حامد عسکری در «گالری میرداماد» این هفته از برگزاری مراسم عروسی در شهرهای مختلف ایران میگوید
ای شاخ تر به رقص آ
ربیع خاصیتاش این است. همینطوری اگه زمزمهاش میکنی مثل گفتن سیب وقت عکس گرفتن، لبخند به لب مینشاند. ماهی است که انگار دو ماه اشک بر شاه کربلا زلالت کرده و انگار بهجت و سرور بعد از اشک و مرثیه، جانت را زلال میکند. این روزها اگر سر شبها، غروبها سرتان را از توی گوشی دربیاورید و پنجره اتاق را باز کنید یا بروید توی تراس، میبینید خانوادههاییکه گل و شیرینی به دست دارند و دنبال جای پارک میگردند یا حرفهای آخر را نهایی میکنند برای بالارفتن از پلهها و خواستگاری. این روزها آینه و شمعدان فروشها و مزونها، برهکشانشان است. عروسی امر مبارکی است. چه از بعد دینی و چه از بعد ملی، کار فرخندهای است که شعف میآورد. من خودم یک مرضی دارم این که حضور در عروسی برایم خیلی شادیاش زیاد است. آنقدر که جگرم را میفشارد و از چشمهایم اشک بیرون میزند. برای این هفته چندتا عکس از این امر خجسته در جایجای ایران پهناورمان ببینیم. هر قوم و قبیله و جغرافیایی که عروسی میکنند چراغی در شبهای کوه وکمر و دشت و جنگل این خاک، روشن است. این که دو نفر به هم میرسند، این که به چادرهای ایل چادری اضافه میشود و این که به خانههای روستا، خانهای. این که دشت را یک فانوس بیشتر روشن میکند، ایران را زیباتر میکند و کلا دیدن دلی که گرم از عشق است آدمی را به زندگی امیدوار میکند. | منبع عکسها : ایرنا