داغ مجازات بر تن اسیدپاش‌ها

طرح تشدید مجازات اسیدپاشی درمجلس رای آورد طرحی كه هنوز نیاز به چكش كاری دارد

داغ مجازات بر تن اسیدپاش‌ها

روایت آنهایی كه سوختند و آنهایی كه سوزاندند به اندازه خود اسید خورنده است. می‌افتد به جانت كه چرا اسید در این كشورشده بازیچه عده‌ای و جانی اسیدپاش، راست راست می‌چرخد و اشد مجازات هم كه برایش ببُرند، راهی زندان می‌شود و ته تهش می‌شود چند سال حبس. آمنه بهرامی كه شناخته شده‌ترین قربانی اسیدپاشی كشور است و پرونده‌اش از سال 83 كه تاریخ اسیدپاشی بود تا روز اجرای حكم كه یكی از روزهای مرداد سال90 بود، داغ ماند، مگردستش به كجا رسید؟ به هیچ كجا. تازه درپرونده آمنه چون جنجالی بود برای اولین‌بار حكم قصاص برای مجید اسیدپاش صادر كردند كه آن هم به روایت عده‌ای چون آمنه دلش را نداشت و به روایت عده‌ای دیگر به‌خاطر داستان‌های حقوق بشری كه آدم‌های بی‌خبر آن سوی آب برایمان درست كردند اجرا نشد. تازه مجید را برای چكاندن قطرات اسید توی چشمش بیهوش كرده بودند و دردی حس نمی‌كرد و هیچ ربطی نداشت به حال آمنه وقتی ناغافل پارچ قرمز رنگ پر از اسید توی صورتش پاشید و كوه درد خورد توی سرش.

داستان اسید و اسیدپاشی در این كشور ماجرای تلخی است، تلخ‌ترین بخشش هم این‌كه نه اسیدپاشان آن‌طور كه مستحق‌اند مجازات می‌شوند و نه قربانیان اسید آن‌طور كه لایق‌اند حمایت. این تناقض، این تعلل، این نمی‌دانم سهل‌گیری با جانی یا نادیده گرفتن ظلمی كه بر قربانیان رفته گرچه دیر، ولی بالاخره دستمایه نگارش طرحی در مجلس شد كه دیروز كلیاتش با رایی نسبتا خوب به تصویب رسید.

