گزارش جامجم از نشست رسانهای محله گلوبلبل که بعد از 3 فصل به پایان رسید
قصه ما راست بود!
از حدود 9 صبح اغلب اعضای محله گل بلبل مثل عموپورنگ (داریوش فرضیایی)، باباایاز (ابراهیم شفیعی)، مامان نیاز (نعیمه نظام دوست)، فرهاد بشارتی، سیدآرش میراحمدی، امیر سهیلی مرضیه صدرایی به همراه مسلم آقاجانزاده (تهیهکننده) محمد و احمد درویشعلیپور (نویسنده و کارگردان) پای تلفنهای روابط عمومی نشستند و با مخاطبانشان مستقیم صحبت كردند.
میزان استقبال مردم جزو اتفاقات جالبی بود كه از تعداد تماسها و ذوقشان بابت این گپ و گفتها به چشم میخورد. در بین تماسها سوالات جالبی به چشم میخورد، مثلا وقتی صدای خنده نعیمه نظامدوست بلند شد، كاشف به عمل آمد كه چند نفر از او پرسیده ا ند كه شما واقعا مادر عموپورنگ هستید و آن را به این دنیا آوردهاید؟ یكی دیگر هم از شیوه تربیتی او برای پورنگ پرسید. در سوی دیگر هم مدام صحبت از این بود كه دوباره كی قرار است بیایید؟ و این گپ و گفتها تا حدود ساعت 12 ادامه داشت. در ادامه هم نوبت به نشست رسانهای «محله گل و بلبل» و رسانهایها رسید. در ابتدای این نشست مسلم آقاجانزاده، به عنوان تهیهكننده مجموعه صحبتهایش را با همان تلفنها و بازخوردها شروع كرد و افزود: این سری آخرین فصل «محله گل و بلبل» بود كه بعد از 90 قسمت سری اول و دوم این دور را با صد قسمت به پایان رساندیم. در تمام فصلها سعی ما این بود تا اتفاق خوب و تازهای را در حوزه كودك رقم بزنیم. این موضوع در همه بخشها از جمله دكور، فضاسازی و... وجود داشت و هر بار تلاش كردیم آن را ارتقاء دهیم، پیشرفتی كه فكر می كنم در هر سری حداقل 40 درصد بود.
یك سطح بالاتر
این تهیهكننده در پاسخ به سوال جامجم درباره شكلگیری فضای جدیدی كه بهخصوص در حوزه محتوا و فضاسازی برای كودكان و نوجوانان در این محله فراهم شد، بیان كرد: از محله گل و بلبل 2 بود كه بحث محتوایی ما جدیتر مطرح شد، در این بین از آن جایی كه مدیریت شبكه هم به شدت محتوا محور است، ما تلاش كردیم در كار حرفهای جدی بزنیم و از سطح پیامهایی مثل میوه را نشسته نخور فاصله بگیریم.
آقاجانزاده درباره موضوعاتی كه به آن پرداختند، اضافه كرد: یكی از پایههای اصلی داستان فصل آخر ما بحث خیر و شر و شاید شكلگیری شیطان بود. مانند ملكه سایهها كه مثل شیطان از حسادت به آن نقطه رسید، جریانی كه ما سعی كردیم در آن جدیترین موضوعات را در قالب داستانی جذاب تعریف كنیم. با این حال میبینیم كه در كشورهای دیگر در یك پویانمایی دنیای مردهها را به تصویر میكشند، اتفاقی كه اگر ما نزدیك آن شویم، مورد هجمه قرار میگرفت و میگفتند این چه ربطی به بچهها دارد، در صورتی كه نباید مباحث جدی كه وجود دارد را فراموش كنیم. این تلاش اصلی ما بود تا بچهها را به سمتی كه باید سوق دهیم، مثل عمونوروزی كه مردم را بهدرستی و راستی هدایت میكند و در سوی دیگر شیاطینی وجود دارد كه به دنبال گمراهی آنها هستند. در این بین حتی ما گاهی به سراغ مسائل اقتصادی و احتكارها رفتیم و در دو قسمت به آن پرداختیم. این اتفاق به نظر من هیچ اشكالی ندارد و باعث رشد آگاهی آنها و نسلهایی میشود كه از ما خیلی جلوتر هستند.
