اصرار مردم به گرفتن سلفی باهرچیزی، حالا به یک بحران در بلایای طبیعی تبدیل شده است
من و سلفی و سیل...
تب جدیدی نیست و جغرافیای خاصی هم ندارد؛ حالا در همه كشورها مردم سعی میكنند با زبانی تازه به نام عكسهای سلفی با هم ارتباط برقرار و دیگران را از وضع فعلی خود مطلع كنند. سلفی شاید برایشان بهانهای باشد تا خاطرات و اتفاقات خوب و بد روزانهشان به جای بیان شدن به تصویر كشیده شود و این رویه تا جایی ادامه پیدا كرد كه عكس سلفی به معضلی در جهان تبدیل شد تا عدهای حتی جان خود را در این راه از دست بدهند و برخی روانشناسان از سلفی بیش از حد به عنوان یك بیماری مدرن نام ببرند. با این حال اما شاید در جهان كمتر كسی باشد كه درست در لحظه اتفاق بحرانهای بزرگ كه گاه به فاجعه منجر شدهاند، گوشی خود را روی عكس سلفی تنظیم كند و با سیل سلفی بگیرد! اتفاقی كه دوباره باعث شهرت هرچه بیشتر ایرانیان شد و ابعاد فاجعه سیل ایران را بزرگتر كرد...
روزی روزگاری عكس!
سلفی گرفتن از منظر هنر عكاسی قطعا جذابیتهایی دارد و میتوان استفاده از آن را در تاریخچه عكاسی نوعی ابتكار دانست. یعنی این ایده كه عكاس خودش را سوژه عكس قرار دهد، موضوع درخور توجهی بود كه این نوع عكس را به سرعت در جهان محبوب كرد. در روزگار امروز اما سلفی گرفتن تبدیل به یك نوع مد شده است و در یك شبكه اجتماعی مانند اینستاگرام بیش از 250میلیون بار از هشتگ سلفی استفاده شده است. این مد البته تا جایی پیش رفت كه حتی فردی مانند باراك اوباما، رئیسجمهور سابق ایالات متحده استفاده از عكس سلفی را در دیدار با نخستوزیر ایتالیا به دیگر نوع عكسها ارجح دانست! البته گویا در كشور ما لایك برای دیده شدن ارجحتر است و برخی از شخصیتهای كشورمان برای بیشتر دیده شدن یا لایك بیشتر به اقدامات خاص در سلفی گرفتن نیز متوسل میشوند. از سلفی با موگرینی در مجلس تا سلفی با كودكی معلول كه خانم بازیگر مشغول بوسیدن او بود و در همان زمان از خودش و او سلفی میگرفت!
یك عمل فراگیر
سلفی گرفتن امروز از دو جهت به یك عمل فراگیر تبدیل شده است. اول از این جهت كه تعداد افرادی كه سلفی میگیرند بسیار بالاست و این به خودی خود مشكلی ندارد، اما بحران در جایی ایجاد میشود كه سلفی گرفتن تبدیل به نوعی اعتیاد میشود. نكته دوم این كه سلفی در تمام لحظات و تجربههای زندگی بخشی از مردم حضور دارد. برای مثال میتوان برای ثبت خاطرهای در یك سفر، یك مهمانی یا در طبیعت عكسی سلفی انداخت و این مساله یك روند عادی عكاسی است اما در جامعه ما دیگر وضعیت به این نحو نیست و هدف اصلی مردم سلفی گرفتن شده است! یعنی دیگر رفتن به طبیعت اصل داستان و سلفی گرفتن فرع آن محسوب نمیشود بلكه سلفی گرفتن هدف رفتن به طبیعت است! حال تمام هم و غم افراد گرفتن عكس سلفی و «شیر كردن» آن در اینستاگرام است. به این جهت میتوان امروزه از سندرم سلفی و فرهنگ اینستاگرامی یا اینستاگرامیزه شدن فرهنگ سخن گفت كه نوعی فاجعه تلقی میشود.
فاجعه عظیم ملی
اوج فاجعه انسانی و مسالهای به نام بحران در فرهنگ ما زمانی ایجاد میشود كه واكنش جمعی به بسیاری از حوادث تلخ و شیرین، فاجعه و مصیبت، گرفتن عكس سلفی است. مسالهای كه آن را كم هم نمیبینیم! از سلفی گرفتن با جنازه تا سلفی با سیل مهمترین و غمبارترین اتفاقات این روزهایمان است. دختری كه به همراه مادر و یكی از بستگان خود ویدئویی از خود در شبكههای اجتماعی منتشر میكند و با صدایی پر از غرور میگوید من و خانواده و سلفی با سیل... قبلترها اما این مساله به نحو دیگری هم اتفاق افتادهبود. سلفی با پیكر آیتا... هاشمیرفسنجانی را بهیاد دارید؟ مسالهای كه سر و صدای بسیاری در شبكههای اجتماعی بهپا كرد و مورد نكوهش بسیار قرار گرفت یا سلفی با پیكر ناصر ملكمطیعی بازیگر سینمای ایران كه صدای بسیاری را درآورد. حالا اما ماجرای سلفی با سیل هم هیچ توجیهی ندارد چون لایك خورش بالاست! حالا افراد حتی شخصیتهای بزرگی را در حال سلفی گرفتن با بحران میبینند و كسی نمیپرسد چرا؟ مردمی كه با فردی در حال جان كندن، نزاع خیابانی، زورگیری و قتل و اعدام سلفی دارند و دیگر هیچ كس چرایی نمیگوید!
