شخص ثروتمندی كه مالك چند واحد آپارتمان مسكونی و سهامدار یك كارخانه مواد لبنی و سرمایه‌گذار یك شركت نوپای موفق در زمینه فروش آنلاین گیره و گل‌سر بود، دچار ضعف و درد شد و از آنجا كه شخصی جان‌دوست بود سریع به پزشك مراجعه كرد. منشی پزشك، پس از یادآوری این نكته كه در مطب كارتخوان ندارند و هزینه ویزیت باید نقدی حساب شود، شخص ثروتمند را به اتاق پزشك راهنمایی كرد. پزشك از شخص ثروتمند پرسید دردش چیست. شخص ثروتمند گفت: دچار دل‌درد، سرگیجه و ضعف عمومی شده‌ام. پزشك پس از آن‌كه ضربان قلب و فشار خون او را چك كرد و با چوب بستنی ته حلق او را نگریست، از او پرسید: امروز چی خورده‌ای؟ شخص ثروتمند گفت: چیز خاصی نخورده‌ام. پزشك گفت: همان چیز غیرخاص كه خورده‌ای چی بوده است؟ شخص ثروتمند گفت: چیز زیادی كه قابل‌ذكر باشد نبود. پزشك گفت: ای بابا، همان چیز كم كه كوفت كرده‌ای چی بوده؟ شخص ثروتمند گفت: صبح یك‌دست كله‌پاچه كامل خوردم، شما حساب كن یك بناگوش و آب خالی، پیش از ظهر یك جعبه رولت و شیرینی ناپلئونی خوردم، شما حساب كن صد گرم، ناهار یك پرس سلطانی و یك پرس جوجه بااستخوان خوردم، شما حساب كن یك پرس كوبیده، عصر نصف یك خربزه را خوردم، شما حساب كن یك قاچ، در راه هم دو عدد استیك خوردم، شما حساب كن یك عدد. پزشك پس از آن‌كه اظهارات شخص ثروتمند را شنید، برای او یك آزمایش نوشت. شخص ثروتمند پس از دادن آزمایش و گرفتن جواب آن به نزد پزشك مراجعه كرد. پزشك پس از دیدن جواب آزمایش به شخص ثروتمند گفت: كلسترولت بالاست، تو حساب كن پایین است. قند داری، تو حساب كن نداری. استخوان‌هایت پوك است، تو حساب كن خیلی هم عالی است. شش ماه دیگر می‌میری،‌ تو حساب كن 60 سال دیگر. وقتی مردی خاكت می‌كنند و رویت سه خروار خاك می‌ریزند، تو حساب كن نیم خروار. شخص ثروتمند كه از طرز حرف زدن پزشك خوشش نیامده بود، از جا برخاست و با عصبانیت گفت: این چه طرز حرف زدن با مریض است آقای دكتر؟ پزشك گفت: شوخی كردم. مرگ حق است. برخی كم‌كم مریض می‌شوند و می‌میرند و برخی یكهو می‌افتند و می‌میرند. در جواب آزمایشت چیز مشكوكی نیست. با این‌حساب تو جزو دسته دومی. برو و حالش را ببر. شخص ثروتمند كه همیشه تصور می‌كرد جزو دسته اول است، با شنیدن این جمله همان‌طور كه عصبانی بود، دچار ایست قلبی شد و همانجا افتاد و جان به جان‌آفرین تسلیم كرد. یادش گرامی و راهش پررهرو باد. پی‌نوشت:‌ منشی پزشك پس از مراسم چهلم شخص ثروتمند، هزینه ویزیت را از بازماندگانش دریافت كرد.