مبارک بعدی از سیستان می‌آید

در گزارش امروز با یک استاد خیمه‎شب‏بازی همسفر‌شده‌ایم؛ استادی که مبارک را به دیدار کودکان محروم سیستان و بلوچستان برده است

مبارک بعدی از سیستان می‌آید

«مبارک» با صورت سیاهش نامفهوم حرف می‏زند. «مرشد» حرف‎هایش را ترجمه می‏کند. مبارک از بیماری کرونایش می‏گوید. از این که ماسک نزده و حالا بیمار شده است. مرشد او را نصیحت می‏کند و از او می‏خواهد که به صورتش ماسک بزند تا تماشاچی‎ها را بیمار نکند. بچه‏ها با چشم‎هایی متعجب که هیجان و کنجکاوی در آنها موج می‏زند نگاه می‎کنند به رقص نخ و عروسک و گوش می‎دهند به صدای سوتک عروسک‏گردانان بازی و از ته دل می‏خندند. بچه‏ها ذوق می‏کنند از دلبری‎ها و شیطنت‎های عروسک کوچک سیاه‏چرده‏ای که عروسک‏گردان هنرمندانه آن را به رقص درآورده است. بچه‏ها اهل یکی از روستاهای کپرنشین استان سیستان و بلوچستان هستند که نه تا به حال تلویزیون به خود دیده‎ و نه از حرکت نقاشی‎ها پشت سر هم خبر دارد. بازی کودکانه‎شان بیشتر دنبال هم دویدن است‌. با وجود این اما سیاوش ستاری یکی از اساتید خیمه‏شب‏بازی در کشور عروسک‎هایش را بار یک وانت‎بار کرده است و به سرزمین آنها قدم گذاشته تا هنر بومی تهرانی را به بچه‏های سیستان و بلوچستان نشان دهد و از جاذبه‏های عجیب ‏و غریب هنر اجرا با عروسک‎ها بگوید. حالا مبارک را همه بچه‎های منطقه بلوچستان می‎شناسند و حتی دوست دارند که عروسک‌گردان شوند و یک مبارک بلوچی با رنگ‎ و بویی از داستان‎ها و لهجه بلوچی بسازند؛ شاید به همین دلیل است که ستاری در کنار اجرا به دوستداران هنر خیمه‏شب‏بازی آموزش هم می‎دهد تا روزی مبارکی از دل بلوچستان با لباس‎، لهجه و حتی داستان‎های بومی متولد شود.

