بازیگر نقش سهیل در سریال «بوی باران»، معتقد است باتوجه به سختیهای کار از نتیجه تلاش خود راضی است
برای اولینبار، بچهمثبت شدم!
سریال «بوی باران» از آن دست سریالهایی است كه به دلیل محتوا و مضمون معماگونه و بهخصوص روایت عاشقانه زوج ترانه و سهیل، توانست خیلی زود مورد توجه مخاطبان گستردهای قرار بگیرد؛ مخاطبان نكتهسنجی كه با پخش هر قسمت متوجه نكاتی در سریال میشدند و در فضای مجازی به آن واكنش نشان میدادند. شهاب شادابی یكی از بازیگران اصلی این مجموعه است كه میتوان گفت به نوعی قهرمان داستان و تنها نقش مثبت سریال را ایفا كرده است. جوانی كه درگیر مشكلات خانوادگی همسر خود شده و به همین علت نیز در طول داستان كشته میشود. از این رو با پخش سكانس مرگ سهیل، این سریال در فضای مجازی با واكنشهای بسیاری از جانب مخاطبان روبهرو شد كه اغلب به مرگ این شخصیت در داستان معترض بودند. شهاب شادابی پیش از این در سریالهایی چون نفس، كیمیا، فاخته و زاویه هفتم حضور داشته است، اما با این سریال توانست مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار بگیرد و به گفته خودش با پیشنهادهای خوبی هم از جانب كارگردانان و تهیهكنندگان روبهرو شد. آنچه در ذیل میآید، ماحصل گفتوگوی جامجم با این بازیگر جوان است كه در ادامه میخوانید:
من سال 1394 با آقای معظمی سریال «فاخته» را كار كرده بودم كه از شبكه دوم پخش شد و میتوانم بگویم تنها بدمن این سریال بودم. بعد از آن هم خیلی دوست داشتم كه باز هم با ایشان همكاری كنم كه به همین دلیل در چند اپیزود از مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» هم ایفای نقش كردم و پس از آن هم در سریال «زاویه هفتم» همكاری داشتم. با برادرشان هم سریال «سایبر» را كار كرده بودم.
پس میتوان گفت به نوعی با بازی شما پیش از «بوی باران» آشنایی داشتند؟
بله تقریبا در تمام كارهایشان به جز سریال «پیكسل» بازی كردم كه آن هم به گفته خودشان دوست نداشتند من در آن سریال بازی كنم یا نقش مناسبی برای من در این سریال وجود نداشت.
به سریال بوی باران برمیگردیم و اینكه گویا شخصیت دیگری هم در این سریال به شما پیشنهاد شده بود.
بله در كنار نقش سهیل به من نقش آرمان هم پیشنهاد شد كه سهیل را بیشتر دوست داشتم. ضمن اینكه آقای عباس نعمتی هم بهشدت اصرار داشت كه من سهیل را بازی كنم.
فكر میكنم نخستین بار است كه نقش مثبت بازی میكنید. چون تا به امروز در اغلب سریالهایی كه حضور داشتید، نقش منفی ایفا كردهاید.
بله، من در همه سریالها نقش منفی بازی كردهام و یكی از دلایلی كه باعث شد سهیل را دوست داشته باشم، همین مساله بود. چون بسیار متفاوت از شخصیتهایی بود كه تا به امروز بازی كرده بودم و البته سختیهایی را هم به همراه داشت.
من تا به امروز در هیچ سریالی، عاشقانهای مثل سهیل را بازی نكرده بودم و همواره احساس میكردم در گونه درام اجتماعی به این شكل خیلی نمیتوانم موفق باشم. در تئاتر هم معمولا كاراكترهای منفی را خوب بازی میكردم. اما خوشبختانه در این كار نتیجه معكوس داد و خوشحالم كه این اتفاق افتاد.
