در تازهترین گزارش هفتهنامه اكونومیست، نام تهران از فهرست شهرهای امن جهان خارج شده است
داستان زیستناپذیری یك شهر
ماجرای گزارش اخیر هفتهنامه انگلیسی اكونومیست را میشود از دو زاویه نگاه كرد، یكی اینكه دربست قبولش كرد و گفت نویسندههای اروپایی این نشریه عین واقعیت را گفتهاند و مو لای درز گزارششان نمیرود یا نه، بگوییم اینها از روابط سیاسی كشورشان تاثیر گرفته و قلم به مصلحت خویش چرخانده و تیر و تركشی به سمت ما پرتاب كردهاند. هفتهنامه اكونومیست امسال برخلاف سالهای قبل، نام تهران را كه همیشه در لیست بود از لیست شهرهای امن جهان حذف كرده، به قول شبكه خبری یورونیوز، نام تهران را خط زده و به جایش شهرهای كپنهاگ، دبی، لاگوس و باكو را به فهرست افزوده است.
این ماجرا را میشود دوگانه تفسیر كرد، اول اینكه وضعیت امنیت در تهران به قدری افت كرده كه دیگر در این فهرست نمیگنجیده و دیگر این كه سیاست، حسابی در این فهرست دست برده مثلا موضوعات بغرنجی همچون برجام با همه چالشهایش یا به قول عباس اسدی، عضو هیات علمی دانشگاه، موضوع توقیف نفتكشهای ایرانی و انگلیسی كه هفتهنامه اكونومیست چاپ لندن قطعا تحتتاثیر آن بوده. او به ما میگوید اكونومیست را سرمایهگذاران و تجار جهان میخوانند و چه فرصتی از این بهتر كه ایران و تهران را ناامن جلوه دهند و سرمایهگذاران را بترسانند.
با محمدمهدی كارگر كارشناس فضای مجازی نیز كه صحبت كردیم او از اظهارنظر امتناع كرد و گفت درحوزه امنیت سایبری كه حوزه تخصصی اوست، مطمئن نیست هفتهنامه اكونومیست جانب عدالت و انصاف را رعایت كرده باشد یا این گزارش را فارغ از جهتگیریهای سیاسی یا گزارشهای غیردقیق نهادهای حقوق بشری نوشته باشد.
البته عباس اسدی اضافه میكند معنی این حرفها این نیست كه ما در ایران و تهران مشكل نداریم و همهچیز به قاعده است، بلكه حرف این است كه خارجیها مشكلات ما را رصد میكنند و كمی به آنها آب و تاب میدهند و نتیجه این میشود كه تهران از گزارش هفتهنامه اكونومیست درباره شهرهای امن جهان حذف میشود وتصویری ترسناك پیدا میكند.
جایگاه تهران در جهان
رتبه ایران درگزارشهای سال قبل این هفتهنامه نیز چنگی به دل نمیزد؛ این در آمارها و نمودارها و اینفوگرافیکهایی كه دیروز معاونت برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری تهران در اختیار ما گذاشت كاملا نیز مشهود است. در گزارشهای مشابهی كه سایرنهادهای بینالمللی نیز منتشر كردهاند وضعیت پایتخت چندان خوب نیست مثل رتبهبندی شهرهای موفق جهان كه تهران بین 150 شهر رتبه 145 را كسب كرد، مثل رتبهبندی شهر پویا كه تهران میان 180 شهر صد و شصت و یكم شد، مثل رتبهبندی زیستپذیری كه میان 140 شهر تهران نتوانست رتبهای بهتر از 127 به دست بیاورد، مثل رتبهبندی شهرهای امن كه سهم تهران جایگاه پنجاه و نهم بود میان 60 شهر، مثل رتبهبندی شهر خلاق كه در جمع 500 كشور تهران توانست به جایگاه 423 برسد، مثل رتبهبندی كیفیت زندگی كه از بین 231 كشور جهان رتبه 199 به تهران رسید و بدتر از همه اینكه از60 كشوری كه در رتبهبندی شهرهای برتر جهان سنجیده میشدند تهران شصتم شد یعنی در قعر جدول نشست.