 تشدید مجازات؟
147 رای موافق، 16 مخالف و چهار رای ممتنع دیروزحواله طرح تشدید مجازات اسیدپاشی شد، طرحی كه ظاهرا قانون مجازات اسیدپاشان مصوب سال 1337 را ملغی می‌كند و به جایش این را می‌نشاند: «هركس عمداً با پاشیدن اسید یا هرگونه تركیبات شیمیایی با هر میزان غلظت موجب جنایت بر نفس و عضو شود در صورت مطالبه از ناحیه قربانی یا ولی‌دم با رعایت شرایط مقرر در كتاب قصاص، به قصاص نفس یا عضو محكوم می‌شود.»
نكته این كه ریختن اسید یا هر تركیب شیمیایی روی فرد، فروبردن اعضای بدن در اسید و اعمالی نظیر این نیز در این طرح حكم اسیدپاشی دارد.
در قانون مصوب سال37، مجازات شخص اسیدپاش را به دو دسته تقسیم كرده‌اند كه مجازات درجه یك،‌ حبس جنایی از 15 تا 25سال است و مجازات درجه دوم كه به استفاده از اسید بدون آسیب زدن به طرف مقابل اشاره دارد، دو تا پنج سال حبس. در قانون مجازات اسلامی اما حرف از قصاص است، به عنوان حق هر شخص آسیب دیده از اسید، اما كار جایی سخت می‌شود كه قانونگذار نوشته است در مواردی كه امكان قصاص وجود ندارد یا شاكی اعلام گذشت می‌كند چنانچه این اسیدپاشی موجب اخلال در نظم و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتكب یا دیگران شود، حكم دو تا پنج سال حبس است.
این حبس اندك و این تاكید قانونگذار بر این‌كه «اگر امكان قصاص وجود نداشت»، عمده مشكل قربانیان اسیدپاشی است. حتی این كه در قانون مجازات اسلامی حرف از لزوم پرداخت دیه به قربانیان به میان آمده و تاكید شده كه اگر اسیدپاش دیه را پرداخت نكند بازهم به حبس محكوم می‌شود، فعلا كه دوای درد اینها نشده است.
دست بیشتر قربانیان اسیدپاشی نه به قصاص و نه به دیه نمی‌رسد و لاجرم شخص اسیدپاش كه مرتكب خشن‌ترین جرائم شده فارغ از قصاص و مقابله به مثل، چند سالی را در زندان و بقیه عمر را آزادانه و بی‌قید سپری می‌كند. حالا نمایندگان مجلس می‌خواهند با طرح تشدید مجازات اسیدپاشی، هم بحث قصاص را احیا كنند و هم چتری حمایتی را بر سر بزه‌دیدگان بگسترند، با افزودن این نكته به طرح خود كه در صورت مرگ اسیدپاش یا فرار او، دیه از صندوق بیت‌المال پرداخت خواهد شد.
این چتر حمایتی البته از زاویه دید كمال فروتن، مدیرعامل انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی چندان حمایتی و كارساز نیست، او حتی می‌گوید طرح نمایندگان مجلس برای تشدید مجازات‌ها با شكل و شمایل فعلی رنگ و بویی از تشدید مجازات ندارد و اگر این طرح می‌خواهد قانونی حمایتی و بازدارنده باشد و جایگزین خوبی برای قانون سال 37 شود باید جزئیات زیادی به آن افزوده شود.
​​​​​​​
 چشم به راه اجرای حكم
محسن بعد از هفت سال هنوز صدایش می‌لرزد، می‌لرزد كه بگوید سال 90 فتح‌ا...، نظافتچی شركت چهار لیتر اسید 98درصد پاشید به هیكلش و پشت بندش 19 ضربه چاقو به او زد. صدایش می‌لرزد وقتی به ما می‌گوید شش ماه در كما بود و وقتی دوباره به این دنیا برگشت دید كه چشم راست و لاله گوش راست و بینی و شنوایی گوش راست ندارد. مجازات فتح‌ا... پرداخت پنج دیه كامل بود و سه سال زندان و قصاص چشم راست و لاله گوش راست اما از این همه مجازات فقط حبس‌اش را كشید و دیه و قصاص ماند روی هوا!
محسن خسته است از بس پرسیده پس قصاص چه می‌شود، نه این‌كه كور شدن فتح‌ا... به كارش بیاید، كه شاید این كور شدن چشم بقیه مردم را باز كند كه طرف اسید نروند و آتش به جان كسی نیندازند.
45 نفر دیگر مثل محسن عضو انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی‌اند كه كمال فروتن، مدیرعامل می‌گوید همه منتظر اجرای حكم‌اند و روزی هزاربار قصاص را مرور می‌كنند.
آمارهای اسیدپاشی وحشتناك است؛ 70درصد قربانیان زن هستند و 30درصدشان مرد، سن متوسط قربانیان نیز 37سال است اما از قربانی دو ساله تا 57ساله وجود دارد، عمده اسیدپاشی‌ها هم به‌خاطر مسائل خانوادگی است، نه مثل پرونده آمنه بهرامی به‌خاطر انتقام كور یك خواستگار رد شده بی‌منطق.
فروتن ضمن ارائه این آمارها می‌گوید درد مشترك همه اینها بعد از زخم‌های عمیقی كه دارند، زیبایی و سلامتی‌ای كه دیگر برنمی‌گردد و هزینه‌های گزافی كه بر آنها تحمیل می‌شود، اول طولانی شدن روند رسیدگی به پرونده‌ها و سرد شدن و فراموشی موضوع است و بعد بیكاری و انزوا و نبود حمایت‌های اجتماعی.
او درباره یك زن قربانی حرف می‌زند كه اسید دو چشمش را نابینا كرده و با این وضع سرپرستی فرزندش را نیز به‌عهده گرفته و خودش دست روی زانو گذاشته و مشغول كاری شده اما امروزكه این سطرها خوانده می‌شود او محتاج 30 میلیون تومان پول است تا صاحبخانه بیرونش نكند. این زن، این بزه دیده، تلخ است كه بنویسیم از قصاص اسیدپاش كه عضوی از خانواده‌اش بوده صرف‌نظر كرده چون از تهدیدها هراس داشته. این یعنی نبود حمایت‌های اجتماعی و قانونی و این یعنی رنج مضاعف قربانیان اسیدپاشی.
این شرایط اگر بهشت اسیدپاشان نباشد كم از بهشت برایشان ندارد، مخصوصا كه اسید آسان تر ازآب خوردن در فضای حقیقی و مجازی یافت می‌شود و كسی نمی‌پرسد این اسیدسولفوریك ویرانگر و آن اسید كلریدریك آدم بدبخت كن برای چه خریده می‌شود و قرار است كجا خرج شود.
آه كه هنوز كسی خبر ندارد از شنبه تا پنجشنبه هفته‌ای كه گذشت پنج نفر دیگر در گوشه و كنار كشور قربانی اسیدپاشی شدند و اگر جان سالم به در ببرند اینها هم می‌روند در جمع قربانیان اسیدپاشی كه كمال فروتن می‌گوید از زمان تشكیل پرونده تا صدورحكم از سه سال به بالا باید صبر كنند.