گزارشی از استان کویری یزد؛ منطقهای که فرصتها و چالشهای بسیاری را در خود جای داده است
آباد در دل خشکی
نخستین شهر خشتی جهان، خاستگاه طولانیترین قنات جهان، شهر کوچهباغهای اناری، شهر جهانی زیلو، سرزمین بادگیرها، شهر قنوت و قنات، زیستگاه یوز ایرانی،... اینها فقط بخشی از فهرست عناوینی هستند که میشود برای ساعاتی طولانی یکییکی کنار همقطارشان کرد و هرکدام را به انتهای نام یکی از شهرهای استان یزد گره زد؛ عناوینی که شهرتی ملی و جهانی دارند و این خطه را ممتاز و نامآشنا کردهاند. روی همه اینها اگر کمی گرد تاریخ و قطرهای آفتاب عصرگاهی بپاشید، میشود همان دارالعباده معروفی که بوی اذان، عطر نان و بوی بهشت میدهد؛ میشود یزد، تفت، بافق و میبد؛ میشود سرزمین کویر که رود و چشمه و جنگل و شکوفههای سرخ اناری را یکجا در آغوش گرفته است. میشود نگین درخشانی که تابشش چشم آدمی را میزند و شاید به خاطر همین نورافشانی زیاد، کمتر دیدهشده و میشود. استان یزد درست در مرکز و قلب ایران در فلات مرکزی و کویری سرزمین پارسیان قرارگرفته و هرآنچه فکرش را بکنید از کویرهای ماسهای و رملی تا کوههای بلند ، درههای عمیق ، جنگلهای انبوه ، باغات رنگارنگ و معادن غنی را در خود جای داده است. پس طبیعی است که فرهنگ و اصالت در این سرزمین موج بزند و هر گوشهاش به صنعت ، هنر و رسم و آیینی مزین شود. گنج و ثروتی نیست که در این سرزمین به ودیعه نباشد؛ ثروتهایی که میشود با آنها جهانی را بنا کرد و آباد ساخت. بااینهمه بهره مردمان این خطه از ثروتهای خدادادیشان اکنون کولهای از ظرفیتهای به فعل نرسیده و مشکلات و بحرانهای متعدد است؛ از مشکلات زیستمحیطی و بحران آبگرفته تا بیکاری و بیدرآمدی. نگاهی اجمالی به این ظرفیتها و بحرانها کردهایم شاید تحفهای ارزشمند باشد در دستور کار مدیران جدید استانی و کشوری.
کرونا و تحریمها دوباره ما را به زمین زد
رئیس پایگاه میراث جهانی شهر تاریخی و جهانی یزد البته معتقد است از زمان ثبت جهانی یزد، این استان تا حدود زیادی از انزوای گردشگری خارجشده است. محسن عباسی دراینباره به ما میگوید: پس از ثبت جهانی یزد بلافاصله این شهر بین 52شهر هدف گردشگری مجله نیویورکتایمز قرار گرفت و در مجامع بینالمللی مطرح شد. ثبت جهانی یزد توجه افکارعمومی و جامعه؛ از مقیاس محلی تا بینالمللی را به خود جلب کرد، بهگونهای که در نوروز 98 بیش از 5/2 میلیون گردشگر داخلی به یزد سفر کردند و این نشان داد یزد در مقیاس ملی موضوعیت پیداکرده و اگر تحریمها و کرونا نبود، بیشک کوچههای این بافت مملو از گردشگران و مسافران میشد. محسن عباسی میافزاید: متأسفانه با شیوع بیماری کرونا و اعمال تحریمهای ظالمانه دوباره شاهد رکود در بافت تاریخی یزد بودیم، گرچه ثبت جهانی این بافت باعث شد زیرساختهای گردشگری یزد توسعه پیدا کند و حجم گردشگری و افزایش سرمایهگذاری نیز بالا رود. درمجموع در این دوران رکود متوجه شدیم در بسیاری از زیرساختها عقب هستیم و این چهار سال فرصت خوبی بود که در بخشی از حوزههای زیرساختی توسعه پیدا کنیم و آماده پذیرایی از سرمایهگذاران و گردشگران در آینده نزدیک باشیم.