بماند كه امسال هفتهنامه اكونومیست، تهران را از فهرست بررسیهای خود كنار گذاشته و برای سال 2019 نمیتوان درباره وضعیت پایتخت در این سال میلادی قضاوت كرد ولی به هرحال آنچه كه ملاك نمرهدهی در اكونومیست است چهار شاخص امنیت سایبری، امنیت زیرساختی، امنیت بهداشتی و امنیت شخصی است، چهار شاخصی كه شهرهای توكیو، سنگاپور و اوزاكا را در صدر جدول رتبهبندی قرار داد و لاگوس، پرجمعیتترین شهر آفریقا در نیجریه و كاراكاس، پایتخت ونزوئلا را در قعر این جدول نشاند.
راههایی برای ارتقا
طبق اعلام معاونت برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری تهران، در رتبهبندیهای جهانی به طور میانگین معمولا 15 مورد در نمرهدهی به شهرها نقش دارد كه عبارت است از: اقتصاد، محیط زیست، تعاملات بینالمللی، فرهنگ، حمل و نقل، مسائل جمعیتی، نهادها، زیرساختها، اطلاعات و ارتباطات، نوآوری، امنیت، بهداشت، تابآوری، سرمایه انسانی و مدیریت بخش عمومی كه سهم اقتصاد با 19 درصد از همه بیشتر است كه رشد مشاغل، فروشگاههای عمومی و محلی، متوسط فقر، هزینههای عمومی، قیمت املاك، نرخ بهرهوری، قیمت غذا، هزینههای زندگی، كاهش فاصله طبقاتی، توزیع ثروت، مالیات و جذب سرمایهگذاری از مهمترین آنهاست.
نگاهی كوتاه و گذرا به این شاخصها یادمان میاندازد كه ما نه فقط در تهران بلكه در بقیه شهرهای كشور نیز با این شاخصها فاصله داریم و در همه این حوزهها گرفتار چالشهای ریز و درشتیم. حتی وقتی درباره شاخصهای زیستپذیری شهرها میخوانیم صفاتی همچون ثبات، سلامت، محیطزیست، فرهنگ، آموزش و زیرساختها باید در یك شهر مهیا باشد كه به آنها بگویند شهرزیستپذیر. ثبات یعنی ناچیز بودن میزان جرایم بزرگ و كوچك و حملات تروریستی، سلامت یعنی میزان دسترسی به بهداشت عمومی و خصوصی، محیط و زیست و فرهنگ یعنی میانگین درجه هوا، سختی آب و هوا برای مسافران، میزان فساد اداری، محدودیتهای اجتماعی و دسترسیهای فرهنگی و ورزشی و زیرساختها نیز معادل است با كیفیت خطوط اینترنت، حمل و نقل عمومی، دسترسی به مسكن باكیفیت، كیفیت ذخایر آب و انرژی و كیفیت ارتباطات سیار.
حجتا... میرزایی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی البته میگوید بالابردن این شاخصها تا آنجا كه تهران در رتبهبندیهای جهانی بتواند جایگاههای بالاتری كسب كند به همكاری گسترده همه دستگاههای اجرایی نیاز دارد و این طور نیست كه شهرداری به تنهایی بتواند از پس رفع مشكلات برآید چون موضوعاتی همچون افزایش سرانههای خدمات بهداشتی، آموزشی، ورزشی و فرهنگی اساسا در اختیار شهرداری نیست ومتولیان خاص خود را دارد. با این حال او تاكید دارد كه شهرداری میتواند با ایفای درست نقش تسهیلگری و هماهنگكنندگیاش، زمینه ارائه خدمات بهتر را فراهم كند.
با این حال شهرداری دراین حوزه چندان نیز دست و پا بسته نیست و وقتی برنامه سوم توسعه پایتخت را مینوشت و اسناد پشتیبانی همچون آیندهنگاری كلانشهر تهران در افق 1415، سنجش چند بعدی فقر در تهران و آسیبشناسی برنامه دوم توسعه پایتخت را تنظیم میكرد باورش این بود كه به عنوان یكی از نهادهای قدرتمند میتواند گرهی را باز كرده و برای رسیدن به آن افقهای ایدهآل، ریلگذاری كند.
