نغمههای آوازی رمضانی
بیرجند، یكی از شهرهای اصیل و سنتی كشورمان به شمار میرود. آنقدر كه میشود عطر این سنت و اصالت را از حال و هوای محلههای قدیمیاش استشمام كرد. به اصالت همان مناطق، هنوز كهنسالان اصیل و قدیمی هم در این شهر زندگی میكنند كه دفترچه خاطراتشان بوی فرهنگ و سنت و آیین و رسوم مردمی و مذهبی میدهد. یكی مثل سیدمحمد لامعی كه حدود 80 سال دارد و از قدیمیهای محله تاریخی چهاردرخت بیرجند است.
سیدمحمد در گفتوگو با ایرنا یادش میآید كه نوجوانی ده ساله بوده و آن زمان كربلایی علیاكبر دباغ در محله چهاردرخت، نوای رمضانی را سحرها از پشت بام منزلش سر میداده: آن زمان ساعتی نبود كه كوك كنیم یا رادیو و تلویزیونی كه مردم بتوانند تشخیص دهند چه موقع وقت سحر است. برای همین كربلایی علیاكبر دباغ، ساعتی قبل از موقع اذان بر پشت بام میرفت و با مناجاتخوانی مردم را متوجه وقت سحر میكرد. كربلایی دباغ معمولا سه نوبت پشت بام میرفت و دعا میخواند تا زمانی كه بیشتر چراغهای خانهها روشن میشد.
سیدمحمد لامعی از كربلایی عباس خادم هم خاطراتی گوشه ذهنش دارد، بهویژه از شوخوانی و سحرخوانیاش تا زمانی كه مردم بیدار شده و سحری میخوردند. زمانی كه صدای توپ بلند میشد مردم دیگر دست از خوردن سحری میكشیدند و میفهمیدند نزدیك اذان است.
رمضوخوانی هم از دیگر نغمههای آوازی است كه در بیرجند قدیم مثل بسیاری از نقاط كشور رواج داشت و سیدمحمد دربارهاش میگوید: شبهای رمضان بعد از افطار 12 تا 15 نفر از پسران نوجوان محله دور هم جمع میشدند و یك نفر هم سرگروه میشد تا برای مردم رمضوخوانی كند. وقتی كه گروه تكمیل میشد همه با هم به در خانهها میرفتند و استاد گروه با صدای بلند میگفت: «رَمِضاْنی مارْ وَاْ مِدِی یا وَرْ خُانِمْدِ؛ رمضانی ما را میدهید یا بخوانیمش». صاحبخانه اجازه خواندن میداد، كودكان هم اشعاری با این مطلع میخواندند: رمضو یارب/ یارب رمضو، رمضو آمد/ خوشنام خدا، رمضو آمد مهمانش كنید/ ...
سه آیین رمضوخوانی، طبلزنی و بیست و هفتمی در بیرجند ثبت ملی شده است.