مظلومیت ادامه دار دنیای كودكان
او با اشاره به مشكلاتی كه گریبان كارهای دنیای كودكان را گرفته، ادامه داد: به طور كلی كار كودك همیشه مظلوم بوده و هست، اتفاقی كه فقط در صدا و سیما وجود ندارد و در همه حوزهها از آموزش و پرورش گرفته تا سینما، اسباببازیها و... دیده میشود. در این بین ما وظیفه خودمان دیدیم كه كاری همه چیز تمام را برای این گروه ارائه دهیم و با وجود آنكه انتظار داشتیم كمكهای بیشتری اتفاق بیفتد، اما جا دارد كه از مدیر شبكه و گروه كودك و نوجوان شبكه دو تشكر كنیم. در ادامه هم نمیدانیم با این شرایط چه اتفاقی میافتد و آیا میتوانیم ادامه دهیم یا خیر. با این حال امیدوارم كه اگر گروههای بعدی هم وارد عمل میشوند، با برنامهریزی كارهای فاخری را ارائه دهند.
آقاجانزاده اضافه كرد: ما تلاش كردیم تا بگوییم كارمان خیلی جدی است و زمانی كه خودمان آن را جدی بگیریم بقیه هم به این نكته توجه میكنند. با این حال كاش بیشتر به این حوزه توجه شود چون همانطور كه گفتم حال دنیای كودكان در كشور ما در خیلی از فضاها خوب نیست و باید به آن خیلی جدیتر نگاه شود چون خیلی عقب هستیم. در سوی دیگر و فضاهای خبری هم گاهی میبینیم یك رسانه مدام به صدا و سیما انتفاد میكند چرا اینقدر تبلیغ پخش میكنید و بعد در همان سایت آگهی خرید خانه در استانبول منتشر میشود، این خودش نوعی خیانت است. این روزها كه شرایط صدا و سیما مثل خیلی فضاها دچار مشكل شده و بودجه آن دو امضا شده است، لازم است تا در آن اتفاقهایی رخ دهد.
او در پاسخ به این سوال جامجم كه بحث توقف محله گل و بلبل به ماجرای ظرفیت آن برمی گردد یا كمبود بودجه نیز گفت: این روزها مشكلات جدی ایجاد شده اما دولت باید متوجه شود كه برای كارهای فرهنگی به خصوص در حوزه كودك باید هزینه كند. این روزها ما در جنگ روانی هم هستند و با این كه دولتیها هم این را میدانند اما انگار نمیخواهند كه كمك خاصی كنند، ما هم گوشهای از این فضا هستیم كه میتوانیم وارد جنگ روانی شویم و برنامهای را تولید كنیم كه سرگرمی و دلگرمی خیلی از خانوادهها را فراهم كند. الان هر جای دنیا چنین شرایطی بود برای این فضا هزینه میكردند اما در مورد ما چنین اتفاقی نیفتاده است.
حمایت كودكانه
در ادامه داریوش فرضیایی در این نشست بیان كرد: در سال 82 در برنامهای در اصفهان جمعیت جالب توجهی دور من جمع شده بودند و همان موقع یكی از كارگردانان مطرح به من گفت كه این جمعیت یك سرمایه است، من میتوانستم همان موقع از آن استقبال و فضایی كه وجود داشت، برداشت مادی كنم اما با گذشت 15 سال از آن قصه من خیلی بیشتر از آن چه كه میشد از حمایت و پشتیبانی بچهها اندوخته قابل توجهی را جمع كردم كردم كه با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. فرضیایی اضافه كرد: عمو پورنگ ساخته و پتانسیل یك گروه است و این تیم آن قدر زحمت كشیده است كه امروز میبینیم همه مخاطبان از آن رضایت دارند. در كنار اینها من به عنوان كسی كه در این سالها كار كودك كردهام از همه اهالی رسانه میخواهم كودكان را دریابید و ما را نیز همینطور. همه استعدادها و تواناییهایی كه هر كدام از ما در این حوزه داریم باید هدایت شود تا درست مورد استفاده قرار بگیرد. همین بچهها هستند كه فردا برای ما تصمیم میگیرند و باید برای آنها كاری كنیم تا فردا غبطه نخوریم.