حتی شهرداران تهران نیز زمانی كه در مرحله جلب رای در صحن شورای شهر هستند باز شدن همین گرهها را جزئی از برنامه خود معرفی میكنند مثل روزی كه پیروز حناچی در پارلمان شهر تهران را شهری برای همه دانست و قول كاهش آلودگی آب وهوا، از میان برداشتن عرصههای ناپایدار شهری، ارائه خدمات بهتر و در یك كلام ارتقای زیستپذیری تهران را داد.
برای اینكه تهران شهری آبرومند شود و برای پایتخت بودن شهری برازنده باشد این قولها و وعدهها باید عملی شود و این همه سند كاغذی و اسناد پشتیبان باید از میز كشوها و طبقات كتابخانهها بیرون بیاید و تهران از شهری كه در رتبهبندیهای جهانی- فارغ از همه غرضورزیهایی كه هست- همواره جزو قعرنشینهاست به شهری خوب برای زندگی تبدیل شود نه شهری فقط برای زنده ماندن.
با محمدمهدی كارگر كارشناس فضای مجازی نیز كه صحبت كردیم او از اظهارنظر امتناع كرد و گفت درحوزه امنیت سایبری كه حوزه تخصصی اوست، مطمئن نیست هفتهنامه اكونومیست جانب عدالت و انصاف را رعایت كرده باشد یا این گزارش را فارغ از جهتگیریهای سیاسی یا گزارشهای غیردقیق نهادهای حقوق بشری نوشته باشد.
البته عباس اسدی اضافه میكند معنی این حرفها این نیست كه ما در ایران و تهران مشكل نداریم و همهچیز به قاعده است، بلكه حرف این است كه خارجیها مشكلات ما را رصد میكنند و كمی به آنها آب و تاب میدهند و نتیجه این میشود كه تهران از گزارش هفتهنامه اكونومیست درباره شهرهای امن جهان حذف میشود وتصویری ترسناك پیدا میكند.
جایگاه تهران در جهان
رتبه ایران درگزارشهای سال قبل این هفتهنامه نیز چنگی به دل نمیزد؛ این در آمارها و نمودارها و اینفوگرافیکهایی كه دیروز معاونت برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری تهران در اختیار ما گذاشت كاملا نیز مشهود است. در گزارشهای مشابهی كه سایرنهادهای بینالمللی نیز منتشر كردهاند وضعیت پایتخت چندان خوب نیست مثل رتبهبندی شهرهای موفق جهان كه تهران بین 150 شهر رتبه 145 را كسب كرد، مثل رتبهبندی شهر پویا كه تهران میان 180 شهر صد و شصت و یكم شد، مثل رتبهبندی زیستپذیری كه میان 140 شهر تهران نتوانست رتبهای بهتر از 127 به دست بیاورد، مثل رتبهبندی شهرهای امن كه سهم تهران جایگاه پنجاه و نهم بود میان 60 شهر، مثل رتبهبندی شهر خلاق كه در جمع 500 كشور تهران توانست به جایگاه 423 برسد، مثل رتبهبندی كیفیت زندگی كه از بین 231 كشور جهان رتبه 199 به تهران رسید و بدتر از همه اینكه از60 كشوری كه در رتبهبندی شهرهای برتر جهان سنجیده میشدند تهران شصتم شد یعنی در قعر جدول نشست.
بماند كه امسال هفتهنامه اكونومیست، تهران را از فهرست بررسیهای خود كنار گذاشته و برای سال 2019 نمیتوان درباره وضعیت پایتخت در این سال میلادی قضاوت كرد ولی به هرحال آنچه كه ملاك نمرهدهی در اكونومیست است چهار شاخص امنیت سایبری، امنیت زیرساختی، امنیت بهداشتی و امنیت شخصی است، چهار شاخصی كه شهرهای توكیو، سنگاپور و اوزاكا را در صدر جدول رتبهبندی قرار داد و لاگوس، پرجمعیتترین شهر آفریقا در نیجریه و كاراكاس، پایتخت ونزوئلا را در قعر این جدول نشاند.
