آقای ارتشی‌ مومنِ شجاع

روایت جام‌جم از مراسم روز گذشته انتشار تقریظ رهبری بر كتاب زندگینامه صیاد شیرازی كه در بهشت زهرا(س) برگزار شد

آقای ارتشی‌ مومنِ شجاع

ستوان پیاده لشكر تبریز در اواخر دهه 40 كه بر سر اصول رژه با مافوقش بحث كرده و درستی نظرش جلوی چشم فرمانده لشکر به اثبات رسیده بود شاید فكرش را نمی‌كرد كه چهار پنج دهه بعد این‌قدر شخصیت مهمی در تاریخ ادبیات جنگ محسوب شود كه روی مزارش مراسم بگیرند و امرا و فرماندهان نظامی در تمجید از شخصیت و فعالیت حرفه‌ای او در جنگ پشت تریبون بروند. قطعه 29 بهشت زهرا(س) دیروز در ترافیك اهالی فرهنگ و ادبیات و البته نیروهای مسلح گیر كرده بود. خیلی‌ها جمع شده بودند تا به بهانه تقریظ شخص اول مملكت بر یك كتاب، یادی كنند از شخصیت یك سرباز. سربازی كه از قضا تنها سپهبدِ بعد از انقلاب است: علی صیاد شیرازی! یكی دو روز قبل از مراسم از بیت رهبری تماس گرفته بودند كه چه كسی برای مراسم می‌آید. اسم و مشخصات خودم را دادم و پرسیدم یعنی برای این مراسم هم حفاظت دارید؟ با خنده از آن طرف خط جواب آمد كه بعضی فرماندهان و امرا از جمله فرمانده كل ارتش هم در مراسم حضور دارند. صبح دیروز چند دقیقه‌ای مانده به 10 صبح بود كه سلانه سلانه از ایستگاه متروی بهشت زهرا(س) زدم بیرون و آمدم روی زمین. به رسم مألوف چشم گرداندم دنبال پرچم بلند و مرتفعی كه برای من نشانه اصلی قطعه 29 بهشت زهراست؛ جمع خیلی از آدم‌های بزرگ كه مرور اسامی‌شان هم نفس آدم را بند می‌آورد: سیدمرتضی آوینی، منصور ستاری، علی صیاد شیرازی و ...

چك لطفا!
راهروی اصلی قطعه را هم داربست زده  و تزیین كرده‌اند برای خوشامد. بچه‌های دفتر حفظ و نشر آثار رهبری مشخصات را می‌گیرند و كارت خبرنگاری مراسم را تحویلم می‌دهند كه مثلا دست و بالمان توی مراسم باز باشد. كارت را می‌گیرم و همزمان ذهنم می‌رود به خاطره چند سال قبل سفر استانی رهبری و ناهماهنگی‌هایی كه پیش آمد و در نهایت هم بازداشت توسط وزارت اطلاعات! شرحش بماند برای بعد. شاید برای كسی كه سابقه مظنونیت توسط نیروهای امنیتی را توی كارنامه‌اش دارد، حفاظت چنین برنامه‌ای خیلی جدی نباشد ولو آن‌كه برادر خوش‌برخورد امنیتی وسط كار برسد و محترمانه، درخواست چك شدن و ایكس‌ری شدن كیفِ روی دوشم را بكند.
تركیب آدم‌هایی كه خودشان را رسانده‌اند به مراسم هم جالب است. از نادرِ قدیانی انتشارات قدیانی بگیرید تا ناصرِ فیضِ طنزپرداز و فرمانده كل ارتش و یكی دو جین روحانی معمم و عكاس و خبرنگار كه همین جور توی جمعیت وول می‌خورند. تجربه می‌گوید در چنین رویدادهای اتوكشیده‌ای، انتهای جمعیت مستقر شدن، ‌دست و بال آدم بازتر است همین است كه خیلی بی‌سر و صدا راهی آخرین ردیف می‌شوم. جاگیر نشده‌ام كه زمزمه چند نفر از درجه‌داران خانمِ ناجا را می‌شنوم كه دارند بحث می‌كنند هر كدام‌شان كجا مستقر شوند.
مختارپور، دبیركل نهاد كتابخانه‌های كشور رفته پشت تریبون و دارد از فلسفه انتشار تقریظ اخیر رهبری بر كتاب می‌گوید. ناگفته پیداست كه حرفش چیست و چه خواهد گفت. این‌كه فاصله زمانی بین سالروز شهادت صیاد(21 فروردین) و روز ارتش(29 فروردین) بهترین زمان برای این كار بوده. حالا بسیج یگان‌های مختلف ارتش برای خدمت به مردم سیل‌زده از همان اولین ساعات سال جدید در استان گلستان تا همین روزهای اخیر را هم اضافه كنید كه چه زمانی بهتر از این برای یادبود یك افسر شهید ارتشی و در سایه آن همزبان به تمجید ارتش و ارتشی‌ها گشودن.