توسعه گردشگری نیاز به برنامهریزی دارد
عضو هیأت علمی دانشگاه یزد درباره ظرفیت گردشگری این استان به ما میگوید: یزد منابع و ظرفیتهای بسیاری در جهت توسعه گردشگری دارد و برای تبدیل این منابع و ظرفیتها به فرصتهای بالفعل گردشگری باید برنامهریزی دقیق و مناسبی انجام شود تا به توسعه اقتصادی استان منجر شود. فائزه اسدیان اردکانی میافزاید: تلاش برای تعامل بین تمام ذینفعان گردشگری در استان، مدیریت جامع و یکپارچه بین آنها، توجه ویژه به بازاریابی در بازارهای داخلی و خارجی و استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی در این حوزه جهت نشر محتواهای تولیدشده، توسعه گردشگری درونمرزی، توجه به نیروی انسانی شاغل در این صنعت، توجه به ظرفیت مشارکت جوامع محلی در توسعه گردشگری استان ضروری است. وی درباره نقش رسانهها هم یادآور میشود توجه بیشازپیش صداوسیمای استان به حوزه گردشگری و افزایش زمان برنامههای مرتبط با این صنعت برای فعالیتهایی مانند آگاهسازی و ترویج فرهنگ سفر، اجرایی شدن طرح سازمان مدیریت مقصد استان، متنوعسازی محصولات گردشگری در استان نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
قطب گردشگری سلامت بدون امکانات
استان یزد یکی از قطبهای درمان کشور است که سالانه جمعیت زیادی از بیماران از استانهای جنوبی و جنوب شرق کشور برای درمان به این استان سفر میکنند. به گفته مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی استان تا قبل از شیوع کرونا بیش از نیمی از تختهای مراکز درمانی و مطبهای پزشکان استان در اختیار افراد غیربومی بوده است که برخی از آنها حتی برای سادهترین درمانها هم به این استان سفر میکردند. قطب درمان بودن هم میتواند برای استان فرصت باشد و هم یک تهدید. فرصت از جهت درآمدزایی از این باب و تهدید از آن جهت که سرانه درمانی که به این استان تعلق میگیرد برای مردم استان است و یزد به لحاظ اینکه قطب درمان است، سرانه درمان خاصی به آن تعلق نمیگیرد. در برخی مراکز درمانی در استان بیشتر از اینکه مردم بومی باشند ،بیماران غیربومی هستند و در برخی مراکز استان با کمبود تخت و تجهیزات پزشکی مواجه هستیم حتی در دوران شیوع کرونا هم حضور این بیماران کم نشده است. این درحالی است که میشود با تخصیص سرانه درمان مناسب به استان هم از گردشگری سلامت در استان بهره گرفت و هم با ارائه خدمات مناسب به این بیماران گام مثبتی برداشت. متأسفانه در بحث اقامت و هتلینگ درمانی هم در استان اقدامات خاصی صورت نگرفته و اکثر بیماران برای اسکان با مشکلاتی مواجه هستند و مجبورند در پارکها و میادین و خیابانهای اطراف مراکز درمانی سکونت داشته باشند.
15 انجمن تخصصی صنایع همگن وجود دارد که 3000 واحد صنعتی و 500 واحد مجوزدار معدنی را تحت پوشش دارد و صنایع فولاد، نساجی، کاشی و سرامیک و شیشه ازجمله صنایع غالب در استان یزد به حساب میآیند. کلانتر با بیان اینکه اگر حمایتهای قوه قضاییه نبود بسیاری از صنایع یزد در دو سال اخیر تعطیل میشد، میگوید: در استان یزد هرکجا بخش صنعت مشکل داشت و برای رفع آن از دادگستری استان دادخواهی کردیم، به داد ما رسیدند و جلوی بسیاری از مشکلات را گرفتند. رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت استان یزد میافزاید: اگر صنعت و تولیدی در کار نباشد، چرخهای اقتصادی کشور در شرایط فعلی نمیچرخد و نمیفهمم چرا با وجود تاکید 20ساله عالیترین مقام کشور بر مسائل اقتصادی، همچنان مشکلات باقی است و هر دفعه باید به دلیل مشکلات عمدتا تکراری روزها پیگیری کنیم یا ساعتها پشت در اتاق یک مسؤول بمانیم. به نظر ما مجلس باید با حذف یا اصلاح برخی قوانین رافع این مشکلات باشد. البته امیدواریم رویکرد فسادستیزی رئیسجمهور رئیسی در دولت سیزدهم هم مانند حضورشان در قوه قضاییه همچنان ادامه پیدا کند. به نظر میرسد برخی از موانعی که کلانتر از آنها یاد میکند، ملاحظات زیستمحیطی باشد که تاکید زیادی بر آلایندهنبودن صنایع و جلوگیری از تخریبهای محیطزیستی توسط معادن و صنایع و ... دارد که در این خصوص باید گفت توسعه بدون رعایت این ملزومات محیطزیستی، توسعه ناپایدار خواهد بود که نهتنها به طبیعت و محیط زیست که به خود این صنایع و اقتصاد استان هم ضربه خواهد زد و در مقابل توسعه یکوجهی صنایع، بحرانهای فراوانی در بخش آب و خاک و طبیعت ایجاد میکند.
