پیشنهادی برای مصدق
اگر الان به دوران نهضت ملی بر میگشتم، چه پیشنهادی به مصدق میدادم؛ من معتقدم دكتر مصدق همانطور كه در پیروزیهای اولیه نهضت ملی به نیروهای مردمی تكیه كرد، باید تا آخر همین كار را میكرد. باید با اطرافیانش و با بعضی از احزاب رابطه محكمتری برقرار میكرد. درست است كه غیر از حزب توده كه دم و دستگاه و تشكیلات گسترده و منسجمی داشت، ما هیچ وقت حزبی به مفهوم دقیق آن نداشتهایم و رجال و شخصیتهای سیاسی هم آنقدری كه مطلوب دكتر مصدق باشند، نبودند، ولی اینطور نیست كه هیچ كسی نبود كه كمكش كند. من خودم با خیلیهایشان از نزدیك آشنا بودم. دكتر سنجابی یك فعال قدیمی سیاسی و صاحب دانش و اطلاعات وسیعی بود. دكتر اللهیار صالح هم مرد خوبی بود، البته مجانی به كسی سواری نمیداد! مهندس خلیلی رئیس دانشكده فنی و عضو شورای مركزی جبهه ملی، میتوانست مشاورههای خوبی به دكتر مصدق بدهد. خیلیها بودند كه میتوانستند كمك كنند. نمیدانم دكتر مصدق روی چه حسابی با هیچ كدامشان مشورت نمیكرد. حتی شنیدم كه افرادی پیش دكتر صالح رفتند و به او گفتند چرا در مورد فلان مسالهای كه در كنگره جبهه ملی مطرح شده، در برابر دكتر مصدق كوتاه نمیآیید و گفته بود: «ما كمتر از دكتر مصدق نمیفهمیم و او هم به اندازه ما میفهمد، پس كوتاه آمدن معنی ندارد!» آدمی نبود كه خودش را جلو بیندازد. اگر به بازیاش میگرفتند، میآمد، وگرنه سواری بیخودی به كسی نمیداد!
تیتر خبرها