وقتی دلش سوخت

وقتی دلش سوخت

یك مربی یك‌بار دلش سوخت و یك‌بار به وجد آمد. وقتی دلش سوخت رفته بود خانه معلم پلدختری كه همه وسایلش رفته بود زیرگل و لوازم برقی‌اش به‌جز یكی همه سوخته بود. دلش سوخت چون معلم برای خرید اینها 30 میلیون وام گرفته بود و تازه ماه اسفند اقساط تمام شده بود و او تازه می‌خواست نفسی راحت بكشد. وقتی به وجد آمد هم مربوط بود به روز اول بعد از سیل كه خانواده‌ای از تهران برای كمك آمده بودند و خانم جوان خانواده از صبح علی‌الطلوع تا واپسین ساعات شب با بیل گل‌ها را از خانه‌ها بیرون می‌كشید و همه را مبهوت همت و تلاشش می‌كرد. این مربی سعید محمودی است، مربی تعمیر لوازم برقی گرمایشی و سرمایشی در مركز فنی و حرفه‌ای بروجرد با 20 سال سابقه تدریس. او هم از مربیان داوطلبی است كه چون لرستانی بود به شهرهای سیل‌زده پلدختر و معمولان رفت و شروع كرد به تعمیر وسایل خانه‌ها. سعید می‌گوید سیل كه آمد، چون یخچال و فریزرها همه در برق بود بیشترشان سوخت، ولی بقیه وسایل بعد از این كه باز شدند، شسته شدند، جلوی آفتاب و بعد با سشوار خشك شدند، دوباره به كار افتادند و لبخند را نشاندند كنج صورت‌های بی‌لبخند مردم سیل‌زده. او می‌گوید یكی از پلدختری‌ها بسیار خوشحال شد وقتی همه وسایل برقی خانه‌اش كه گران‌قیمت و برند بود از زیر انبوه گل و لای بیرون آمد و مربیان فنی حرفه‌ای دستی به سر و گوش‌شان كشیدند و این وسایل دوباره احیا شد. محمودی می‌گوید به خاطر همه این خوشحالی‌ها و جبران بخشی از خسارت‌های مردم سیل‌زده، او و همكارانش قرار است تا روزی كه مشكل همه این مردم از باب تعمیرات رفع شود در منطقه بمانند، حتی قرار است اداره كل فنی و حرفه‌ای استان نیز همت كند و قطعات اصلی و ضروری برای تعمیرات مثل كمپرسور یخچال را بخرد و در اختیار مربیان قرار دهد تا به سهم خودش به این مردم مصیبت‌دیده ادای دین كند.