احترام به تفاوتها در روابط
برای اكثر ما اتفاق افتاده كه اخباری از اختلاف افراد با نزدیكانشان را میشنویم. این نزدیكان یا از اعضای خانواده هستند یا همكاران، گروههای دوستی یا حتی همسایگی؛ وقتی بیشتر بررسی میكنیم ممكن است این عبارت یا عبارتهای مشابه را بشنویم كه «همیشه میخواهد حرف خودش بشود» یا «انگار بچه هستم میخواهد من را تربیت كند». همه این عبارتها یك پیام مشخص دارد و آن این است كه در روابطمان با دیگران لازم است به خواستهها و تفاوتهایی كه با هم داریم توجه كنیم تا روابط انسانی و اجتماعی پایداری داشته باشیم. فراموش نكنیم كه حق نداریم انتظار و توقع داشته باشیم كه دیگران در خدمت ما باشند و هر طور كه ما دوست داریم رفتار كنند و انتظار داشته باشند و آنچه كه برای ما مهم هست برای دیگران هم باید مهم باشد. یكی از اشتباهات ما در ارتباط اجتماعی با دیگران و حتی گاهی اوقات شریك زندگیمان این است كه میخواهیم در این سن بعد از ازدواج بهگونهای كه دلمان میخواهد تربیتش كنیم، در حالی كه حتی اگر به ظاهر هم خود را همراه كند، ولی در باطن اینگونه نیست و این تعارض جایی خود را در قالبهای مختلف نشان خواهد داد. نمیشود همه عمر ظاهرسازی كرد، لذا این ارتباط برای این افرادخوشایند نخواهد بود. این نوع نگاه به دیگران موجب میشود كه افراد حتی اعضای خانواده از ما فاصله بگیرند كه بدون شك به انزوا و طرد ما منجر خواهد شد.
در روابطمان با دیگران لازم است بپذیریم كه دیگران هم حقی دارند و به اصطلاح «نوكر ما نیستند». قرار نیست آنچه كه برای من مهم است الزاما برای اطرافیانمان هم همانقدر مهم باشد. ضمن این كه یكی از راههای تقویت و حفظ روابط انسانی پایدار در زندگی اجتماعی و خانوادگی و در روابط بین فردی این است كه فرهنگ (ارزشها، هنجارهای اجتماعی، باورها، اعتقادات و...) افراد را بشناسیم و در ارتباطمان به آنها توجه كنیم، چون وقتی به مولفهها وعناصر فرهنگی در ارتباط كم توجهی میشود معمولا تمایلی برای حفظ و ارتقای رابطه وجود ندارد.
تاملی بر برخی اختلافات بین اعضای یك خانواده یا همكاران در محیطهای كاری و... نشان میدهد كه بیتوجهی یا كمتوجهی چه عمدی چه سهوی میتواند بر كیفیت ارتباط تاثیرات منفی داشته باشد بهگونهای كه جاهایی مجبورند تحملمان كنند و طبیعی است كه افراد در شرایط تحمیلی از كیفیت ارتباط خود با دیگران رضایت نخواهند داشت، لذا ناچارند كه فشارهای زیادی را تحمل كنند.
حال اگر به این تفاوتها توجه كنیم بدون شك در حفظ و ارتقای روابط انسانیمان با دیگران موفقتر خواهیم بود و میتوانیم «با همه بجوشیم.»