تعادل در مدیریت كلید افزایش بهرهوری
مدیریت در كسبوكار با هدف افزایش بهرهوری، نیازمند بهكارگیری راهبردهای خاصی است كه یكی از مهمترین آنها حفظ تعادل است. هر فردی در زندگی شخصی و كاری خود نقاط ضعفی دارد كه با شناسایی و درك آنها، موفقیت بیشتری كسب خواهد كرد. مدیران و رهبران نیز از این قائده مستثنا نیستند و حفظ تعادل میان نقاط ضعف و قوت، كلید موفقیت آنها خواهد بود. در دنیای كسبوكار رهبرانی موفق محسوب میشوند كه گروه را با خود همراه كنند. برخی از آنها بهقدری روی تیم خود تأثیر میگذارند كه حتی پس از ترك سازمان، بیشتر كارمندان با آنها تغییر مسیر میدهند.
به گزارش جامجم و به نقل از زومیت،موفقترین رهبران نیز نقطه یا نقاط ضعف دارند. بهعنوان مثال رهبری با كار زیاد و وفاداری به سازمان، خود را از دیگران متمایز میكند. الهامبخشی همین فرد، حس ترس را در میان همكارانش ایجاد میكند. آنها كه در سطوح پایینتر هستند و شناخت كمتری از او دارند، ترس بیشتری حس میكنند. بههرحال مدیر مورد نظر انتظارات سطح بالایی دارد و عملكرد ضعیف را تاب نخواهد آورد. در تیم تحت مدیریت او، میتوانیم افراد زیادی پیدا كنیم كه جرأت ارائه ایدههای خود را نداشته باشند.
ترس نتیجه خوبی در عملكرد افراد نخواهد داشت. كارایی آنها بر اثر ترس كاهش مییابد چون خطر كمتری میپذیرند و انتخابهای محافظهكارانهای دارند. افراد ترسیده، عملكرد نامنظمی پیدا میكنند و اعتمادبهنفسشان سقوط میكند. آنها توانایی صحبت كردن شیوا ندارند و عدم اطمینان در رفتارهایشان دیده میشود. درنتیجه همین عدم اطمینان، مدیر نیز به عملكرد كارمند شك میكند و با درخواستهای تهاجمیتر، وضعیت را برای او بغرنجتر میكند.
برخی مربیان كسبوكار برای حل چالش ترس از رهبران، از آنها میخواهند لحن خود را تغییر دهند. چنین رویكردی هم مناسب نخواهد بود، چون رهبر را در موقعیتی بدون اطمینان قرار میدهد و حتی شاید نشانهای از عدم قدرت و تردید او باشد. بهعلاوه بیشتر رهبران، اعتقادی راسخ به درخواستها و ایدههای خود دارند و كوتاه آمدن از آنها، شاید در گزینههای هیچ رهبری نباشد.
بهجای حذف یك ویژگی یا رفتار
رفتار متقابل آن را تقویت كنید
حتی اگر راهكار تغییر لحن و كاهش تقاضاهای مدیر جواب دهد، كارایی تیم كاهش خواهد یافت. درواقع دیگر مدیری وجود ندارد كه افراد را برای رسیدن به حداكثر توانایی تشویق (یا مجبور) كند. درنتیجه تلاش آنها نیز بهمرور كاهش مییابد. درنهایت كارایی بالا جای خود را به عملكرد متوسط میدهد. رهبران سختكوشی كه روحیه كمالگرایی هم دارند، قطعا در چنین شرایطی راضی نخواهند بود.
اعتدال در لحن و رویكرد مدیران، راهكار حل چالش ترس خواهد بود. برای درك بهتر اعتدال میتوانید اضافه كردن چاشنی به غذا را تصور كنید كه با هدف بهتر كردن طعم انجام میشود. درواقع دو یا چند طعم متناقض به غذا اضافه میشود تا به تعادلی دلخواه برسیم. بهبیاندیگر اعتدال بهمعنای حذف رویكردی خاص نیست، بلكه با اضافه كردن رویكرد و روحیات دیگر، كمی از شدت حالت اولیه كاسته میشود.
برای رسیدن به اعتدال در رفتار با كارمندان میتوان دركنار درخواستهای دشوار با هدف افزایش بهرهوری، قدردانی و درك شخصیت آنها را اضافه كرد.
همه ما ویژگیهایی داریم كه همزمان به نفع و علیه ما نقش ایفا میكنند. راهكار كاربردی برای چنین ویژگیهایی در حذف آنها خلاصه نمیشود. میتوان در شرایط گوناگون با اضافه كردن روحیاتی دیگر، از شدت روحیات اولیه كاست و به تعادل رسید. مهارتهای مكمل، همان راهكاری هستند كه در رسیدن به تعادل مفید واقع میشوند.