راههایی برای ارتقا
طبق اعلام معاونت برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری تهران، در رتبهبندیهای جهانی به طور میانگین معمولا 15 مورد در نمرهدهی به شهرها نقش دارد كه عبارت است از: اقتصاد، محیط زیست، تعاملات بینالمللی، فرهنگ، حمل و نقل، مسائل جمعیتی، نهادها، زیرساختها، اطلاعات و ارتباطات، نوآوری، امنیت، بهداشت، تابآوری، سرمایه انسانی و مدیریت بخش عمومی كه سهم اقتصاد با 19 درصد از همه بیشتر است كه رشد مشاغل، فروشگاههای عمومی و محلی، متوسط فقر، هزینههای عمومی، قیمت املاك، نرخ بهرهوری، قیمت غذا، هزینههای زندگی، كاهش فاصله طبقاتی، توزیع ثروت، مالیات و جذب سرمایهگذاری از مهمترین آنهاست.
نگاهی كوتاه و گذرا به این شاخصها یادمان میاندازد كه ما نه فقط در تهران بلكه در بقیه شهرهای كشور نیز با این شاخصها فاصله داریم و در همه این حوزهها گرفتار چالشهای ریز و درشتیم. حتی وقتی درباره شاخصهای زیستپذیری شهرها میخوانیم صفاتی همچون ثبات، سلامت، محیطزیست، فرهنگ، آموزش و زیرساختها باید در یك شهر مهیا باشد كه به آنها بگویند شهرزیستپذیر. ثبات یعنی ناچیز بودن میزان جرایم بزرگ و كوچك و حملات تروریستی، سلامت یعنی میزان دسترسی به بهداشت عمومی و خصوصی، محیط و زیست و فرهنگ یعنی میانگین درجه هوا، سختی آب و هوا برای مسافران، میزان فساد اداری، محدودیتهای اجتماعی و دسترسیهای فرهنگی و ورزشی و زیرساختها نیز معادل است با كیفیت خطوط اینترنت، حمل و نقل عمومی، دسترسی به مسكن باكیفیت، كیفیت ذخایر آب و انرژی و كیفیت ارتباطات سیار.
حجتا... میرزایی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی البته میگوید بالابردن این شاخصها تا آنجا كه تهران در رتبهبندیهای جهانی بتواند جایگاههای بالاتری كسب كند به همكاری گسترده همه دستگاههای اجرایی نیاز دارد و این طور نیست كه شهرداری به تنهایی بتواند از پس رفع مشكلات برآید چون موضوعاتی همچون افزایش سرانههای خدمات بهداشتی، آموزشی، ورزشی و فرهنگی اساسا در اختیار شهرداری نیست ومتولیان خاص خود را دارد. با این حال او تاكید دارد كه شهرداری میتواند با ایفای درست نقش تسهیلگری و هماهنگكنندگیاش، زمینه ارائه خدمات بهتر را فراهم كند.
با این حال شهرداری دراین حوزه چندان نیز دست و پا بسته نیست و وقتی برنامه سوم توسعه پایتخت را مینوشت و اسناد پشتیبانی همچون آیندهنگاری كلانشهر تهران در افق 1415، سنجش چند بعدی فقر در تهران و آسیبشناسی برنامه دوم توسعه پایتخت را تنظیم میكرد باورش این بود كه به عنوان یكی از نهادهای قدرتمند میتواند گرهی را باز كرده و برای رسیدن به آن افقهای ایدهآل، ریلگذاری كند.
حتی شهرداران تهران نیز زمانی كه در مرحله جلب رای در صحن شورای شهر هستند باز شدن همین گرهها را جزئی از برنامه خود معرفی میكنند مثل روزی كه پیروز حناچی در پارلمان شهر تهران را شهری برای همه دانست و قول كاهش آلودگی آب وهوا، از میان برداشتن عرصههای ناپایدار شهری، ارائه خدمات بهتر و در یك كلام ارتقای زیستپذیری تهران را داد.
برای اینكه تهران شهری آبرومند شود و برای پایتخت بودن شهری برازنده باشد این قولها و وعدهها باید عملی شود و این همه سند كاغذی و اسناد پشتیبان باید از میز كشوها و طبقات كتابخانهها بیرون بیاید و تهران از شهری كه در رتبهبندیهای جهانی- فارغ از همه غرضورزیهایی كه هست- همواره جزو قعرنشینهاست به شهری خوب برای زندگی تبدیل شود نه شهری فقط برای زنده ماندن.