چگونه رویا بسازیم؟
تا به حال به این فكر كردهاید كه برآورده كردن آرزوهای دیگران چه اتفاق شیرین و هیجانآوری است؟ شاید آنقدر گرفتار و شلوغ باشیم این روزها كه فكر آرزوهای خودمان هم نباشیم، چه رسد به دیگران... این روزها اما هنوز هم هستند آدمهایی كه دنبال برآوردهكردن آرزوهای دیگران باشند و یكیشان را من دورادور میشناسم.
نام كاربریاش رویاساز است و غرق در هیجان فوتبال. همین كه گفتم نام كاربری، نشان میدهد ماجرا مربوط به فضای مجازی است.
رویاساز یك صفحه دارد، از آن صفحههایی كه برای شخصی مثل من كه تنها اطلاعاتش درباره فوتبال شناسایی دو رنگ قرمز و آبی میان تیمهاست، چندان محل رجوع نخواهد بود.
از خدا كه پنهان نیست از شما هم نباشد، حالا بخوانم هم چیزی نمیفهمم و این همه یعنی اگر به انتخاب خودم بود با این صفحه كه اغلب مطالبش فوتبالی است و تب تند ورزش و حواشیاش درآن پررنگ، هیچوقت آشنا نمیشدم.
آشنایی من با صفحه رویاساز از آنجا كلید خورد كه یكی از دوستانم آرزوی داشتن كتابی را داشت و بعدتر آرزویش برآورده شد، ماجرا این است كه آقای رویاساز فوتبالی ما نذر كتاب دارد و هر ماه آرزوی یك عشق كتاب را برآورده میكند.
وقتی چند روز پیش برای من هم پیام فرستاد كه به عنوان یك عشق كتاب كه نصف مطالبم درباره خواندههایم است، میتوانم كتابی را انتخاب كنم تا به آدرسم پست شود و آرزویم برآورده شود. ماجرا آنقدر هیجانانگیز بود كه نمیدانستم با این همه حس خوب
چه كنم!
بعد از كمی صحبت با آقای رویاساز درباره كار زیبایی كه انجام میدهد نشستم و حسابی فكر كردم به اینكه دنیا هنوز هم میتواند شبیه آنچه در داستانهای كودكیمان میخواندیم، باشد.
دنیا هنوز هم فرشتههای مهربان و غول چراغ جادو و... را دارد. یعنی كافی است دلمان بخواهد از خودمان یك رویاساز درست و حسابی
بسازیم.
میان این همه نذرهای مختلف و رنگارنگ كتاب نذر كردن، آن هم در فضای مجازی كه آدمها گرم بحثهای تند و تیز و چالشی میشوند یا مدام عكسهای دیگران را از سفر و حضر و مهمانی و... به اشتراك میگذارند و میبینند، اتفاق جالب و هیجانانگیزی است.
همین كه یكی نذر فرهنگی داشته باشد و میان این همه سر و صدا و درگیری مثل غول چراغ جادو از راه برسد و آرزوهای عشق كتابها
كه حالا با رشد قیمت كتاب از همیشه هم شرایط دشوارتری را
میگذرانند، برآورده كند، اتفاق كمی
نیست.