من و سلفی و سیل
هرچند سیل در ایران بسیاری از مردم را غمگین كرد، با نگاهی با تصاویری كه از این حوادث در فضای مجازی به اشتراك گذاشته میشود میتوان مشاهده کرد برای برخی این موضوع آنچنان هم تاسفبار نیست. نمونه بارز این مساله، خبر تلخی است كه معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی چهار محال و بختیاری اعلام كرد. «علاقه بیش از حد سه نفر به گرفتن عكس سلفی با سیل در رودخانه كره بس، جان سه نفر را گرفت.» این اتفاق در حالی رخ میدهد كه بارها و بارها در شبكههای اجتماعی، صدا و سیما،خبرگزاریها و ... تاكید شد كه حتی حضور مردم در خیابانها هم خطرناك است اما با این وضعیت، كم نبودند جماعتی كه با حضور پای رودخانهها و حتی در چند قدمی سیل، سلفیهای فراوانی به یادگار گرفتند و برخی بدونملاحظه تمام آنها را در اینستاگرام خود به اشتراك گذاشتند! افرادی كه تصور میكردند لایكهایی كه دریافت میكنند ارزش این ریسك كردن را دارد اما حداقل خانواده همین سه نفر حالا عزادارشان هستند.
ما از شما میترسیم!
این كامنت را یك نفر پای عكس سلفی با یكی از سلفیگیران گذاشته است. طنز تلخی كه حالا یكی از واقعیترین بحرانهای جامعه است. «چگونه یك ایرانی را بشناسیم؟ هر وقت فردی را دیدید كه در بحرانیترین شرایط ذرهای برای جانش ارزش قائل نیست و در حال سلفی گرفتن و ضبط ویدئوست بدون شك او یك ایرانی است» این كامنت شاید طنز تلخی باشد اما ما واقعا از شما میترسیم! جماعتی به قول روانشناسان بدون عزتنفس، كه از جان خود هم نمیترسند و با موتور روی سیل ویراژ میدهد، ترسناك هستند. افرادی كه با یك پیكر بیجان، با صحنه اعدام، با تصادف و سیل و ... سلفی دارند، دیگر چیزی برای ترسیدن ندارند و به فردی تبدیل میشوند كه احساسات درونیاش كشته شده پس میتوانند با هر صحنه غمباری عكس بگیرند و با افتخار تمام آن را با دیگران به اشتراك بگذارند. چیزی كه ما آن را وقاحت مینامیم!
روزی روزگاری عكس!
سلفی گرفتن از منظر هنر عكاسی قطعا جذابیتهایی دارد و میتوان استفاده از آن را در تاریخچه عكاسی نوعی ابتكار دانست. یعنی این ایده كه عكاس خودش را سوژه عكس قرار دهد، موضوع درخور توجهی بود كه این نوع عكس را به سرعت در جهان محبوب كرد. در روزگار امروز اما سلفی گرفتن تبدیل به یك نوع مد شده است و در یك شبكه اجتماعی مانند اینستاگرام بیش از 250میلیون بار از هشتگ سلفی استفاده شده است. این مد البته تا جایی پیش رفت كه حتی فردی مانند باراك اوباما، رئیسجمهور سابق ایالات متحده استفاده از عكس سلفی را در دیدار با نخستوزیر ایتالیا به دیگر نوع عكسها ارجح دانست! البته گویا در كشور ما لایك برای دیده شدن ارجحتر است و برخی از شخصیتهای كشورمان برای بیشتر دیده شدن یا لایك بیشتر به اقدامات خاص در سلفی گرفتن نیز متوسل میشوند. از سلفی با موگرینی در مجلس تا سلفی با كودكی معلول كه خانم بازیگر مشغول بوسیدن او بود و در همان زمان از خودش و او سلفی میگرفت!