پارک ملی سیاهکوه، مناطق شکارممنوع جنگل باغشادی، کفه تاغستان، مرور و قرهتپه، اثرطبیعی ملی سرو ابرکوه، پناهگاههای حیاتوحش شیرکوه، کمکی، آریز بافق، درهانجیر و بوروئیه و در نهایت مناطق حفاظتشده جنگل باغشادی، کوه بافق، سیاهکوه و کالمند بهادران با چشماندازهای زیبا ازجمله طبیعت بکر و ممتاز استان یزد است.
این مناطق با کوهها، صخرههای صعبالعبور، تپهماهورها، پرتگاهها، درههای عمیق، مناطق بیابانی، جنگلی و مرتعی و چشمهها و رودهای فصلی، محل رویش صدها گونه گیاهی و زیستگاه دهها گونه نادر جانوری همچون یوزپلنگ، پلنگ، خرسقهوهای، گربهشنی، کلوبز، قوچومیش، روباه، شغال، کفتار، کاراکال، خارپشت، انواع پرندگان چون هوبره، زاغ بور، عقاب و خزندگان سمی و غیرسمی است که تنها بخشی از گونههای جانوری این مناطق به شمار میروند.
مهمترین گونه جانوری استان یزد، یوزپلنگ آسیایی (ایرانی) است که زیستگاه این گونه ارزشمند و در معرض انقراض، در حوزه منطقه حفاظتشده کوه بافق، شکارممنوع آریز و پناهگاه حیاتوحش درهانجیر بهصورت نواری با امتداد شمالی - جنوبی واقع شده است.
تهدیدکنندههای این زیستگاههای بکر
مساله نگرانکننده اینجاست که حتی این مناطق که به ظاهر دور از مناطق شهری و سکونتگاههای انسان و در میان بیابانها و کوهها و درهها هستند هم از دخل و تصرف و دستدرازی در امان نمانده و مورد تهدید و تخریب قرار گرفتهاند.
جدا از خطر آتشسوزی که همواره مراتع و مناطق جنگلی استان را تهدید میکند، تعدد مزارع و سکونتگاهها، عبور بزرگراه از دل مناطق حفاظتشده، فعالیتهای معدنی، آسفالتهشدن برخی جادههای روستایی و قطع کریدورها و زیستگاهها، فشار شکار غیرمجاز و البته خشکسالیهای پیاپی و پوشش گیاهی و بهویژه جانوری این مناطق را تحتتاثیر و تهدید قرار داده است.
البته آلایندگی و تخریب محیطزیست یزد تنها به آنچه در بالا گفته شد، محدود نمیشود. جدا از تهدید زیستگاههای گیاهی و جانوری، مناطق شهری و روستایی استان یزد هم با انواع تهدیدات بهویژه آلایندههای صنایع متعدد مواجه هستند، چراکه این استان به دلیل وجود معادن فراوان یکی از صنعتیترین استانهای کشورمان است و محور اردکان، یزد و مهریز از مهمترین محورهایی است که بیشترین صنایع آلاینده استان در آن قرار گرفته است.
طبیعت بکر و هوای پردود
به عقیده عضو هیاتعلمی گروه محیطزیست دانشگاه یزد، مشکلات زیستمحیطی این استان یکی دوتا نیست و مجموعهای از صنایع آلاینده تا بحران آب، تخریب معادن و تخریب کوهستان شیرکوه را شامل میشود که در طول دولتهای مختلف شکل گرفته و نسبت به رفع آنها بیتوجهی شده است.
محمدحسین ایراننژاد پاریزی با بیان اینکه آلودگی هوا اولین چالش و یک معضل جدی در استان است، به ما میگوید: مجموعه سکونتگاههای اصلی استان از مهریز شروع شده و تا عقدا ادامه دارد و در این مسیر از دهههای گذشته با بارگذاری بیش از حد صنایع روبهرو بودهایم. از سوی دیگر بزرگراهها و شریانهای ارتباطی از این مسیر عبور کرده که نقش مهمی در ترانزیت بیناستانی دارند. مجموعه این دو عامل باعث آلودگی بیش از حد محیطزیست این مناطق بهویژه شهر یزد شده است.
ایراننژاد با اشاره به اینکه در دولت قبل اقداماتی ازجمله جلوگیری از صدور مجوزهای جدید در این مسیر و کنترل آلایندگی از طریق الزام به نصب فیلتر و پایش دقیق صنایع برای کاستن از بار این آلودگی صورت گرفت، میافزاید: این اقدامات اما کم است و قانون هوای پاک نیز باید اجرایی شود. احداث اتوبان حاشیه شمالی شهر از طرف مهریز - یزد - اشکذر طرح دیگری است که هنوز اجرایی نشده و در صورت احداث، تردد کامیونها و ترانزیتهای باری میتواند به آن منتقل شده و با دوری وسایل نقلیه سنگین از مرکز شهر، از بار آلایندگی آسمان شهر یزد نیز کاسته شود.
