نسخه Pdf

طلاق به‌خاطر استخدام دخترخاله

طلاق به‌خاطر استخدام دخترخاله

استخدام منشی برای مرد جوان دردسرساز شد و پای او را به دادگاه خانواده تهران باز كرد. این مرد كه دخترخاله تحصیلكرده همسرش را به‌عنوان منشی دفتر تبلیغاتی‌اش استخدام كرد، با جنجال همسرش روبه‌رو شد و در نهایت كارشان به طلاق و دادگاه خانواده كشید.
 مرد جوان مقابل قاضی دادگاه خانواده درباره علت درخواست طلاقشان گفت: یك سال و نیم است كه با رژینا ازدواج كرده‌ام. من و رژینا عاشق هم بودیم و تصور می‌كردیم در كنار هم خوشبخت‌ترین زوج دنیا می‌شویم. وقتی ازدواج كردیم و زندگی مشتركمان آغاز شد، هردو خوشحال و خوشبخت بودیم.
 اما این خوشبختی دوام زیادی نداشت و تنها به‌خاطر یك مساله كوچك از بین رفت. ما فقط تصور می‌كردیم خوشبخت و عاشق همدیگر هستیم. نمی‌دانستیم كه موضوعی كوچك و بی‌اهمیت تا این اندازه در زندگی و روابطمان تاثیر می‌گذارد.
 ماجرا از آنجا آغاز شد كه منشی دفتر تبلیغاتی ما رفت و مجبور شدیم خیلی زود یك منشی دیگر استخدام كنیم.
 من بلافاصله برای این كار دخترخاله رژینا را در نظر گرفتم. او دختری تحصیلكرده و با استعداد بود و ‌دنبال كار می‌گشت. برای دفتر ما بسیار مناسب بود.
  برای همین خیلی زود با او تماس گرفتم و بعد از قرار ملاقات با من و شریكم، او استخدام شد. اصلا فكرش را هم نمی‌كردم كه این موضوع تا این اندازه برای همسرم با اهمیت باشد.
 رژینا تا فهمید دخترخاله‌اش را به‌عنوان منشی استخدام كرده‌ام، جنجالی بزرگ راه انداخت. چنان داد و فریادی راه انداخت كه به‌شدت تعجب كردم.
باور نمی‌كردم همسرم، كسی كه ادعا می‌كند این‌چنین عاشقم است، به‌خاطر حسادت با من اینطور رفتار می‌كند. او قهر كرد و گفت تا زمانی كه منشی‌ام را اخراج نكنم آشتی نمی‌كند.
هرچه با او صحبت كردم، بی‌فایده بود. فقط حرف خودش را تكرار می‌كرد. می‌گفت چرا باید دختر جوانی را در دفترم استخدام كنم.
باورم نمی‌شد كه همسرم تا این اندازه به من بی‌اعتماد باشد.
 او هر مشكلی هم با دخترخاله‌اش داشت نباید این جنجال را راه می‌انداخت و به من شك می‌كرد.  من اگر به حرفش گوش می‌دادم نشان‌دهنده این بود كه به او حق می‌دهم. این موضوع آن‌قدر ادامه دار شد كه هر دو تصمیم گرفتیم برای همیشه به زندگی مشتركمان پایان دهیم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من با دخترخاله‌ام خیلی وقت است كه اختلاف دارم.
 او دختر خوبی نیست و خیلی بدجنس است. رفتارهای مناسبی هم ندارد. روزی كه فهمیدم سهیل بدون این‌كه به من بگوید، دخترخاله‌ام را در دفترش استخدام كرده است به‌شدت شوكه شدم.
باور نمی‌كردم او بدون مشورت با من این‌كار را كرده باشد. بلافاصله خواستم او را اخراج كند. به سهیل گفتم دخترخاله‌ام چه اخلاق‌های بدی دارد، اما در كمال تعجب دیدم كه سهیل از دخترخاله‌ام دفاع كرد و مرا یك زن حسود خواند. او به من توهین كرد و رفتاری بدی با من داشت. آن‌قدر كه تصمیم گرفتم از خانه‌مان بروم و تا زمانی كه به حرف من گوش نداده برنگردم.
اما سهیل لجبازی كرد و این موضوع را كش داد. برای همین تصمیم گرفتیم برای همیشه از هم جدا شویم. او به‌خاطر دخترخاله‌ام زندگیمان را نابود كرد.
در پایان نیز قاضی سعی كرد این زوج را از هم جدا كند و رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موكول كرد.