برعکس
فرهنگهای اقوام دنیا شباهت زیادی به ادویههایشان دارد. مثلا فرهنگ ایتالیایی نمک دریایی است. لبنانی زعتر است. فرانسوی رزماری است. ایرانی هل است. هل طعم عجیبی دارد. با هر غذای خارجی که دست بدهد دیگر طعم آن غذا را نمیفهمی. بس که طعم تند و غالب است. مثلا هیلمنهانتر که به ایران آمد یک خودرو بود. اما پیکان دیگر خودرو نبود. بخشی از خانواده ایرانی بود که نمیتوانست دیگر انگلیسی حرف بزند. مثلا همین سلاح موزر ژ۹۸ وقتی به ایران آمد و «برنو» صدایش کردند، دیگر مال چکسلواکی قدیم نبود. عشایر چیزی را که به چادرهایشان راه بدهند عضوی از خانوادهشان است. عشایر انگشت غیرت روی ماشهای بکشند میشود ناموسشان. برنو در دست غیرت عشایر بوی هل میدهد.