گفتوگو با رزیتا غفاری، بازیگر قدیمی و گزیده کار سالهای اخیر
این کلبه هرچه میخواستم داشت
این روزها شبکهسه سیما سریال «کلبهای در مه» را روی آنتن دارد؛ سریالی با حضور بازیگران نامآشنا که توانستهاند به میزان قابلقبولی رضایت ببیندگان را به سمت خود جلب کند. یکی از این بازیگران نامآشنا که در دهه 80 او را بیشتر در سریالهای مختلف تلویزیونی دیدهبودیم رزیتا غفاری است که این بار پس از سالها او را در این سریال میبینیم. البته او تاکید دارد چندان هم کمرنگ نبوده و در فعالیتهای هنری دیگری غیر از بازیگری همچون کارگردانی، مجسمهسازی و حضور در تله تئاتر و... طی این سالها داشته و همچنان هم تلاش میکند گزیده کار باشد و به پیشنهادهایی پاسخ مثبت بدهد که احساس میکند میتواند در آنها به خوبی نقشآفرینی کند که سریال کلبهای در مه از جمله آنهاست.
این کار در برابر فیلمنامههای دیگری که در این مدت به من پیشنهاد شده بود، بهتر بود و به نظرم پیشنهاد خوبی آمد. من در این سالها صبر کرده بودم تا یک کار خوب انجام بدهم و سریال کلبهای در مه تقریبا تمام ویژگیهای مورد نظر من را داشت. البته این را هم بگویم که من در این مدت بیکار نبودم و جسته گریخته کار میکردم. پیشنهادهایی که داشتم خیلی جالب نبودند و دوست داشتم مثل قبل در یک سریال خوب حضور پیدا کنم. این نقش هم متفاوت بود، دوستش داشتم، پیشنهاد شد و قبول کردم.
یک دورهای در دهههای 70 و 80 پرکار شده بودید، بعدش خیلی کم کار کردید. چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید با این سریال به عرصه کار برگردید؟
البته بیکار نبودم. یک دورهای کارگردانی کردم و یک سریال 52قسمتی هم برای شبکه دوی سیما ساختم. تئاتر کار کردم و در چند تلهفیلم بازی کردم. به هر حال بیکار نبودم. هنرمند عشق خودش را پیدا میکند و من هم در آن دوره با کارهایی مثل مجسمهسازی و کارهای دیگر که نزدیکتر به روحیهام بودند، مشغول بودم. سریال کلبهای در مه اولین کار من بعد از چند سال نبود و یک سالی هست که به شدت مشغول فعالیت شدهام.
از کارهای دیگرتان بگویید.
یک فیلم سینمایی کار کردهام که بسیار فیلم جذابی شدهاست. چند تلهفیلم با آقای تکاور کار کردهام و این کلبهای در مه هم که در حال پخش است، مربوط به همین چند ماه اخیر است. به علاوه در حال حاضر مشغول بازی در یک سریال بسیار جذاب در اصفهان هستم که مربوط به دوره قاجار است.
حالا که سریال پخش شدهاست کار را چطور دیدید؟ بازی خود را چطور ارزیابی میکنید؟
بله بسیار رضایت دارم. مخاطب به شدت با آن ارتباط برقرار کرده و نقش من هم به مرور در حال بیشتر و تاثیر گذارترشدن است. در ادامه داستان، تفاوت شخصیت من مشخصتر میشود و همین موضوع برای من ارزش زیادی در این کار داشت. اتفاقاتی که برای نازبانو میافتد باعث تغییر شخصیتش میشود و ما در طی کار و در روند این سریال تغییر او را میبینیم. بازی در این نقش برای من خیلی جذاب و جالب بود.
بازخوردهایی که از این سریال داشتید چطور بودهاست؟
بازخوردها هم از طرف مردم و هم از طرف همکارانم خیلی خوب بودهاست. همانطور که گفتم مردم به شدت با آن ارتباط برقرار کردهاند. همه با من تماس میگیرند و اظهار لطف و محبت میکنند.
از این که برای مردم مقبول واقع شده، خدا را شکر میکنم.
