بررسی میزان توجه سران قوا به جایگاه و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی
ماجرای یک شورای عالی
دعوت شده... دعوت نشده... دعوت شده... دعوت نشده! چند روزی هست كه دعوت شدن یا نشدن دو عضو حقیقی شورایعالی انقلاب فرهنگی، شده بحث اصلی رسانهها. اینكه قرار بوده اولین جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی در سال جدید برگزار شود؛ اما گویا بر حسب خواسته دولت، برای دو عضو (ضرغامی و رحیمپور ازغدی) كه از قضا از منتقدان رئیسجمهور و وضع موجود شورا هم هستند دعوتنامهای ارسال نمیشود. در نهایت هم كشاكش بین طرفین به جایی میرسد كه جلسه شورا كه قرار بوده قرارگاه فرهنگی كشور باشد هنوز كه هنوز است برگزار نشده. با این احتساب آخرین جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی مربوط به دیماه سال گذشته است و الان بعد از گذشت حدود پنج ماه هنوز جلسه این شورا برگزار نشده است. بردن شورا زیر ذرهبین اما نشان میدهد قضیه از آنچه كه در رسانهها مطرح میشود عمیقتر است. به قدری عمیق كه دعوت شدن یا نشدن دو عضو برای برگزاری جلسه شاید خیلی امر مهمی نباشد. در این گزارش سعی كردهایم نگاهی به وضعیت فعلی شورا بیندازیم.
شورایعالی انقلاب فرهنگی مركب از دو نوع اعضاست؛ اعضایی كه به سبب جایگاه حقوقیشان عضو این شورا هستند. وزیر ارشاد، رئیس سازمان صداوسیما، مسؤول نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاهها، روسای كمیسیونهای فرهنگی، بهداشت و آموزش مجلس شورای اسلامی و حتی خود شخص رئیسجمهور از اعضایی محسوب میشوند كه به دلیل مسؤولیت نهادی كه بر عهده دارند به عضویت شورا درآمدهاند. بهجز این افراد، افرادی هم وجود دارند كه عضو حقیقی محسوب میشوند و مهم نیست چه مسؤولیتی دارند. دو نفری كه در مقدمه گزارش بحثشان شد و گویا به جلسه اخیر تشكیل نشده شورا در سال جدید هم دعوت نشدهاند در زمره افراد و اعضای حقیقی شورا محسوب میشوند.
بعد از 5 ماه
برای اطلاع از عملكرد و وضعیت شورایعالی انقلاب فرهنگی، شاید آرشیو مصوبات و جلسات شورا، گزینه مناسبی برای بررسی باشد. طبق این لیست، آخرین جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی مربوط به 11 دی97 است. جلسهای كه البته موضوع اصلی آن هم انتخاب دبیر جدید شورا بوده است. با این احتساب اگر این جلسه را هم در نظر نگیریم، آخرین جلسه به تاریخ 17مهر سال گذشته بازمیگردد.
بدون رئیسجمهور هرگز!
به عبارت سادهتر، مهمترین قرارگاه فرهنگی كشور حدود پنج ماه یا به عبارت دیگر حدود هفت ماه است كه هیچ جلسهای نداشته است. در مقام مقایسه شاید بد نباشد بدانیم در دی ماه 96 تا اردیبهشت 97 نشان میدهد كه شورا دو جلسه برگزار كرده است. اطلاعات ما در جامجم حاكی از علاقه شدید آقای رئیسجمهور برای حضور در این جلسات است. اتفاقی كه نفس آن میتواند یك اتفاق مبارك تلقی شود. با این حال ظاهرا همین نقطه قوت هم در سالهای اخیر تبدیل به چشم اسفندیار شورا شده است. فارغ از بعضی از اختلافات آقای رئیس با بعضی اعضای شورا مانند نمونهای كه شرحش در بالا رفت، مشغلههای متعدد نفر اول دستگاه اجرایی كشور خود مانع مهمی برای تشكیل این جلسات شده است. با این اوصاف به نظر میرسد جناب رئیسجمهور علاقهای ندارد كه شورایعالی انقلاب فرهنگی بدون حضور او تشكیل جلسه داده یا مصوبهای را تصویب كند.