عمو پورنگ یادآور شد: برنامهسازان كودك در این مسیر باید بیشتر حمایت شوند و ما همچنان دست یاری به سوی كسانی كه میتوانند پیاممان را به كسانی كه باید دراز میكنیم.
او درباره ادامه برنامه و اینكه آیا ظرفیت این ادامه وجود دارد به جامجم گفت: ما همیشه آماده هستیم و آن قدر ایده و برنامه داریم كه كار را ادامه دهیم، اما فقط منتظر بودجه ایم، اتفاقی كه امیدوارم رخ دهد و مشكلاتی كه وجود دارد برطرف شود.
آموزش در عین جذابیت
احمد درویش علیپور هم كه كارگردانی این برنامه را به عهده دارد بیان كرد: میتوان گفت «محله گل و بلبل» در كنار توجه به تمام عوامل جذابیت برای بچهها، سعی كرد تا تولید محتوا هم داشته باشد و آن را به بهترین شكل بستهبندی كند و ارائه دهد. این محتوا بخشهای مختلف از فرهنگسازی گرفته تا موارد آموزشی و ... را هم دربر میگیرد. در تمام این سالها هم انگیزه و سرمایه واقعی ما مردم بودند، این یك واقعیت است و امروز با تماسهایی كه از آنها دریافت كردیم بازهم دلگرم شدیم. تماسهایی كه در اغلب آنها صحبت از زمان پخش دوباره كار و ادامه آن بود.
دنبال چهرهها رفتیم، اما نه برای جلب مخاطب
درویش در پاسخ به سوال جامجم درباره انتخاب چهرهها برای حضور در برنامه و این كه تا چه حد با این اقدام به دنبال جذب مخاطب بودند، گفت: خوشبختانه در این سه فصل میزبان خیلی از چهرههای خوب كشورمان بودیم، اما معیار انتخاب ما صرف چهره بودن آنها نبوده و اگر مثالی آورده شود كه نقش روی آنها ننشسته باشد، باید به آن جواب دهیم. در واقع هر كسی كه برای حضور در برنامه انتخاب شده به نحو احسن از پس نقشش برآمده است. ما به هیچ وجه به آن فكر نكردیم كه چهرهای را بیاوریم كه مخاطب بیشتری جلب برنامه شوند و تنها قصه بود كه این ماجرا را طلب میكرد.
آقاجانزاده هم در این باره با اشاره به عدم حضور بعضی بازیگران در برنامه افزود: در این مسیر با این كه خیلیها از رضا عطاران تا اكبر عبدی و... از دنیای كودكان كارشان را شروع كردند، اما برخیها حتی حاضر به شركت در این برنامه نبودند و انگار كسر شأنشان بود. به همین دلیل هر كسی كه در مجموعه حاضر شده با عشق بوده و به همین دلیل نقشی كه به او داده شده را هم بهخوبی بازی كرده است.
امیدواری برای ادامه داستان بچهها
ابراهیم شفیعی هم كه نقش بابای عموپورنگ داشت از صحبتهایی كه در روابط عمومی مطرح شد افزود: نكتهای كه وجود دارد این است كه احساسات پاك بچهها هیچ وقت واقعا جدی گرفته نمیشود، مثل بچهای كه امروز میگفت عمو با آن سنجاققفلیات بیا و در خانه ما را باز كن، او از مشكلات این طرف چیزی نمیداند و فقط میخواهد كه دنیایی كه در آن غرقشده ادامه داشته باشد. این ما و كسانی كه باید حمایت كنند هستیم كه باید آنها را دریابیم. در این شرایط واقعا دلم میگیرد كه میشنوم این سری آخر برنامه است.
