توكل واثقی كارشناس آموزش و پرورش
مدرسه محوری شعار یا واقعیت؟
مدیریت چه به معنی عام و چه به معنای خاص تعاریف زیادی دارد. از مدیریت پیش دبستانی و دانشگاه كه سر و كارشان با تعلیم و تربیت است گرفته تا شركتهای تجاری و سازمانهای دولتی و غیردولتی همگی به وسیله مدیران اداره میشوند كه هركدام از این مدیریتها، پیچیدگیها و مهارتهای خاص خود را میطلبد. در این میان مدیریت دستگاههای تعلیم و تربیت فوق العاده مهم، ظریف و حساس است از این باب كه همه كسانی كه یك كشور را مدیریت و در آینده باید اداره كنند حتماً باید از فیلتر دستگاههای تعلیم و تربیت عبور كنند، بنابراین نمیتوان بهراحتی از كنار آن عبور كرد یا نسبت به آن بیتفاوت بود یا با برنامههای غیراصولی و غیركارشناسی ادارهاش كرد.
اگر بخواهیم تعریف مختصری از مدیریت آموزش داشته باشیم، باید مدیریت آموزش را برنامه ریزی، هدایت، هماهنگی، رهبری، آموزش، هنر انجام دادن كار بهوسیله دیگران و ارزشیابی فرآیند آموزش دانست. حال زمانی اینگونه تعاریف علمی درمورد مدیریت آموزشی محقق میشود كه مدرسهمحوری درحد شعار نباشد و اختیارات مدارس به صورت واقعی تعریف شود تا مدرسه با توجه به موقعیت زمانی، مكانی، مالی و جمعیتی در چارچوب قانون برای خود برنامه سالانه تنظیم كند، نه این كه وزارت آموزش و پرورش به صورت متمركز برای همه مدارس فرمهای كلیشهای «برنامه سالانه طرح تدبیر» را نسخه پیچی و اعلام كند همه مدارس ابتدایی باید طبق این برنامه عمل كنند و بدتر این كه سایت مربوطه نیز غیر از این برنامه كلیشهای، برنامه دیگری را نپذیرد.
این سبك نسخه پیچی از اساس اشتباه است و اگر وارد 110 بند جزئیات آن شویم، میتوان برای هر بند آن جداگانه مطلب نوشت. البته موارد زیاد دیگری هم هست كه ارتباطی به طرح تدبیر ندارد، ولی مورد تاكید آموزش و پرورش است مثلا این که وزارتخانه 25 ساعت تدریس درسی درهفته را مقرر كرده در حالیکه از این همه زمان فقط بخش اندکی به خود مدارس اختصاص یافته.
هدف نهایی آموزش و پرورش درهر جامعهای این است كه افراد مطابق ارزشهای دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن كشور تربیت شوند و انسانهای تربیت یافته وارد جامعه شوند اما طبیعی است كه در این مسیر ممكن است موانع و مشكلات زیادی به وجود بیاید. طرح تعالی مدیریت مدرسه نیز طبیعتا دنبال اهداف والایی بوده، اما گرفتار چالشهایی شده كه یا باید از بین برده شوند یا به حداقل برسند.
اگر بخواهیم تعریف مختصری از مدیریت آموزش داشته باشیم، باید مدیریت آموزش را برنامه ریزی، هدایت، هماهنگی، رهبری، آموزش، هنر انجام دادن كار بهوسیله دیگران و ارزشیابی فرآیند آموزش دانست. حال زمانی اینگونه تعاریف علمی درمورد مدیریت آموزشی محقق میشود كه مدرسهمحوری درحد شعار نباشد و اختیارات مدارس به صورت واقعی تعریف شود تا مدرسه با توجه به موقعیت زمانی، مكانی، مالی و جمعیتی در چارچوب قانون برای خود برنامه سالانه تنظیم كند، نه این كه وزارت آموزش و پرورش به صورت متمركز برای همه مدارس فرمهای كلیشهای «برنامه سالانه طرح تدبیر» را نسخه پیچی و اعلام كند همه مدارس ابتدایی باید طبق این برنامه عمل كنند و بدتر این كه سایت مربوطه نیز غیر از این برنامه كلیشهای، برنامه دیگری را نپذیرد.
این سبك نسخه پیچی از اساس اشتباه است و اگر وارد 110 بند جزئیات آن شویم، میتوان برای هر بند آن جداگانه مطلب نوشت. البته موارد زیاد دیگری هم هست كه ارتباطی به طرح تدبیر ندارد، ولی مورد تاكید آموزش و پرورش است مثلا این که وزارتخانه 25 ساعت تدریس درسی درهفته را مقرر كرده در حالیکه از این همه زمان فقط بخش اندکی به خود مدارس اختصاص یافته.
هدف نهایی آموزش و پرورش درهر جامعهای این است كه افراد مطابق ارزشهای دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن كشور تربیت شوند و انسانهای تربیت یافته وارد جامعه شوند اما طبیعی است كه در این مسیر ممكن است موانع و مشكلات زیادی به وجود بیاید. طرح تعالی مدیریت مدرسه نیز طبیعتا دنبال اهداف والایی بوده، اما گرفتار چالشهایی شده كه یا باید از بین برده شوند یا به حداقل برسند.