یك عمل فراگیر
سلفی گرفتن امروز از دو جهت به یك عمل فراگیر تبدیل شده است. اول از این جهت كه تعداد افرادی كه سلفی میگیرند بسیار بالاست و این به خودی خود مشكلی ندارد، اما بحران در جایی ایجاد میشود كه سلفی گرفتن تبدیل به نوعی اعتیاد میشود. نكته دوم این كه سلفی در تمام لحظات و تجربههای زندگی بخشی از مردم حضور دارد. برای مثال میتوان برای ثبت خاطرهای در یك سفر، یك مهمانی یا در طبیعت عكسی سلفی انداخت و این مساله یك روند عادی عكاسی است اما در جامعه ما دیگر وضعیت به این نحو نیست و هدف اصلی مردم سلفی گرفتن شده است! یعنی دیگر رفتن به طبیعت اصل داستان و سلفی گرفتن فرع آن محسوب نمیشود بلكه سلفی گرفتن هدف رفتن به طبیعت است! حال تمام هم و غم افراد گرفتن عكس سلفی و «شیر كردن» آن در اینستاگرام است. به این جهت میتوان امروزه از سندرم سلفی و فرهنگ اینستاگرامی یا اینستاگرامیزه شدن فرهنگ سخن گفت كه نوعی فاجعه تلقی میشود.
فاجعه عظیم ملی
اوج فاجعه انسانی و مسالهای به نام بحران در فرهنگ ما زمانی ایجاد میشود كه واكنش جمعی به بسیاری از حوادث تلخ و شیرین، فاجعه و مصیبت، گرفتن عكس سلفی است. مسالهای كه آن را كم هم نمیبینیم! از سلفی گرفتن با جنازه تا سلفی با سیل مهمترین و غمبارترین اتفاقات این روزهایمان است. دختری كه به همراه مادر و یكی از بستگان خود ویدئویی از خود در شبكههای اجتماعی منتشر میكند و با صدایی پر از غرور میگوید من و خانواده و سلفی با سیل... قبلترها اما این مساله به نحو دیگری هم اتفاق افتادهبود. سلفی با پیكر آیتا... هاشمیرفسنجانی را بهیاد دارید؟ مسالهای كه سر و صدای بسیاری در شبكههای اجتماعی بهپا كرد و مورد نكوهش بسیار قرار گرفت یا سلفی با پیكر ناصر ملكمطیعی بازیگر سینمای ایران كه صدای بسیاری را درآورد. حالا اما ماجرای سلفی با سیل هم هیچ توجیهی ندارد چون لایك خورش بالاست! حالا افراد حتی شخصیتهای بزرگی را در حال سلفی گرفتن با بحران میبینند و كسی نمیپرسد چرا؟ مردمی كه با فردی در حال جان كندن، نزاع خیابانی، زورگیری و قتل و اعدام سلفی دارند و دیگر هیچ كس چرایی نمیگوید!
من و سلفی و سیل
هرچند سیل در ایران بسیاری از مردم را غمگین كرد، با نگاهی با تصاویری كه از این حوادث در فضای مجازی به اشتراك گذاشته میشود میتوان مشاهده کرد برای برخی این موضوع آنچنان هم تاسفبار نیست. نمونه بارز این مساله، خبر تلخی است كه معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی چهار محال و بختیاری اعلام كرد. «علاقه بیش از حد سه نفر به گرفتن عكس سلفی با سیل در رودخانه كره بس، جان سه نفر را گرفت.» این اتفاق در حالی رخ میدهد كه بارها و بارها در شبكههای اجتماعی، صدا و سیما،خبرگزاریها و ... تاكید شد كه حتی حضور مردم در خیابانها هم خطرناك است اما با این وضعیت، كم نبودند جماعتی كه با حضور پای رودخانهها و حتی در چند قدمی سیل، سلفیهای فراوانی به یادگار گرفتند و برخی بدونملاحظه تمام آنها را در اینستاگرام خود به اشتراك گذاشتند! افرادی كه تصور میكردند لایكهایی كه دریافت میكنند ارزش این ریسك كردن را دارد اما حداقل خانواده همین سه نفر حالا عزادارشان هستند.
ما از شما میترسیم!
این كامنت را یك نفر پای عكس سلفی با یكی از سلفیگیران گذاشته است. طنز تلخی كه حالا یكی از واقعیترین بحرانهای جامعه است. «چگونه یك ایرانی را بشناسیم؟ هر وقت فردی را دیدید كه در بحرانیترین شرایط ذرهای برای جانش ارزش قائل نیست و در حال سلفی گرفتن و ضبط ویدئوست بدون شك او یك ایرانی است» این كامنت شاید طنز تلخی باشد اما ما واقعا از شما میترسیم! جماعتی به قول روانشناسان بدون عزتنفس، كه از جان خود هم نمیترسند و با موتور روی سیل ویراژ میدهد، ترسناك هستند. افرادی كه با یك پیكر بیجان، با صحنه اعدام، با تصادف و سیل و ... سلفی دارند، دیگر چیزی برای ترسیدن ندارند و به فردی تبدیل میشوند كه احساسات درونیاش كشته شده پس میتوانند با هر صحنه غمباری عكس بگیرند و با افتخار تمام آن را با دیگران به اشتراك بگذارند. چیزی كه ما آن را وقاحت مینامیم!