشونت در مقابل فرزندش را برای خود صادر میكند یا توهین به همسرش را حق خود میداند، درست مانند معتادی است كه قصد ترك مواد را ندارد. البته گاهی پای اختلال در میان است كه در این موارد درمان دارویی لازم است.
پهلوانان پنبهای!
در رابطه زوجی، رفتارهای نامناسب مرز خطر دارند و اگر از میزانی فراتر روند، جنبه بالینی دارد و نیاز به مداخله منابع قدرت است. در كشور ما شماره 123 به منظور حمایت افرادی كه بهعنوان همسر یا فرزند مورد خشونت قرار میگیرند، در نظر گرفته شده است تا فرد را
به درمان ملزم كنند. در بیشتر موارد خشونت یك نفر نقش تحكمی دارد و بقیه افراد تابع هستند. گاهی كار به مرز خطر نمیرسد و رفتار نادرست به مدل ارتباطی تبدیل میشود؛ بهعنوان مثال زن و شوهری كه مدام با خشونت برخورد و آشتی میكنند و دوباره رابطه را از سر میگیرند. اصل اول در اینگونه ارتباطات این است كه وارد بازی همسر
بد دهان نشوید، زمانی كه پرخاشگری را آغاز كرد مانند او عمل نكنید، جای ادامه بگو مگو، سكوت كنید و در عوض از رفتارهای قهری كه مدلی از محرومیت است، استفاده كنید و بعد از آرام شدن همسر، گفتوگو را آغاز كنید و درباره اینكه حال خوبی از این ارتباط ندارد و... سخن بگویید و در ادامه كانالی برای ورود همسر به درمان بیابید و به درمانگر
مراجعه كنید.
دارو، خط قرمز نیست
انسانها گاه متضاد و متعادل هستند، فشار روانی همیشه درزندگی وجود دارد. هرچه پرخاشگری بیشتر شود فرد تنهاتر میشود. درمانگر ریشه مشكل را تحلیل میكند كه در نهایت مدل رفتار درمانی یا دارو درمانی را توصیه میدهد.
در مواردی كه ریشه بسیاری از پرخاشگریها ترسهای افراد از فرداهاست كه به نشخوار فكری تبدیل میشوند و فرد مدام به آنها میاندیشد، نیاز است از دارودرمانی به منظور كاهش میزان سرعت محركهای بیرونی استفاده شود. در شیوه رواندرمانی شخصیت فرد مورد بررسی قرار میگیرد و در مواردی هم با افرادی سر و كار داریم كه توان مقابله با گروهها و افراد را ندارند و در چرخه معیوب ارتباطی و تنهایی خود مدام دیگران را مقصر میدانند و به خودشان حق میدهند. رفتار درمانی مناسب این افراد است.
به جان اعصاب خراب بیفتید
اصل اول بینش است، فردی میتواند از شر پرخاشگری خلاص شود كه به مضرات پرخاشگری چه از لحاظ آسیب به سلامت و چه از لحاظ ارتباطی پی برده باشد و بداند با این كار ممكن است دیگران را از دست بدهد. راههای گوناگونی با توجه به نیاز فرد در این زمینه موجود است. عصبانیت با نا امنی همراه است كه به فعال شدن سیستم سمپاتیك و گرمشدن بدن، جمع شدن خون در مغز میانجامد تا ما را آماده جنگ كند كه راهكارهای زیر میتواند در اینباره كمككننده
باشند.
1. خنك كردن بدن با نوشیدن آب خنك یا دوش گرفتن با آب ولرم
2. حبس كردن نفسها و رها كردن آن
3. تغییر مدل رفتاری و سرگرم كردن؛ مثلا اگر عصبانی هستید و تسبیح به دست دارید، دانههای تسبیح را به آرامی حركت دهید و بشمارید و کم کم روی موضوع دیگری تمركز کنید.
4. تمرین 478 به این صورت كه در چهار ثانیه هوا را به داخل ریه ببرید، هفت ثانیه نگاه دارید و در هشت مرحله هوا را تخلیه كنید.