با توجه به اینكه سریال بوی باران در ابتدا 60 قسمت بود و در ادامه به 65 قسمت تغییر پیدا كرد، نقش سهیل نیز دچار تغییر و تحول شد یا در فیلمنامهای كه از همان ابتدا مطالعه كردید، سهیل و ماجراهایش به همین شكل بود؟
میتوانم بگویم قصه همین بود، اما آنچه روزهای اول باعث نگرانی همه درباره نقش من شده بود و خودم مطمئن بودم كه نتیجه خوبی حاصل میشود این بود كه من به سهیل از سه بعد نگاه كردم. زمانی كه سهیل در خانواده بود و با پدر و مادر برخورد میكرد و بعد دیگر شخصیتی بود كه در محل كارش داشت و سوم در برخود با ترانه. سهیل در خانه با پدر و مادرش كمی تند صحبت میكند و زود عصبانی میشود. به دلیل شغلی كه دارد و یك سیاستمدار است، در محل كارش نیز نوع دیگری با همكارانش برخورد میكند و در برخورد با ترانه هم بسیار عاشقپیشه رفتار میكند. من فكر میكنم دو حس قبلی به این حس عاشقانه خیلی كمك میكرد. چون اگر قرار بود كه در همه موقعیتها یك گونه برخورد كند، سهیل به یك شخصیت تخت و یكنواخت تبدیل میشد و از واقعیت دور بود و فكر نمیكنم كه به دل بیننده هم مینشست. چون به هر حال آدمها در زندگی هم در موقعیتهای مختلف و در برخورد با افراد مختلف رفتار متفاوتی دارند. همین موضوع از ابتدا برای كارگردان كمی نگرانكننده بود. اینكه قرار است من در نهایت با این نقش چه كنم. اما از طرفی چون مطمئن بودم كه آقای معظمی حواسش به همه چیز هست، خیالم راحت بود كه نتیجه خوبی حاصل خواهد شد.
خودتان به عنوان مخاطب از نتیجه كار و بازی خودتان راضی هستید؟ به هر حال هر اثری از زمانی كه به فیلمنامه تبدیل میشود تا وقتی روی آنتن میرود دچار تغییرات بسیاری میشود.
با توجه به شرایط سختی كه داشتم از نتیجه كار راضی هستم.
منظورتان از شرایط سخت چیست؟
به هر حال هر كاری سختیهای خاص خودش را دارد. اما ما در این سریال یك سری از سكانسها را نیمهشب در زمستان میگرفتیم. بهخصوص سكانسهای من و ترانه كه در سرمای زمستان من باید با لباس تابستانی بازی میكردم. چون داستان در پاییز روایت میشد، اما ما در سردترین شبهای زمستان بدون امكانات گرمایشی در یك پارك كار میكردیم. من سه بار در این سریال سرما خوردم و از این نظر كار سخت بود. اما الان كه به عنوان مخاطب سریال را تماشا میكنم و بازخوردی كه از مخاطبان میگیرم و لطفی كه مردم به من دارند، برایم لذتبخش است.
با وجود اینكه این سریال توسط سه نویسنده به نگارش درآمده بود، برای شما به عنوان یكی از بازیگران متن یكدست بود یا حضور سه نویسنده را احساس میكردید؟
من پیش از این كار شناختی از آقای نعمتی نداشتم، اما در چند جلسه كه با ایشان درباره سریال و شخصیت صحبت كردم، تحتتاثیر سواد این انسان قرار گرفتم. به عقیده من بسیار انسان باسواد و نویسنده نكتهبینی است. مخاطب هر لحظه در حال غافلگیری است و همین برایش جذاب است.
اتفاق خوشایندی كه برای شما به واسطه بازی در سریال بوی باران افتاد و باعث شد بازیتان مورد توجه قرار بگیرد، تا چه حد در انتخاب كارهای تلویزیونی كه به شما پیشنهاد میشود، موثر خواهد بود یا اینكه ترجیح میدهید در سینما حضور داشته باشید؟
من فكر میكنم هر بازیگری برای خودش آرمانهایی در این حرفه دارد. من هم در ابتدا دوست داشتم فضای كارهای دفاع مقدس را تجربه كنم و این كار را هم كردم. بعد از آن دوست داشتم تئاتر را تجربه كنم و مدتی هم تئاتر كار كردم. بعد از آن هم دوست داشتم سریال كار كنم و چند سریال بازی كردم. بنابراین دوست دارم در رسانهای كه مخاطبان گستردهای دارد، فعالیت كنم. ضمن اینكه من با همین تلویزیون و برنامهها و سریال هایش بزرگ شدم و دوست دارم در سریالهای خوبی كه ساخته میشود بازی كنم. من اصلا از آن دوستانی نیستم كه كار در سینما را به تلویزیون ترجیح میدهند. بنابراین اگر پیشنهاد خوبی وجود داشته باشد، حتما بازی میكنم. اما به دلیل اینكه در چند سال گذشته مدام در تلویزیون حضور داشتم، دوست دارم سینما را هم تجربه كنم.