با هدیه دختران را فریب میدادم
علی و شیوا هر دو كنج اتاق بازپرسی ایستادهاند. دختر پرستار مدام با گریه میگفت فریب عشق این مهندس قلابی را خوردم و فكر نمیكردم سارق باشد. در ادامه گفتوگوی جامجم با سارق حرفهای را میخوانید.
علی، چرا سراغ سرقت رفتی؟
در شركت كار میكردم، اما به خاطر این كه معتاد به شیشه شده بودم اخراج شدم. بعد از آن هم سراغ سرقت رفتم. چند سال پیش در قهوهخانهای با پسر سارقی آشنا شدم و او شیوه دزدی را به من آموزش داد. مدتی با هم كار كردیم، اما پول كمی به من میداد كه از او جدا شدم و تنهایی سرقت میكردم. اوایل فروردین امسال باپایان یافتن آخرین محكومیتم از زندان بیرون آمدم و شیوه دزدیام را عوض كردم.
از شیوه جدید سرقتهایت بگو.
مقابل خانهها رفته، زنگ آپارتمانها را میزدم و با اطمینان از نبود صاحبخانهها از دیوار وارد ساختمان میشدم. با كارت تلفن در آپارتمانها را باز میکردم و باورود به آنجا اتاقها را جستوجو كرده و پول، دلار و طلا سرقت كرده و میگریختم.
چرا دختران را به دام میانداختی؟
برای اینكه طلاهای دزدی را برایم بفروشند و لو نروم. دختران جوان را در مهمانی، كانالهای تلگرامی و اینستاگرام شناسایی و با جا زدن خودم به عنوان مهندس آنها را فریب میدادم و بااین افراد دوست میشدم. دختران را به رستورانها و كافیشاپهای گرانقیمت میبردم و هدیه برایشان میخریدم. بعد به بهانههای واهی طلاهای دزدی را به آنها میدادم و این دختران به خاطر علاقهای كه به من داشتند آن را برایم میفروختند و پول را به حسابم واریز میكردند. یك هفته بعد با دعوا از آنها جدا میشدم و دختر بعدی را به دام میانداختم. طلاهای سرقتی از 16 خانه از جمله همین پرستار را به كمك دختران جوان فروختم.
-
مربی ناجی بازیكن تیم حریف
-
پاره كردن لاستیك 10 خودرو برای انتقام از همسایهها
-
5 كشته در تصادف پراید با تریلی
-
جیب بری زیر تابوت
-
مرگ خاموش 4 عضو خانواده
-
رازگشایی جنایت بازار با فیلم دوربین مداربسته
-
نجات رقیب عشقی از مجازات مرگ
-
فریب دختران برای فروش طلاهای سرقتی
-
با هدیه دختران را فریب میدادم
-
درآمد میلیاردی دزد خانههای اصفهان
-
اقدام به خودكشی مقابل پسر مورد علاقه