او در آخر گفت: من واقعا از این حجم از احساس و ابراز علاقه بچهها شوكه شدهام و امیدوارم هر گروهی كه میآید بتواند در حدی كه باید برای آنها قدم بردارد.
امیر سهیلی، یكی دیگر از بازیگران مجموعه هم گفت: تیم گل و بلبل جزو دیوانگان و شیفتگان حوزه كودك هستند و امروز واقعا نمیدانستیم كه به بچهها چه بگوییم. فقط از آنها خواستیم تا دعا كنند كه مشكلات بودجهای برطرف شود تا بتوانیم بازهم كنار آنها باشیم.
او ادامه داد: من اینقدر كه برای بچههای مردم نوشتم و حضور داشتم برای دختر خودم كاری نكردهام، حتی بزرگ شدن دخترم را درست ندیدهام. این تیم واقعا نیاز به حمایت دارد و امیدوارم كه بتوانیم بازهم مسیری كه پیش رو داریم را ادامه دهیم.
با پایان برنامه گریه كردم
فرشاد بشارتی برای حل تمام این مشكلات ابراز امیدواری كرد و در ادامه نعیمه نظام دوست بیان كرد: ما برای رسیدن به فصل 3 خیلی عذاب كشیدیم با این حال این مجموعه توانست همچنان جایگاهش را بین مخاطبانش حفظ كند. از سوی دیگر امروز خیلیها من را به نام مامان عموپورنگ میشناسند و این اتفاقی است كه برای نقشهای دیگر من تا این حد رخ نداده است.
نظامدوست با ناراحتی اضافه كرد: در آخرین قسمت كه لباسهای مامان نیاز را كنار میگذاشتم و گریمم را پاك میكردم، كلی اشك ریختم و گریه كردم چون ما با این گروه زندگی كردیم و این كار برای من واقعا دوستداشتنی بود تا جایی كه خیلی وقتها پول نگرفته میماندیم و كار میكردیم. این گروه برای من مثل یك خانواده است.
محمد درویش نیز به برگزیده شدن این مجموعه در بین بهترین سریالهای سال 95 گفت و بیان كرد: محله گل و بلبل مخاطبان گستردهای داشت تا جایی كه اگر بازهم دربین سریالها قرار میگرفت، میتوان به طور قطع گفت كه رأی بالایی را به خود اختصاص میداد.
در آخر هم بعد از خواندن پیام مدیر صدا و سیما، نوبت به جشن تولد عمو پورنگ رسید.
میزان استقبال مردم جزو اتفاقات جالبی بود كه از تعداد تماسها و ذوقشان بابت این گپ و گفتها به چشم میخورد. در بین تماسها سوالات جالبی به چشم میخورد، مثلا وقتی صدای خنده نعیمه نظامدوست بلند شد، كاشف به عمل آمد كه چند نفر از او پرسیده ا ند كه شما واقعا مادر عموپورنگ هستید و آن را به این دنیا آوردهاید؟ یكی دیگر هم از شیوه تربیتی او برای پورنگ پرسید. در سوی دیگر هم مدام صحبت از این بود كه دوباره كی قرار است بیایید؟ و این گپ و گفتها تا حدود ساعت 12 ادامه داشت. در ادامه هم نوبت به نشست رسانهای «محله گل و بلبل» و رسانهایها رسید. در ابتدای این نشست مسلم آقاجانزاده، به عنوان تهیهكننده مجموعه صحبتهایش را با همان تلفنها و بازخوردها شروع كرد و افزود: این سری آخرین فصل «محله گل و بلبل» بود كه بعد از 90 قسمت سری اول و دوم این دور را با صد قسمت به پایان رساندیم. در تمام فصلها سعی ما این بود تا اتفاق خوب و تازهای را در حوزه كودك رقم بزنیم. این موضوع در همه بخشها از جمله دكور، فضاسازی و... وجود داشت و هر بار تلاش كردیم آن را ارتقاء دهیم، پیشرفتی كه فكر می كنم در هر سری حداقل 40 درصد بود.