بسیاری این سریال را با «پس از باران» مقایسه میکنند. به نظرتان این قیاس درست است؟
خیر، اصلا. این دو تفاوتهای زیادی با هم دارند و این تفاوتها به مرور و با گذشت جریان داستان بیشتر برای مخاطب مشخص میشود. داستان این دو سریال کاملا با هم فرق دارد و مخاطب پس از مدتی متوجه آن خواهد شد. شاید فضا و محیطی که داستان در آن پیش میرود، سریال «پس از باران» را در ذهن مخاطب متبادر کند؛ اما به مرور وقتی به فیلمنامه دقت میکنید، متفاوت میشود و تغییرات را خواهید دید. فیلمنامه، سبک و سیاق آن، کاراکترها و ... همگی متفاوت از سایر سریالها بهخصوص پس از باران هستند. تنها شباهت آن جغرافیایی است که سریال در آن ساخته شده، لباسهایی که مورد استفاده قرار گرفته و ماجرای خان و خانبازی است که آن هم موضوعی متداول در بستر اجتماعی آن زمان بوده است و رخدادن داستان این سریال در لوکیشن مشابه به معنای قرابت داستانی یا موضوعات دیگر در این دو داستان نیست.
این سریال دارای فراز و فرودهای تغییر تیم و عوامل بود. شما در این تغییرات حضور داشتید؟
تیم من از اول تا آخر کار تغییر چندانی نکرد و من از ابتدا با یک گروه تقریبا ثابت کار کردم. چند نفر از تیم ما تغییر میکردند. اما سرگروهها ثابت بودند. تیم فیلمبرداری تغییر کرد که با هر دو عزیزی که با من کار میکردند، آقای معتمدی در بخش اول و آقای خالقی در بخش دوم، بسیار راحت بودم و در کارشان بسیار حرفهای عمل میکردند. من با آقای فرشاد خالقی در دانشگاه هم همکلاس بودم و مشکلی با او نداشتم. به نظرم روال به شکل خوب و عالی پیشرفت.
همکاری شما با عوامل این سریال چطور بود؟
اول از همه یادی میکنم از گروه کارگردانی این سریال، آقای لفافیان که بسیار فرد محترمی هستند و من بهشدت خوشحالم که با او کار کردم. من بهعنوان بازیگر در جلوی دوربینش واقعا احساس آرامش و راحتی میکردم. عوامل فیلم واقعا محترم و حرفهای بودند. من واقعا دلم برای تکتکشان تنگ میشود و از کار کردن و همکاری با این افراد حرفهای نهایت لذت را بردم. در وهله بعد آقای سعید پروینی، فرد بسیار نازنینی هستند و خاطره بدی نهتنها از او ندارم بلکه فکر میکنم با اینکه جوانند ولی یک تهیهکننده حرفهای و باتجربه هستند. لازم میدانم از بازیگرانی که در این سریال در کنار هم کار کردیم هم یاد کنم. آقای سام قریبیان، خیلی حرفهای بودند، ارتباطشان با من بسیار خوب بود و من بهعنوان کسی که نقش مقابل او را بازی میکردم، آن کنشها و واکنشهای بازی و حسی که در صحنه بین دو بازیگر منتقل میشود، بهخوبی اتفاق افتاد و من هیچ مشکلی نداشتم. با خانم بوبانی، آقای فرخ نعمتی و سایر دوستان هم به همین صورت بود. همگی با عشق کار میکردیم و تیم خیلی خوبی بود.
غفاری از تغییرات سریالسازی و رسانه در سال های اخیر میگوید
جذب کارگردانهای قوی برای حفظ مخاطب مردمی
شما بهعنوان بازیگر حق انتخاب داشتید. تقریبا در سال، سه نقش اول سریال کار میکردم. الان تولیدات خیلی پایین آمده. کرونا هم مزید بر علت شده و مشکلات زیادی ایجاد کرده است. فکر میکنم احتمال دارد با کمتر شدن کرونا و انجام واکسیناسیون، به مرور اتفاقات بهتری برای عوامل سینما و تلویزیون بیفتد.
مساله دیگر بحث سینمای خانگی است که جای خودش را در بین مردم باز کرده. اگر کمی فضای تلویزیون آزادتر گذاشته شود و حمایت مالی بیشتری از کارگردانان، تهیهکنندگان و فیلمسازان شود، فیلمها و سریالهای باکیفیتتری ساخته خواهد شد و تلویزیون هم میتواند مخاطب خودش را پیدا کند.
بهنظر میرسد بعد از نوسان چند ساله، الان مردم دوباره به تلویزیون برگشتهاند و آن را تماشا میکنند. بازخوردها خیلی خوب است. اقشاری از مردم قبلا به سمت شبکههای خارجی رفته بودند ولی الان از این نظر خیلی بهتر شده.
عوامل تلویزیون باید از این فرصت استفاده و از تولیدکنندگان حمایت کنند تا فیلمهای خوبی ساخته شود. به نظر من اگر کارگردانهای بهتری جذب تلویزیون شوند شاهد اتفاقات بهتری در آن خواهیم بود.