داستان سیاوش ستاری را باید از 30 سال پیش یعنی زمانی که تازه به 20 سالگی رسیده بود تعریف کرد؛ از زمانی که دانشجوی سال دوم در دانشکده هنرهای زیبا بود؛ زمانی که با هنر خیمه‏شب‏بازی آشنا شد و نخ‏های عروسک مبارک و پهلوان کچل دل او را وصل کردند به هنر عروسکی قدیمی و سنتی اصیل تهران. همان زمان بود که سیاوش هنر خیمه‎شب‏بازی را در کنار استادان وقت شیخ احمد خمسه‏ای و اصغر احمدی آموزش دید و اجرای عروسکی تمام زندگی‎اش شد.
 خانه‏ای برای عروسک‎ها  
  سال 97 را شاید بتوان نقطه‌عطف فعالیت کاری ستاری دانست؛ زمانی که خانه موزه خیمه‌شب‏بازی در تهران احداث شد. هنر خیمه‏شب‎بازی که خانه پیدا کرد ستاری به فکر دغدغه همیشگی‏اش رفت؛ یعنی اجرا. این استاد خیمه‌شب‏بازی اما یک برنامه بلندمدت در ذهنش داشت. او همیشه دوست داشت که هنر خیمه‏شب‏بازی را در شهرهای مختلف کشور اجرا کند. به همین دلیل
چند شهر را برای اجرای این هدف انتخاب کرد. قرعه اجرای نمایش اما به نام استان سیستان و بلوچستان درآمد. این استاد خیمه‏شب‎بازی برای شروع کارش از یک وانت‏بار استفاده کرد و قسمت باربری خودرو را تبدیل به صحنه نمایش کرد. یک چادر کشید بالای سر بخش بار و صحنه مناسبی برای اجرای نمایش ساخت. جایی که عروسک‏گردان‎ها می‎توانستند آنجا حاضر شوند و برنامه اجرا کنند. اواخر سال 97 این استاد خیمه‏شب‏بازی تک و تنها و بدون گروه 5 نفره‏ای که برای اجرا لازم بود، راهی سفری دور و دراز شد. آن زمان ستاری نمی‎دانست که در مقصد چه چیزی در انتظارش است، بنابراین گروه را با خود نبرد. وانت‏بار تغییر کاربری داده شده خود را برداشت و 1803 کیلومتر راند تا به شهر مرزی چابهار رسید. ستاری اجرا را با تردید شروع کرد؛ استقبال از هنر او اما خیلی خوب بود. مدارس به عنوان اولین مقصد اجرا انتخاب شد. استقبال مدارس از اجرای رایگان عروسک‏ها عالی بود و همین باعث شد که ستاری هر روز مبارک و پهلوان را سوار وانت‏بار کند و از مدرسه‏ای به مدرسه دیگر برود، سوتک بزند و برای دانش‏آموزان مشتاق چابهاری اجرا کند. مدارس چابهار که تمام شدند ستاری خودرویش را برداشت و به شهرهای دیگر رفت و از مدرسه‎ای به مدرسه دیگر و از شهری به شهر دیگر سفر کرد تا بیش از 300 اجرا داشته باشد.
مبارک کرونا گرفت
 ستاری از بلوچستان که حرف می‏زند کلماتش از عشق و احترام می‌گوید؛ از سرزمینی که پر از فرهنگ و قصه است. او اما نتوانسته داستان‏های بلوچستان را وارد اجرای عروسکی‎اش کند. این استاد خیمه‏شب‏بازی توضیح می‏دهد که هیچ همراه بومی نداشته است و در ابتدا حتی نمی‎دانسته که اهالی بلوچستان با نمایش ارتباط برقرار می‎کنند یا نه؛ بنابراین عروسک‌های اصلی و فرعی ستاری که از تهران به همراه داشته است نقش‌هایشان را مانند همیشه ایفا کردند. داستان شیطنت‎های مبارک و کل‎کل‎هایش با مرشد و شعرخوانی‌های پهلوان کچل خیلی سریع دل کودکان، نوجوانان و بزرگ‌تر‎های بلوچستان را با خود برد. خیلی زود شهروندان بلوچستان جذب عروسک‌های پنبه‏ای شدند. جاذبه نمایش و قصه دل کودکان بلوچستان را که سال‎ها داستان‎ها و قصه‏های مادرانشان را شنیده بودند و با عروسک دوتوک (عروسک بومی منطقه بلوچستان که دختری بلوچ با لباس مزین به سوزن‏دوزی است و به عنوان اولین عروسک ایرانی ثبت جهانی شده.) دست‏ساز خودشان بازی می‏کردند برد و پای ثابت نمایش خیمه‏شب‏بازی کرد.
 اجرای نمایش ستاری در سال 98 ادامه پیدا کرد تا زمانی که ویروس کرونا اواخر سال خودش را نشان داد و شهر به شهر به فتح کشور پرداخت. پای ویروس به بخش بلوچستان استان سیستان و بلوچستان هم باز شد و موضوع اجرای ستاری هم به سمت هشدارهای بهداشتی رفت. او داستان‎هایش را تغییر داد و به این شکل مبارک کرونا گرفت و به بچه‏ها و بزرگ‎ترها یاد داد که چطور دست‎هایشان را بشویند و از مواد ضدعفونی‏کننده استفاده کنند. آموزش به زبان سوتی مبارک به سمت مراقبت از محیط زیست و آشغال‌نریختن در طبیعت هم کشیده شد تا داستان‎های خیمه‏شب‏بازی ستاری رنگ‏وبوی آموزشی و امروزی بگیرد؛ هنری که به واسطه شکل اجرا و قابلیت‎هایش می‏تواند مسائل روز و آموزشی را در داستان‎ها وارد کند و برای آموزش به کودکان به کار گرفته شود.
آموزش خیمه‏شب‏بازی
 ستاری هنوز به یاد دارد برق چشم‏های دختران و پسران نوجوان را زمانی که عروسک‏های نمایش‌اش را می‎رقصاند در پشت پرده؛ و زمانی که شوق و عشق فرزندان این منطقه را نسبت به اجرای نمایش دید تصمیم گرفت هدف بزرگی را در منطقه بلوچستان اجرایی کند. او در مدت زمان 30 سالی که به هنر خیمه‏شب‏بازی مشغول است شاگردان زیادی را آموزش داده، کسانی که به صورت فردی به او مراجعه کرده‏اند و از این استاد خیمه‏شب‏بازی خواسته‎اند تا بخشی از این هنر را آموزش ببینند و بخشی از عروسک‏گردانی، تنبک زدن، با سوتک صحبت‌کردن و مرشد بودن یا همه این نقش‎ها را یاد بگیرند. به این ترتیب به فکر آموزش به کودکان و بزرگسالان بلوچستانی افتاد. کودکان بلوچستان که برخی از آنها حتی تا به حال در عمرشان در گوشه کوچک کپرهایشان رنگ تلویزیون را ندیده بودند و حتی نمی‏دانستند نمایش چیست از طرح آموزشی ستاری استقبال کردند. ستاری تعریف می‏کند که اتفاقا بسیاری از اهالی منطقه بلوچستان با شوق و ذوق و با استعدادی خدادادی در تعریف روایت‌های داستانی برای آموزش حاضر شدند. ستاری در خانه فرهنگ شهر چابهار و در کتابخانه روستای رمین کلاس‎های آموزش خیمه‏شب‏بازی برگزار کرد. به این شکل تعدادی از نوجوانان و بزرگسالان یاد ‏گرفتند چطور با ترفند خاص با سوت حرف بزنند، چطور نخ‏ها را بچرخانند و عروسک‎گردانی کنند، تنبک بزنند یا به عنوان نقش گرداننده یا مرشد داستانی را روایت کنند.
 ستاری می‎گوید که استعدادهای زیادی برای آموختن هنر خیمه‏شب‏بازی لازم است. قدرت روایت قصه، قدرت بداهه‌پردازی و توان کار با سوتک می‎تواند در آموزش بهتر و سریع‏تر یک کارآموز هنر خیمه‌شب‏بازی تاثیرگذار باشد. فراگرفتن کار با سوتک به تنهایی می‎تواند مدت زمان زیادی از آموزش را به خود اختصاص دهد.