یك سطح بالاتر
این تهیهكننده در پاسخ به سوال جامجم درباره شكلگیری فضای جدیدی كه بهخصوص در حوزه محتوا و فضاسازی برای كودكان و نوجوانان در این محله فراهم شد، بیان كرد: از محله گل و بلبل 2 بود كه بحث محتوایی ما جدیتر مطرح شد، در این بین از آن جایی كه مدیریت شبكه هم به شدت محتوا محور است، ما تلاش كردیم در كار حرفهای جدی بزنیم و از سطح پیامهایی مثل میوه را نشسته نخور فاصله بگیریم.
آقاجانزاده درباره موضوعاتی كه به آن پرداختند، اضافه كرد: یكی از پایههای اصلی داستان فصل آخر ما بحث خیر و شر و شاید شكلگیری شیطان بود. مانند ملكه سایهها كه مثل شیطان از حسادت به آن نقطه رسید، جریانی كه ما سعی كردیم در آن جدیترین موضوعات را در قالب داستانی جذاب تعریف كنیم. با این حال میبینیم كه در كشورهای دیگر در یك پویانمایی دنیای مردهها را به تصویر میكشند، اتفاقی كه اگر ما نزدیك آن شویم، مورد هجمه قرار میگرفت و میگفتند این چه ربطی به بچهها دارد، در صورتی كه نباید مباحث جدی كه وجود دارد را فراموش كنیم. این تلاش اصلی ما بود تا بچهها را به سمتی كه باید سوق دهیم، مثل عمونوروزی كه مردم را بهدرستی و راستی هدایت میكند و در سوی دیگر شیاطینی وجود دارد كه به دنبال گمراهی آنها هستند. در این بین حتی ما گاهی به سراغ مسائل اقتصادی و احتكارها رفتیم و در دو قسمت به آن پرداختیم. این اتفاق به نظر من هیچ اشكالی ندارد و باعث رشد آگاهی آنها و نسلهایی میشود كه از ما خیلی جلوتر هستند.
مظلومیت ادامه دار دنیای كودكان
او با اشاره به مشكلاتی كه گریبان كارهای دنیای كودكان را گرفته، ادامه داد: به طور كلی كار كودك همیشه مظلوم بوده و هست، اتفاقی كه فقط در صدا و سیما وجود ندارد و در همه حوزهها از آموزش و پرورش گرفته تا سینما، اسباببازیها و... دیده میشود. در این بین ما وظیفه خودمان دیدیم كه كاری همه چیز تمام را برای این گروه ارائه دهیم و با وجود آنكه انتظار داشتیم كمكهای بیشتری اتفاق بیفتد، اما جا دارد كه از مدیر شبكه و گروه كودك و نوجوان شبكه دو تشكر كنیم. در ادامه هم نمیدانیم با این شرایط چه اتفاقی میافتد و آیا میتوانیم ادامه دهیم یا خیر. با این حال امیدوارم كه اگر گروههای بعدی هم وارد عمل میشوند، با برنامهریزی كارهای فاخری را ارائه دهند.
آقاجانزاده اضافه كرد: ما تلاش كردیم تا بگوییم كارمان خیلی جدی است و زمانی كه خودمان آن را جدی بگیریم بقیه هم به این نكته توجه میكنند. با این حال كاش بیشتر به این حوزه توجه شود چون همانطور كه گفتم حال دنیای كودكان در كشور ما در خیلی از فضاها خوب نیست و باید به آن خیلی جدیتر نگاه شود چون خیلی عقب هستیم. در سوی دیگر و فضاهای خبری هم گاهی میبینیم یك رسانه مدام به صدا و سیما انتفاد میكند چرا اینقدر تبلیغ پخش میكنید و بعد در همان سایت آگهی خرید خانه در استانبول منتشر میشود، این خودش نوعی خیانت است. این روزها كه شرایط صدا و سیما مثل خیلی فضاها دچار مشكل شده و بودجه آن دو امضا شده است، لازم است تا در آن اتفاقهایی رخ دهد.