چاره چیست؟
فارغ از همه اختلافات درونی كه در هر سازمان و نهادی وجود دارند سؤال اساسی آنجاست كه اگر رئیسجمهور واقعا زمان كافی برای برگزاری مرتب این جلسات ندارد؟ آیا باید منتظر ماند تا وقت نفر اول دستگاه اجرایی كشور خالی شود و در ادامه، برنامهریزی برای برگزاری جلسه شورایی در این جایگاه شود؟ آییننامه داخلی شورا برای چنین مسالهای هم تدبیر لازم را اندیشیده است. مهمترین اعضای شورا را میتوان سران سه قوه دانست. هرچند رئیس جمهور در مقام رئیس قوه مجریه، رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی هم محسوب میشود اما طبق آییننامه، روسای قوای مقننه و قضاییه به ترتیب نایبهای اول و دوم آقای رئیس محسوب میشوند. به بیان سادهتر، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نایب اول و صادق آملی لاریجانی (تا همین چند وقت قبل) و سیدابراهیم رئیسی از زمان نصب در ریاست قوه قضاییه نایبرئیس دوم شورا محسوب میشوند. روی دیگر این صحبتها به آن معناست كه این نواب میتوانند پیگیری و مطالبه برگزاری مرتب و منظم جلسات را داشته باشند.
برادران غایب
اینجاست كه مشكل دیگری بروز میكند. اعضایی كه در كنار رئیسجمهور به عنوان مهمترین اعضای شورا محسوب میشوند خودشان در زمره اعضای نامنظم قرار گرفتهاند. علی لاریجانی، رئیس مجلس و نایبرئیس اول شورا از ده جلسه گذشته در 9 جلسه غایب بوده است. تنها حضور دکتر لاریجانی در ده جلسه گذشته به جلسه یازدهم دیماه سال گذشته بازمیگردد كه قرار بوده دبیر جدید شورا انتخاب شود. صادق آملی لاریجانی(رئیس سابق قوه قضاییه) كه در دوران مسؤولیتش در دستگاه قضا، نایبرئیس دوم شورا محسوب میشده هم كارنامه متفاوتی ندارد و در ده جلسه گذشته شورا هیچ حضوری نداشته و كلا غایب بوده. با این احتساب ظاهرا امید اینكه نواب رئیس باید محل تاثیر باشند هم چندان نزدیك به واقعیت نیست مگر اینكه رئیس جدید قوه قضاییه سیره دیگری در پیش بگیرد.
امضا نمیكنم!
درست است كه بخشی از وظایف شورا ناظر به برگزاری جلسات و حضور اعضای حقیقی و حقوقی آن و تصویب تصمیمهای اتخاذ شده است اما در زمان برگزار نشدن این جلسات هم باید فرآیندهای اداری و قانونی آن انجام گیرد. یكی از این امور، امضا و ابلاغ مصوباتی است كه در جلسات گذشته شورا به تصویب اكثریت اعضا رسیدهاند. رئیسجمهور در مقام ریاست شورا باید این مصوبات را امضا و برای اجرا به دستگاههای مربوط اجرایی ابلاغ كند. ظاهرا كمیت این بخش قضیه هم لنگ است. حدود ده مصوبه از مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی توسط آقای رئیسجمهور امضا نشدهاند. مصوباتی كه بعضا از تصمیمهای مهم شورا هم محسوب میشوند. تعدادی از مصوبات مربوط به سند نقشه جامع علمی كشور و تغییرات جدید در اساسنامه سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان از جمله مهمترین این مصوبات محسوب میشوند.
اصلاح ساختار شورا چارهساز است؟
بخشی از موارد تشریح شده در بندهای قبل شاید ادعای بعضی منتقدان را به ذهن متبادر كند كه خروجیها و مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی با ساختار فعلی خود، تضمین اجرایی چندانی ندارد. اینكه آیا چنین نقدی تا چه درست است یا نه، شایسته تامل بیشتری است، روند فعلی اما گویای این است كه ظاهرا پیش و بیش از ساختار، نقد را باید به بعضی از مهمترین اعضای شورا وارد دانست كه در جایگاه مهمترین قوای حاكمیتی نظام یا به اهمیت عضویت در شورایی در این سطح واقف نیستند یا اینكه محلی از اعراب برای شورا قائل نیستند. به نظر میرسد حل این مشكل، مقدم بر اصلاح ساختار شوراست.
-
لاف نفتی ترامپ
-
مجلس بهدنبال مهار سیب سمی
-
یا همه یا هیچ کس
-
اولویتهای سپاه در فصل جدید
-
عصر جدید صدا
-
جنبش كتاببازها علیه ركود
-
گاوخونی همچنان تشنه است
-
دستبرد مرد پرتقال فروش به حساب مشتریان
-
قرارمان شاد كردن بچههاست
-
تهدید فرصتساز
-
یکی از اهداف تروریستها، آلوده کردن روابط ایران و پاکستان است
-
زمانیکه رژیم صهیونیستی جنگ را به نفع خود تمام میکرد سپری شده است
-
واکنش ایران به عدم تمدید معافیتهای نفتی
-
کار شاگردان برانکو سخت شد
-
اعطای درجه سرلشکری به سردار سلامی،فرمانده جدید سپاه
-
روابط ایران و پاکستان دشمنان جدی دارد
-
ماجرای یک شورای عالی