زکزاکی را بکشید، ملت تان بیدارتر می‌شود

زکزاکی را بکشید، ملت تان بیدارتر می‌شود

 اواخر شهریور 90 موج دیکتاتورافکن بیداری اسلامی، فضایی متفاوت در منطقه غرب آسیا ایجاد کرده بود و حالا تهران میزبان یکی از متفاوت‌ترین اجلاس‌های تاریخش بود؛ اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی. صدها اندیشمند، فرمانده جهادی، رهبر سیاسی و فعال اجتماعی از اقصی نقاط دنیا به ایران آمده بودند تا درباره پدیده ای که سرعت و گستره‌اش، خیلی‌ها را غافلگیر کرده بود، تبادل نظر کنند. یکی از پشت میز ریاست آمده بود و دیگری از وسط میدان التحریر، آن یکی به سختی خود را از غزه محاصره شده به تهران رسانده و یکی دیگر از محراب امامت جمعه واشنگتن بار سفر بسته بود. خلاصه ترکیبی بود بس متنوع و البته در مواردی ظاهرا متناقض. افتتاحیه مراسم با سخنرانی پرمغز و اثرگذار رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد. اما شاید ماندگارترین بخش سخنان حضرت آیت‌ا...خامنه‌ای آنجا بود که این ابیات عربی معروف از شاعر معاصر تونسی را خواندند: إذا الشّعبُ یَوْمَاً أرَادَ الْحَیَـاةَ    فــلا بــدّ أن یســتجیب القــدرْ
ولا بُـدَّ لِلَّیْلِ أنْ یَنْجَلِــی    وَلا بُدَّ للقَیْدِ أَنْ یَـنْكَسِـر
این شعر اعتراضی در میان جوانان و انقلابیون کشورهای عربی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و بیانش از سوی رهبر یک کشور غیرعرب زبان، موجی از هیجان و شعف را در میان حضار ایجاد کرد. پس از مراسم افتتاحیه، نشست کمیسیون‌های تخصصی آغاز شد که ریاست یکی از آنها را «شیخ‌ابراهیم زکزاکی» برعهده داشت. من که مسؤولیت اجرایی برگزاری این کمیسیون را برعهده داشتم تا آن روز نام ایشان را نشنیده بودم و لاجرم برای شناسایی‌شان دست به دامن گوگل شدم تا در مواجهه اول، به شایستگی انجام وظیفه کنم. گرچه این جست‌وجوی اینترنتی من را با سیمای سیه چرده اما جذاب و دلنشین این شیخ از نیجریه آمده آشنا کرد اما چندان اطلاعات بیشتری دستگیرم نشد. همان ایام اما در گپ‌و‌گفت با برخی کارشناسان و متولیان امر با گوشه‌ای از خدمات شیخ زکزاکی آشنا شدم. پس از آن شرح اقدامات و خدمات شیخ در راه ترویج اسلام ناب، تربیت انسان‌های مجاهد و فعالیت‌های گسترده فرهنگی، آموزشی و اجتماعی بسیار عیان‌تر شد. تردیدی ندارم که شیخ هیچ قدمی برای این دیده شدن و معرفی جهانی فعالیت‌هایش برنداشت، اما برکتی که خداوند به گام‌های مخلصانه او به‌واسطه تحمل مرارت‌های بسیار در مسیر یاری دین خدا، داد چنان آوازه‌ای از او پراکند وقتی‌که سال‌ها بعد به چند کشور آفریقایی سفر کردم، افراد مختلف در کسوت‌های متفاوت، هنگامی که می‌خواستند نمونه‌ای موفق از کار فرهنگی و تبلیغی را مثال بزنند از شیخ زکزاکی نام می‌بردند و مدام کارهایشان را با فعالیت‌هایش مقایسه می‌کردند. فعالان مذهبی و جوانان علاقه‌مند به اسلام ناب که فرصت سفر به ایران یا خوشه گیری بی‌واسطه از دامان رهبران انقلاب اسلامی را پیدا نکرده بودند، شیخ ابراهیم زکزاکی را الگوی مجسم انقلاب و اسلام حقیقی می‌دانستند و برای محقق کردن امکان بهره‌گیری بی‌واسطه از وجودش و آشنایی با تجربیات و ایده‌هایش، تلاش می‌کردند. من به عینه تکثیر زکزاکی در شرق و مرکز و غرب آفریقا را دیدم و قبل و بعد سفر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و داده‌های پیدا و پنهان، پی به انرژی تزریق شده به جوانان آفریقایی بردم. همان‌ها که قرن‌های متوالی تلاش شده بود تا عقب بمانند و حتی خودشان هم باورشان شده بود که شهروند درجه دو این کره خاکی هستند، اما اکنون مصداق « إذا الشّعبُ یَوْمَاً أرَادَ الْحَیَـاةَ» شده‌اند و هیچ قدرتی یارای ایستادگی در برابر اراده و خواست آنها نیست که « فــلا بــدّ أن یســتجیب القــدرْ».
ارتش نیجریه و اربابان پشت‌پرده صهیونیستی‌اش گرچه به درستی به نقش کلیدی شیخ زکزاکی در ایجاد روح ایستادگی و تحول در میان آفریقایی‌ها پی برده‌اند اما دیر پی به این مهم برده‌اند و آب از سرشان گذشته است. اکنون شیخ عزیز، «ابراهیم‌گونه» بت‌های خمودی و بی انگیزگی را در میان بسیاری از سیاهان شکسته است و روح تحول و توانستن را به آنها تزریق کرده است. حالا اگر او را در آتش جهل‌شان بیندازند و در حبس بمیرانندش، اشتباه دومی را مرتکب شده اند چرا که چهار دهه پیش بود که مراد شیخ زکزاکی در فراق «شیخ مرتضی مطهری» گفت: «بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود.». اکنون آفریقایی‌های هوشیار شده، آماده بیدارتر شدن هستند.