امیدوار به فرزندان بلوچستان
 با این که خیمه‏شب‏بازی هنر سنتی پایتخت است و در تهران گسترش پیدا کرده و به اوج خود رسیده است اما ستاری دوست دارد که مردم مناطق مختلف کشور هنر خیمه‏شب‎بازی خاص شهر و منطقه بومی خودشان را داشته باشند با همه ویژگی‎های سنتی و بومی که در آن منطقه وجود دارد. به همین دلیل است که او به شدت مشتاق ارائه آموزش رایگان است و دوست دارد روزی را ببیند که هنرمندان خیمه‏شب‏بازی از منطقه بلوچستان متولد می‏شوند؛ کسانی که عروسک‎هایشان لباس‎های محلی بلوچستان را به تن دارند، به زبان بلوچی صحبت می‏کنند و حتی داستان‎ها و روایت‎های بومی خاص بلوچستان را ارائه می‌دهند. او به آموزش فرزندان این دیار امیدوار است و آرزو می‏کند که روزی مبارک بلوچی به صحنه نمایش بیاید و برای بچه‎ها و بزرگ‌ترها با زبان محلی اجرا کند.  درست است که ستاری کار اجرا و بعد آموزش‌اش را در منطقه بلوچستان شروع کرد اما اهالی دیگر شهرهای کشور نیز دوست دارند که او به همراه وانت‏بار و عروسک‏های مبارک و پهلوان کچلش را در شهرشان ببینند‌.