در حسرت پلیس مقتدر

در حسرت پلیس مقتدر

اگر آن نیروهای ضدگروگان‌گیری را كه در نماهای كوتاهی می‌بینیم كنار بگذاریم، دو شخصیت پلیس در شاه‌كش می‌بینیم كه حضوری مستمر در فیلم دارند؛ یك مامور نیروی انتظامی با درجه ستوان دوم كه مجید صالحی نقش آن را بازی می‌كند و یك سرباز وظیفه.
با نگاهی اجمالی به این دو نقش و نحوه حضور آنها در قصه، می‌شود عنوان كرد كه به هیچ‌وجه با پلیس مقتدر و كاریزماتیك و وظیفه‌شناس به شكل تام و تمام و ایده‌آلیستی‌اش روبه‌رو نیستیم و ضعف‌هایی كه این ستوان و سرباز در مواجهه با اتفاقات رخ داده و گروگانگیری از خود نشان می‌دهند، بیشتر بیانگر ضعف و انفعال پلیس است.
اینجا با یك مامور نیروی انتظامی، سروكار داریم كه روی یك جنازه شرط‌بندی می‌كند و بعد هم برای خاتمه دادن به غائله و به دست گرفتن كنترل اوضاع به دروغ در این مورد اعتراف می‌كند كه باعث می‌شود رشته كار بیشتر از دستش دربرود. هرچند او عنوان می‌كند كه حاضر است در دادگاه نظامی، پای این اشتباه بایستد و حتی جایی در نگاهی انسانی به گروگانگیر می‌گوید كه «دو تا آدم همین الان دارن نفس‌های آخرشون رو می‌كشن» و با همه ضعف و ناتوانی‌اش در مقابل رخدادها، سعی دارد جلوی اتفاقات بدتر را بگیرد.
به‌جز این، تكلیف نقش سرباز هم در فیلم مشخص نیست و غمخواری و همراهی اولیه‌اش با منصور (گروگانگیر و همسر جنازه!) بدون منطق و مقدمه، جایش را به مقابله با او می‌دهد كه فاجعه دیگری را رقم می‌زند. باز از هر طرف به ماجرا نگاه كنیم، جنم و اقتداری در او به عنوان یكی از پلیس‌ها نمی‌بینیم و در زمینه بی‌كفایتی، او هم می‌رود وردست ستوان دوم قرار می‌گیرد. صحنه دستبند زدن او به مافوقش شاید تیر خلاص به ابهت و اقتدار پلیس در فیلم باشد.
خب، شاید بگویید این فقط یك فیلم و قصه است و نمی‌توان این پلیس‌ها را به كلیت نیروی خدوم و مقتدر انتظامی تعمیم داد. بله، باید همین‌طور باشد و توقع می‌رود نیروی انتظامی در مواجهه با آثار نمایشی و فیلم‌ها و سریال‌ها، نرمش و انعطاف بیشتری داشته باشد و گاهی اجازه دهد  قصور و اشتباهات و ضعف‌های پلیس را هم ببینیم. مثل برخی فیلم‌های سینمای جهان كه گاهی پلیس‌های منفی و بدكردار و بدگفتاری را هم محض تقویت درام به تصویر می‌كشند، اما از آن سو حواسشان به نمایش پلیس‌های درست و حسابی و همه‌چیز تمام هم برای مقابله با قانون‌شكنان و خلافكاران هست. ولی اینجا و در شاه‌كش، نشانی از پلیس مقتدر و باجربزه نیست و حضورشان نقش تعیین‌كننده‌ای در قصه ندارد، به طوری كه حتی می‌توانیم داستان فیلم را بدون حضور آنها هم متصور شد، بدون این‌كه آب از آب تكان بخورد.
ضمن این‌كه فضای جنایی- معمایی شاه‌كش، مستعد یك روایت پرتعلیق و طمأنینه بود كه سنخیت بیشتری با اثر و این گونه داشت و رفتن به سمت خشونت و عصبیت مدام و غافلگیری‌های آنی اما بی‌كاربرد در روند قصه، فیلم را از عمق و تاثیرگذاری دور می‌كند. بنابراین در فضای پر از سوءتفاهم و نه چندان سازنده و تعاملی كه متاسفانه هنوز میان تولیدات سینمایی و نهادها و ارگان‌ها از جمله نیروی انتظامی وجود دارد، مسیری كه سازندگان شاه‌كش برگزیده‌اند، كاركرد معكوس می‌یابد و فیلم را به مخاطره‌ای می‌اندازد كه در این مدت با آن روبه‌رو بوده است و به سلامت هم راه به پایان نبرد.
ضمن امیدواری برای ظرفیت بالاتر پلیس ایران در مواجهه با آثار نمایشی و توجه بیشتر سازندگان فیلم و سریال‌ها برای نمایش اقتدار پلیس كشور، روزنامه جام‌جم آمادگی انعكاس نظرات نیروی محترم انتظامی را درباره فیلم شاه‌كش، اظهارات تهیه‌كننده این پروژه و توضیح درباره تغییرات فیلمنامه دارد.