سوگند آرامی رسانه
رسانهای برای مردم
مخاطبان تلویزیون عادت كرده بودند شاهد حضور چهرههای مشهور و مسؤولان در قالب برنامههای گفتوگومحور در شبكههای مختلف سیما باشند. بهویژه حضور این قشر از جامعه در برنامههای مناسبتی بیشتر از دیگر ایام سال به چشم میخورد، اما رسانه ملی در سالهای اخیر دست به اقدامات تازهای زده و اینكه دیگر بخش عمده آنتن شبكهها به این دست از مهمانان اختصاص ندارد و روش دیگری را دستور كارش قرار داده است.
نمونه بارز این مساله را میتوان در برنامه فرمول یك با اجرا و تهیه كنندگی علی ضیاء دید. این برنامه كه از شنبه تا چهارشنبه از شبكه یك پخش میشود، تلاش داشته به سراغ مهمانانی برود كه از جنس مردم هستند. شاید در ابتدا این تصور وجود داشت كه برنامه خیلی در میان مردم گل نكند، چرا كه میخواهد به سراغ افراد معمولی برود، نه افرادی كه چهره شناخته شده در جامعه هستند.
اما عوامل این برنامه نشان دادند كه میتوان خط بطلان كشید روی این باور كه دعوت از چهرههای مشهور میتواند به پربیننده شدن یك برنامه تلویزیونی منجر شود. البته نمیتوان منكر این مساله شد كه حضور چهرههای مشهور و شنیدن حرفهای آنها از قاب جعبه جادویی برای بینندگان جالب و جذاب است، اما باید قبول كرد میتوان گاهی خط كشید روی كلیشهها و بعد سراغ آدمهایی رفت كه هر روز بیتفاوت از كنارشان رد میشویم، اما آنها دلهایی دارند به بزرگی دنیا، دلهایی كه خط بطلان كشیدهاند روی خودخواهیها و اینكه فقط به شخص خودشان فكر كنند.
كسانی كه ذهنشان را باز گذاشتهاند تا بتوانند درست فكر كنند و تصمیم بگیرند. كسانی كه وقتی یك رویداد تلخ در كشور رخ میدهد، شال و كلاه میكنند و به داد مردمی میرسند كه خانه و زندگیشان را به خاطر یك اتفاق طبیعی تلخ از دست دادهاند. كسانی كه به جای اینكه از كشور فرار كنند و به دنبال زندگی بهتر در مرزهای دیگر بگردند به ایران برمیگردند تا از این طریق نجاتبخش جان آدمهای دیگر باشند. كسانی كه بدون چشمداشت به مال دنیا ویزیتشان برای بیماران رایگان است... .
كم نیستند این آدمها كه هر كدام دغدغههای زیادی دارند، اما چهره مشهوری نیستند. برنامه فرمول یك نشان داد میتوان این افراد معمولی، اما با قصههای شنیدنی را به برنامه تلویزیونی دعوت كرد و پربیننده هم بود.
نمونه بارز این مساله را میتوان در برنامه فرمول یك با اجرا و تهیه كنندگی علی ضیاء دید. این برنامه كه از شنبه تا چهارشنبه از شبكه یك پخش میشود، تلاش داشته به سراغ مهمانانی برود كه از جنس مردم هستند. شاید در ابتدا این تصور وجود داشت كه برنامه خیلی در میان مردم گل نكند، چرا كه میخواهد به سراغ افراد معمولی برود، نه افرادی كه چهره شناخته شده در جامعه هستند.
اما عوامل این برنامه نشان دادند كه میتوان خط بطلان كشید روی این باور كه دعوت از چهرههای مشهور میتواند به پربیننده شدن یك برنامه تلویزیونی منجر شود. البته نمیتوان منكر این مساله شد كه حضور چهرههای مشهور و شنیدن حرفهای آنها از قاب جعبه جادویی برای بینندگان جالب و جذاب است، اما باید قبول كرد میتوان گاهی خط كشید روی كلیشهها و بعد سراغ آدمهایی رفت كه هر روز بیتفاوت از كنارشان رد میشویم، اما آنها دلهایی دارند به بزرگی دنیا، دلهایی كه خط بطلان كشیدهاند روی خودخواهیها و اینكه فقط به شخص خودشان فكر كنند.
كسانی كه ذهنشان را باز گذاشتهاند تا بتوانند درست فكر كنند و تصمیم بگیرند. كسانی كه وقتی یك رویداد تلخ در كشور رخ میدهد، شال و كلاه میكنند و به داد مردمی میرسند كه خانه و زندگیشان را به خاطر یك اتفاق طبیعی تلخ از دست دادهاند. كسانی كه به جای اینكه از كشور فرار كنند و به دنبال زندگی بهتر در مرزهای دیگر بگردند به ایران برمیگردند تا از این طریق نجاتبخش جان آدمهای دیگر باشند. كسانی كه بدون چشمداشت به مال دنیا ویزیتشان برای بیماران رایگان است... .
كم نیستند این آدمها كه هر كدام دغدغههای زیادی دارند، اما چهره مشهوری نیستند. برنامه فرمول یك نشان داد میتوان این افراد معمولی، اما با قصههای شنیدنی را به برنامه تلویزیونی دعوت كرد و پربیننده هم بود.