خودمان بحران آبی را ایجاد کردیم
عضو هیاتعلمی گروه محیطزیست دانشگاه یزد، چالش دوم محیطزیستی استان یزد را بحران آب میداند و میگوید: ایجاد صنایع پرآبخواه در استان، بهروز نشدن روش آبیاری در بخش کشاورزی، توسعه فضای سبز شهری در سالهای اخیر و کمتوجهی مردم و مسؤولان به مقوله مصرف، باعث شده یزد در یکی دو دهه اخیر با ابرچالش کمآبی مواجه شود. البته از این بحران هم میتوان عبور کرد به چند شرط: اول اینکه سیستم فاضلاب شهری هرچه سریعتر تاسیس شود تا با ایجاد آن بتوان از آب خاکستری برای آبیاری فضای سبز شهر استفاده کرد. دوم فرهنگسازی و ارائه آموزشهای لازم به مردم برای مصرف صحیح آب است و سوم اینکه سازمان صنایعومعادن ایجاد صنایع پرآبخواه را از دستورکار خارج کند و در صورت نیاز توسعه صنایع پاک و هایتک را در دستورکار قرار دهد. توسعه و کشت گونههای کمآبخواه در فضای سبز شهری نیز راهکار دیگری برای رفع این بحران است.
معدنهایی که به جان طبیعت افتادهاند
ایراننژاد معضل سوم استان در محیطزیست را بحث معادن عنوان کرده و میگوید: این معضل بسیار جدی است چراکه هماکنون تخریب گسترده طبیعت به دست معادن صورت میگیرد و ریشه این امر نگاه منفعتطلبانه و فروش خام موادمعدنی است و مجوزهایی بسیاری که در سطح استان برای فعالیتهای معدنی صادر شده است. یزد بهعنوان استان صنعتی و معدنی شناخته میشود اما متاسفانه این صنایعومعادن نهتنها آوردهای برای استان ندارند، که هیچ ارزشی هم برای حفظ پوشش گیاهی و خاک استان قائل نیستند و فقط در برداشت بیرویه از یکدیگر سبقت میگیرند.
این استاد دانشگاه معتقد است سازمان محیطزیست باید پایش معادن را بهصورت منظم انجام دهد و در جهت بازسازی مناطق تخریبشده توسط فعالیتهای معدنی طبق قانون از صاحبان معادن کمک بگیرد.
تنفسگاه یزد در حال نابودی است
عضو هیاتعلمی دانشگاه یزد چالش چهارم محیطزیست استان را تخریب کوهستان شیرکوه میداند و تاکید میکند که این کوهستان مانند تنفسگاه استان است که هم نقش تفرجگاهی دارد و هم منابع آبی را تامین کرده و هم کانون تنوع زیستی استان بهشمار میرود، بااینحال مجموعهاتفاقاتی مثل زمینخواری، ناهماهنگی مدیران استان و انتقال منابع آبی محدود این کوهستان باعث شده مورد تخریب گسترده قرار بگیرد.
ایراننژاد یادآور میشود اقدام مهمی که در دولت قبل برای حفاظت این کوهستان صورت گرفت این بود که عنوان حفاظتی پناهگاه حیاتوحش به عرصه 50هزار هکتاری آن داده شد. حالا اگر سازمان محیطزیست نقش خود را در مقابله با زمینخواری بهخوبی انجام دهد میتواند بخش مهمی از زیستگاههای این طبیعت را حفظ کند، گرچه عرصههای زیادی هم توسط معادن و زمینخواری از بین رفته است.
وی میافزاید: در دولت قبل برای حفاظت از طبیعت استان چند منطقه در زمره مناطق حفاظتشده قرار گرفت ازجمله پناهگاههای حیاتوحش شیرکوه و کمکی بهاباد. همچنین آموزشهایی به مردم و جوامع محلی برای حفاظت از طبیعت و زیستگاهها داده شد و قرقهای اختصاصی نیز افزایش یافت، بااینحال برای اینکه این حفاظت و مراقبت ادامهدار باشد و همچنین برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی استان باید شاهد همکاری و هماهنگی همه نهادها در سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه باشیم.
بازهم مشکل پسماند و زباله
مشکل تولید بیش از حد زباله و عدم چارهجویی اساسی برای دفع بهداشتی آنها انگار گریبانگیر همه مناطق کشور است و در استان یزد هم این معضل مشاهده میشود. عضو هیاتعلمی دانشگاه یزد در این خصوص میگوید: برای مدیریت پسماندهای صنعتی، هستهای و پزشکی در استان باید استراتژیهای خاص در نظر گرفته شود تا دراین خصوص دستکم دچار بحران نشویم.