شمارگان 65 هزار تایی
كتاب را سال‌ها پیش در دهه 80 خواندم. كاشف به عمل آمد كه تقریظ رهبری هم مربوط به الان نیست و بر می‎‌گردد به روزهای 13 سال قبل در سال 1384. خود كتاب هم گویا پیش از این حرف و حدیث‌ها، فروش پایینی نداشته. چاپ جدید كتاب كه در این روزها منتشر شده و بی مناسبت با انتشار تقریظ رهبری نیست، بیست و سومین چاپ «در كمین گل سرخ» محسوب می‌شود با این احتساب گویا تا سال 93 بیست و دو چاپ خورده است. با احتساب این‌كه هر چاپ حدود 3000 نسخه شمارگان داشته باشد یعنی حدود 65 هزار نسخه فروش رفته است. شاید برای كتابی كه تبلیغ خاصی در این سال‌ها نشده است آمار قبول قبولی باشد.
اگر از قیمت كتاب نالان هستید، بگویم كه چاپ جدید كتاب با قیمت 30 هزار تومان منتشر شده كه اگر در جریان فجایعی كه اخیرا در وضعیت كاغذ و نشر و قیمت‌ها اتفاق افتاد باشید، باید اعتراف كرد قیمت مناسبی است آن هم برای یك كتاب تقریبا 380 صفحه‌ای. برای این‌كه كمی از آلام‌تان كاسته باشیم، باید عرض كنیم این قیمت از صفحه‌ای صد تومان هم كمتر است و قیمت دو سال قبل محسوب می‌شود. روی همین حساب خیلی روی این قیمت ان قلت نیاورید و خست هم به خرج ندهید. چند نفر مثل صیاد شیرازی داریم كه نخواهید 30 هزار تومان برایش خرج كنید؟

افسری كه هیچ وقت گلایه نداشت
از یك جا نشستن و رفت و آمد زیاد عكاس‌ها خسته می‌شویم و با یكی از رفقای خبرنگار عزم رفتن سر مزار خود صیاد را می‌كنیم. همان تصویر همیشگی روی مزارش خودنمایی می‌كند و لبخندی كه روی لبش است. سنگ مزارش هم همیشه تمیز است با آن جمله معروفی كه در خیلی از دست‌نوشته‌ها، امضایش محسوب می‌شد: «من كان‌لله، كان‌ا... له!» (هر كه با خدا و برای او باشد، خدا هم برای او و با اوست) عبارتی كه هرچند مشخص نیست به كدام یك از ائمه معصومین(ع) تعلق دارد اما می‌شود آن را خلاصه زندگی صیاد شیرازی دانست؛ حدیثی كه احتمالا او در جلسات خصوصی اخلاق شنیده كه به حضور در آنها اصرار داشت.
برای همین هم بود كه از ناخوشایندی‌های زندگی هیچ‌وقت زبان به گلایه باز نكرد، چه آن زمان كه در دانشكده افسری نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی حق او را در معرفی نكردنش به عنوان نفر اول دوره خوردند چه آن زمان كه زیر فشار ماه‌های اول جنگ و حوادث كردستان او را خلع درجه و از لباس و جایگاه سربازی‌اش جدا كردند. صیاد كسی نبود كه برای این مسائل لباس سربازی تن كرده باشد. او سرش را پایین انداخته و كاری كه فكر می‌كرد وظیفه‌اش است را انجام می‌داد، درست مثل یك سرباز. به تعبیر آیت‌ا... خامنه‌ای، حیف بود كه صیاد به مرگ طبیعی از این دنیا راهی سرای  آخرت شود.
روی همین حساب هم بود كه شهادتش پس از سال‌ها بعد از خاتمه جنگ رقم خورد. زمانی كه در شهر بود و پشت خودرویش نشسته و در حیاط را باز كرد و از منزل بیرون رفت؛ كیلومترها دورتر از تیر و تركش. كمی آن‌طرف‌تر دارند تقریظ رهبری را می‌خوانند:‌ «او حقا نمونه‌ای از یك ارتشی مومن و شجاع و فداكار بود. رحمت خدا بر او!» همین‌جور خیره شده‌ام به لبخند صیاد. چند دژبانی كه خبردار در نزدیكی مزار صیاد ایستاده‌اند با دستور فرمانده‌شان می‌روند توی حالت  راحت‌باش. فرمانده هم توصیه می‌كند تا زمانی كه موسوی (سرلشکر موسوی فرمانده كل ارتش) سمت مزار نیامده می‌توانند راحت باشند. موقعیت را مقایسه می‌كنم با
سفت و سخت گرفتن دوستی كه با خنده مشخصات مرا می‌گرفت برای هماهنگی با حفاظت و برنامه‌ریزی افسران خانم ناجا كه در مراسم حاضر بودند.


نظر رهبری در مورد كتاب چه بود؟
متن تقریظ رهبر انقلاب كه روز گذشته در محل قطعه 29 بهشت زهرا(س) و مزار شهید صیاد شیرازی منتشر شد به شرح زیر است: «این نمونه جالب و بی سابقه‌ای است از گزارش جنگ در ضمن داستان شیرین زندگی یكی از شخصیت های آن. آن را یكسره مطالعه كردم (تا 7/6/84) زیبا و هنرمندانه نوشته شده است. با بسیاری از حوادث آن كاملا آشنایم. البته بسیاری دیگر از حوادث آن دوران و نیز مطالب بسیاری از آنچه مربوط به این شهید عزیز است ناگفته مانده است. و این طبیعی است. البته برجستگی‌های شخصیت شهید صیاد شیرازی را در نوشته و كتاب به‌درستی نمی توان نشان داد. او حقا نمونه‌‌ای از یك ارتشی مومن و شجاع و فداكار بود. رحمت خدا بر او.»