یادش نكنی بهتر است كه!

یادش نكنی بهتر است كه!


حالا رسانه‌ها هم می‌دانند كه تهمینه میلانی، كارگردانی كه عمری منتقد عملكرد مردان ایران در جامعه بود، خودش تاب نقد را ندارد و به احتمال خیلی زیاد نسبت به هر نقدی واكنش منفی نشان می‌دهد.  احتمالا شما هم این ماجرا را می‌دانید دیگر، اتفاقاتی كه در جریان برگزاری دو نمایشگاه نقاشی او رخ داد به‌علاوه واكنش‌های شخصی‌اش ماجراهایی داشت كه می‌دانیم و می‌دانید...  این بار ما سراغ میلانی نرفته‌ایم، بلكه اسماعیل امینی شاعر، طنزپرداز و مدرس دانشگاه رفته سراغ صفحه اینستاگرام این كارگردان و بخشی از مطالبی را كه به اشتراك گذاشته بررسی كرده است.  میلانی كه به مناسبت تولد زنده‌یاد سیمین بهبهانی شاعر خواسته برای او سنگ تمام بگذارد، هفت نوشته مختلف را به اشتراك گذاشته و نام این شاعر را هم ذیل مطالب قید كرده است. تا این‌كه امینی از راه رسیده و این هفت نوشته را بررسی كرده است. بعد هم خودش پستی گذاشته كه چه نشسته‌اید! خانم كارگردان هفت نوشته از بهبهانی به اشتراك گذاشته كه پنج‌تایش غیرواقعی است! بعد هم پرسیده چرا یك كارگردان سینما باید مواردی را در صفحه‌اش منتشر كند كه نوشته‌های تقلبی بوده و در فضای مجازی دست به دست می‌چرخد؟ آیا نباید خانم میلانی با توجه بیشتری متن‌ها را انتخاب كند؟‌ هر چند احتمالا خانم میلانی از خواندن مطلب ایشان و ما برمی‌آشوبند و بررسی می‌كنند تا ببینند می‌شود از هر دوی ما شكایت كنند یا نه، اما حرف امینی نكته بسیار مهمی است. بلایی كه فضای مجازی می‌تواند با بی‌دقتی بر سر ما بیاورد یك طرف و بلای دیگری كه افراد شناخته‌شده می‌توانند با اشتراك هر مطلبی بر سرمان بیاورند، از یك طرف دیگر محاصره‌مان كرده‌اند.   كوروش كبیر، علی شریعتی، حكیم عمر خیام و خیلی‌های دیگر قربانیان همین اوضاعند، اگر دستشان از دنیا كوتاه نبود می‌توانستند یك روز درمیان خیلی‌ها را به دادگاه بكشانند كه‌ ای بابا! ما كی این حرف‌ها را زدیم؟! حالا سیمین بهبهانی هم در نبودش حرف‌هایی می‌زند كه بیا و ببین... نه اصلا نمی‌خواهد، نیایید و نبینید، غیرواقعی‌ها و انتساب‌های نادرست كه دیدن و شنیدن ندارد. برویم و بروید به جایش سراغ كتاب. ما محتاج كتاب خواندنیم، محتاج داشتن منبع قوی برای هر ارجاع و حرف و استنادی هستیم.