او در پاسخ به این سوال جامجم كه بحث توقف محله گل و بلبل به ماجرای ظرفیت آن برمی گردد یا كمبود بودجه نیز گفت: این روزها مشكلات جدی ایجاد شده اما دولت باید متوجه شود كه برای كارهای فرهنگی به خصوص در حوزه كودك باید هزینه كند. این روزها ما در جنگ روانی هم هستند و با این كه دولتیها هم این را میدانند اما انگار نمیخواهند كه كمك خاصی كنند، ما هم گوشهای از این فضا هستیم كه میتوانیم وارد جنگ روانی شویم و برنامهای را تولید كنیم كه سرگرمی و دلگرمی خیلی از خانوادهها را فراهم كند. الان هر جای دنیا چنین شرایطی بود برای این فضا هزینه میكردند اما در مورد ما چنین اتفاقی نیفتاده است.
حمایت كودكانه
در ادامه داریوش فرضیایی در این نشست بیان كرد: در سال 82 در برنامهای در اصفهان جمعیت جالب توجهی دور من جمع شده بودند و همان موقع یكی از كارگردانان مطرح به من گفت كه این جمعیت یك سرمایه است، من میتوانستم همان موقع از آن استقبال و فضایی كه وجود داشت، برداشت مادی كنم اما با گذشت 15 سال از آن قصه من خیلی بیشتر از آن چه كه میشد از حمایت و پشتیبانی بچهها اندوخته قابل توجهی را جمع كردم كردم كه با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. فرضیایی اضافه كرد: عمو پورنگ ساخته و پتانسیل یك گروه است و این تیم آن قدر زحمت كشیده است كه امروز میبینیم همه مخاطبان از آن رضایت دارند. در كنار اینها من به عنوان كسی كه در این سالها كار كودك كردهام از همه اهالی رسانه میخواهم كودكان را دریابید و ما را نیز همینطور. همه استعدادها و تواناییهایی كه هر كدام از ما در این حوزه داریم باید هدایت شود تا درست مورد استفاده قرار بگیرد. همین بچهها هستند كه فردا برای ما تصمیم میگیرند و باید برای آنها كاری كنیم تا فردا غبطه نخوریم.
عمو پورنگ یادآور شد: برنامهسازان كودك در این مسیر باید بیشتر حمایت شوند و ما همچنان دست یاری به سوی كسانی كه میتوانند پیاممان را به كسانی كه باید دراز میكنیم.
او درباره ادامه برنامه و اینكه آیا ظرفیت این ادامه وجود دارد به جامجم گفت: ما همیشه آماده هستیم و آن قدر ایده و برنامه داریم كه كار را ادامه دهیم، اما فقط منتظر بودجه ایم، اتفاقی كه امیدوارم رخ دهد و مشكلاتی كه وجود دارد برطرف شود.
آموزش در عین جذابیت
احمد درویش علیپور هم كه كارگردانی این برنامه را به عهده دارد بیان كرد: میتوان گفت «محله گل و بلبل» در كنار توجه به تمام عوامل جذابیت برای بچهها، سعی كرد تا تولید محتوا هم داشته باشد و آن را به بهترین شكل بستهبندی كند و ارائه دهد. این محتوا بخشهای مختلف از فرهنگسازی گرفته تا موارد آموزشی و ... را هم دربر میگیرد. در تمام این سالها هم انگیزه و سرمایه واقعی ما مردم بودند، این یك واقعیت است و امروز با تماسهایی كه از آنها دریافت كردیم بازهم دلگرم شدیم. تماسهایی كه در اغلب آنها صحبت از زمان پخش دوباره كار و ادامه آن بود.
دنبال چهرهها رفتیم، اما نه برای جلب مخاطب
درویش در پاسخ به سوال جامجم درباره انتخاب چهرهها برای حضور در برنامه و این كه تا چه حد با این اقدام به دنبال جذب مخاطب بودند، گفت: خوشبختانه در این سه فصل میزبان خیلی از چهرههای خوب كشورمان بودیم، اما معیار انتخاب ما صرف چهره بودن آنها نبوده و اگر مثالی آورده شود كه نقش روی آنها ننشسته باشد، باید به آن جواب دهیم. در واقع هر كسی كه برای حضور در برنامه انتخاب شده به نحو احسن از پس نقشش برآمده است. ما به هیچ وجه به آن فكر نكردیم كه چهرهای را بیاوریم كه مخاطب بیشتری جلب برنامه شوند و تنها قصه بود كه این ماجرا را طلب میكرد.
