لشكر شکست خورده تجربه
اوایل انقلاب یك گرایش غیرعادی به سمت رشتههای اقتصاد اتفاق افتاد كه یكی از دلایل آن بحث روزبودن اقتصاد و نیاز كاذب جامعه به سمت این رشته به نوعی بود كه در اغلب تبلیغات هم دیده و باعث میشد ناخواسته خانوادهها و دانشآموزان به سمت این رشته گرایش پیدا كنند. گرایش غیرعادی به رشتههای تجربی در روزگار كنونی هم منشایی شبیه همان روزها دارد، یعنی مورد توجه قرار گرفتن رشتهها و مشاغلی كه از رشته تجربی قرار است فارغ التحصیل شوند.
البته بحثهای اجتماعی و اقتصادی كشور هم در این گرایش غیرعادی به رشته تجربی دخیل است. وقتی مردم میبینند فارغالتحصیلان رشتههای دیگر گاهی وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند و حتی بیكارند یا در كاری مشغول هستند كه ارتباطی با رشته تحصیلیشان ندارد، ترجیح میدهند در رشته تجربی آزمون بدهند كه تا حدودی بازار اشتغال آن از امنیت شغلی بالایی برخوردار است.
از نگاه اجتماعی هم میتوان به این قضیه نگاه كرد، بالاخره دانشآموزان و خانوادههایشان در جریان وضعیت معیشتی معلمان ایران هستند و وقتی این مشكلات را میبییند ترجیح میدهند شانس خود را در رشته تجربی امتحان كنند تا بخواهند فارغالتحصیل رشتهای باشند كه قرار است معلم شوند. یا با دیدن برخی بی عدالتیها و رانتها به این باور میرسند اگر مدیریت هم بخواند و اتفاقا دانشجوی موفقی هم باشد، شانسی برای حضور در بدنه مدیریتی مجموعهای ندارد، چرا كه در آن مجموعه با استفاده از رانت فرد بی تخصصی حضور دارد!
یكی از آسیبهای این گرایش این است كه ما دانشآموزانی را تربیت خواهیم كرد كه جامعه به رشته آنها گرایشی نخواهد داشت.
از سوی دیگر هم خیلی از استعدادهایی كه در رشتههای دیگر میتوانند موفق باشند در رویای پزشك شدن خانوادهها تباه میشوند. با نگاهی به آمار داوطلبان كنكور و البته میزان صندلیهای خالی دانشگاه در همین امسال میتوان متوجه شد كه تقریبا معادل داوطلبان رشته علوم انسانی ما در دانشگاهها صندلی خالی داریم. در حوزه فنی و مهندسی هم وضعیت به همین شكل است، همه داوطلبان این حوزه هم كه به دانشگاه راه پیدا كنند باز هم در این رشته حدود صد هزار صندلی خالی وجود دارد، به این مفهوم كه در آینده در این حوزه ما دچار كمبود متخصصان تحصیلكرده خواهیم بود.
شانس قبولی داوطلبان رشته تجربی 27 درصد است در حالی كه شانس انتخاب دانشآموزان برای رشته علوم انسانی 165 درصد و در علوم ریاضی نزدیك به 130 درصد است. این یعنی ما با حجمی از دانشآموزان شكستخورده تجربی روبهرو خواهیم بود؛ دانشآموزان سرخورده و ناامیدی كه نتوانستهاند در رشته تجربی به قبولی برسند.