آقاجانزاده هم در این باره با اشاره به عدم حضور بعضی بازیگران در برنامه افزود: در این مسیر با این كه خیلیها از رضا عطاران تا اكبر عبدی و... از دنیای كودكان كارشان را شروع كردند، اما برخیها حتی حاضر به شركت در این برنامه نبودند و انگار كسر شأنشان بود. به همین دلیل هر كسی كه در مجموعه حاضر شده با عشق بوده و به همین دلیل نقشی كه به او داده شده را هم بهخوبی بازی كرده است.
امیدواری برای ادامه داستان بچهها
ابراهیم شفیعی هم كه نقش بابای عموپورنگ داشت از صحبتهایی كه در روابط عمومی مطرح شد افزود: نكتهای كه وجود دارد این است كه احساسات پاك بچهها هیچ وقت واقعا جدی گرفته نمیشود، مثل بچهای كه امروز میگفت عمو با آن سنجاققفلیات بیا و در خانه ما را باز كن، او از مشكلات این طرف چیزی نمیداند و فقط میخواهد كه دنیایی كه در آن غرقشده ادامه داشته باشد. این ما و كسانی كه باید حمایت كنند هستیم كه باید آنها را دریابیم. در این شرایط واقعا دلم میگیرد كه میشنوم این سری آخر برنامه است.
او در آخر گفت: من واقعا از این حجم از احساس و ابراز علاقه بچهها شوكه شدهام و امیدوارم هر گروهی كه میآید بتواند در حدی كه باید برای آنها قدم بردارد.
امیر سهیلی، یكی دیگر از بازیگران مجموعه هم گفت: تیم گل و بلبل جزو دیوانگان و شیفتگان حوزه كودك هستند و امروز واقعا نمیدانستیم كه به بچهها چه بگوییم. فقط از آنها خواستیم تا دعا كنند كه مشكلات بودجهای برطرف شود تا بتوانیم بازهم كنار آنها باشیم.
او ادامه داد: من اینقدر كه برای بچههای مردم نوشتم و حضور داشتم برای دختر خودم كاری نكردهام، حتی بزرگ شدن دخترم را درست ندیدهام. این تیم واقعا نیاز به حمایت دارد و امیدوارم كه بتوانیم بازهم مسیری كه پیش رو داریم را ادامه دهیم.
با پایان برنامه گریه كردم
فرشاد بشارتی برای حل تمام این مشكلات ابراز امیدواری كرد و در ادامه نعیمه نظام دوست بیان كرد: ما برای رسیدن به فصل 3 خیلی عذاب كشیدیم با این حال این مجموعه توانست همچنان جایگاهش را بین مخاطبانش حفظ كند. از سوی دیگر امروز خیلیها من را به نام مامان عموپورنگ میشناسند و این اتفاقی است كه برای نقشهای دیگر من تا این حد رخ نداده است.
نظامدوست با ناراحتی اضافه كرد: در آخرین قسمت كه لباسهای مامان نیاز را كنار میگذاشتم و گریمم را پاك میكردم، كلی اشك ریختم و گریه كردم چون ما با این گروه زندگی كردیم و این كار برای من واقعا دوستداشتنی بود تا جایی كه خیلی وقتها پول نگرفته میماندیم و كار میكردیم. این گروه برای من مثل یك خانواده است.
محمد درویش نیز به برگزیده شدن این مجموعه در بین بهترین سریالهای سال 95 گفت و بیان كرد: محله گل و بلبل مخاطبان گستردهای داشت تا جایی كه اگر بازهم دربین سریالها قرار میگرفت، میتوان به طور قطع گفت كه رأی بالایی را به خود اختصاص میداد.
در آخر هم بعد از خواندن پیام مدیر صدا و سیما، نوبت به جشن تولد عمو پورنگ رسید.