نامزدهای ریاست‌جمهوری افغانستان چه می‌خواستند‌؟

نامزدهای ریاست‌جمهوری افغانستان چه می‌خواستند‌؟

 انتخابات ریاست ‌جمهوری كه هنوز
در افغـــانستان نوپاست در چهارمین ایستگاهش، باز هم رو به بحران است. هیچ كدام از چهار نامزد پیشتاز حاضر به پذیرش شكست نیستند و احتمال یك حكومت ائتلافی دیگر یا حكومتی موقت در آستانه صلح با طالبان بیش از هر زمان دیگری جدی به نظر می‌رسد. اما این كه چهار نامزد چه فرق‌هایی با هم داشتند، نكته‌ای است كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اشرف غنی

 محمد اشرف غنی، كه بعد از نشستنش بر كرسی ریاست‌جمهوری دفعه قبل نام خانوادگی‌اش را كه اسم یكی از طوایف بزرگ پشتون است، به خاطر وحدت ملی برداشت، شانس اول این انتخابات بود. او از طایفه احمدزی و فارغ‌التحصیل دانشگاه آمریكایی بیروت و كارمند ارشد بانك جهانی بوده است، منش او وفاداری به لیبرالیسم غربی و تكنوكراسی است. آقای غنی، راه‌حل مشكلات افغانستان را بر اساس مكانیزم‌های لیبرال دموكراسی و تطبیق برنامه بانك جهانی می‌داند كه عملا اقتصاد باز لیبرال را تشویق می‌كند. او با همین منش، توانست كشورهای خارجی را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های توسعه بنیادی در كشورش راضی كند، اما عدم پرداخت چند بسته كمكی در روزهای آخر، نشان‌دهنده بی‌اعتمادی خارجی‌ها در حل مشكل فساد در اداره اوست، همان طور كه منتقدانش او را سیاستگری قومگرا می‌دانند و بیشترین امید او هم در انتخابات به ساحات پشتون‌نشین جنوب افغانستان است.
عبدا... عبدا...

آقای عبدا... عبدا...، مهم ترین رقیب او، از میان مجاهدین برخاسته و از طرز فكر مجاهدین نمایندگی می‌كند. طرز فكری كه به نیو اسلامیسم سیاسی در افغانستان شهرت دارد و خواهان موازنه بین قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای و همین‌طور سپردن كار به دست مجاهدین است. عبدا... سخنگوی احمد شاه مسعود و مورد حمایت تاجیك‌ها و همین طور رهبران جهادی غیر پشتون از اقوام هزاره و ازبك است. دكتر عبدا...، برنامه‌اش را ادامه برنامه حكومت ربانی و مسعود و كنترل جامعه از طریق فرماندهان جهادی و بزرگان قومی است.
حکمتیار
حریف فكری او در این انتخابات، گلبدین حكمتیار است. حكمتیار، مهم‌ترین رهبر جهادی وابسته به جریان جهانی اخوان‌المسلمین است.

 او خود را پیرو كسانی چون سید قطب و المودودی و ضد‌استعمار خارجی‌ها می‌داند. این گروه در همه كشورهای اسلامی دیگر هم گناه مشكلات كشورهایشان را به دوش غربی‌ها و توطئه‌های آنها می‌اندازد، آقای حكمتیار كمپینش را با شعار احیای حكومت اسلامی و شعائر اسلامی شروع كرد. او برای تبیین شیوه‌اش، كتاب‌ها و مقالات بسیاری نیز نوشته اما مردم كابل، اكثرا او را باعث و بانی ویرانی‌های كابل در جنگ‌های داخلی می‌دانند، خود او نیز در صحبت هایش عملیات انتحاری را در اكثر اوقات عملیات استشهادی و مبارزه طالبان را بر حق خواند.
رحمت ا... نبیل

چهارمین نامزد پیشتاز اما رحمت ا... نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان است كه با شعار بومی‌گرایی به میدان آمد و توانست طیف وسیعی از روشنفكران و جوانان را دور خود از اقوام مختلف جمع كند. او را امید آینده سیاست افغانستان می‌دانند چرا كه توانست برای اولین بار بعد از دهه‌ها شاید، یك جریان ملی‌گرایی را عرضه كند.
آنچه نبیل در معرفی برنامه‌اش گفت، تازه، شوك آور و جالب بود؛ طرح بومی امنیتی كه تئوری‌های جدید امنیتی مثل نظریه‌های سیاسی جدید محصول مدرنیته غربی‌اند. مكاتب امنیتی جدید هم مثل مكتب فرانكفورت و مكتب كپنهاگ و مكتب انگلیس هر كدام بر اساس ظرفیت‌ها و خواست‌های خود آن كشورها یا در شكل كلان‌تر كشورهای همانندشان در غرب طراحی شده است. مثلا مكتب انگلیس، براساس ایده استعمار بریتانیا طراحی شده است و رابطه كشورهای مستعمره سابق و دید هژمونیك بریتانیا بر سیاست جهانی. تطبیق این پروژه‌ها به قول آقای نبیل، در كشورهای دیگر به‌خصوص جهان سوم یا خیلی نا سازگار است یا اصلا مطابقت با خود كشور‌ها ندارد. او گفت: «نه قبای آمریكایی نه لباس روسی، هیچ یك برای اندام ما دوخته نشده‌اند» و از دولت تیموریان و سامانیان به عنوان الگوهای حكومتداری نام می‌برد كه چطور نهادهای صنفی و مردمی در آنها نقش پر‌رنگ داشته‌اند.
به نظر او راهبرد سیاسی آمریكایی نقش علما را نادیده گرفته و همین طور روستاها را به حاشیه برده كه نتیجه آن سرباز‌گیری برای تروریسم و خشونت شده و بالاخره از نقش شهر در تاریخ فرهنگی شهرهایی مثل بلخ و بخارا یاد كرد كه محل بازرگانی و دانش بوده، اما شهرهای جدید كپی‌های بی‌قواره‌ای از لمپنیزم فیلم‌های هالیوودی و بالیوودی است.
او مثلا به ادارات موازی اشاره می‌كند كه به كپی از اداره آمریكا ساخته شده اند مثل اداره شورای امنیت و چندین نهاد نظارتی كه هیچ‌كدام جایگاه در سنت اجتماعی ندارند. همچنین توجه او به سرحدات و ولسوالی‌ها در طرح امنیتی‌اش نیز تازه است او چهار ستون را در تئوری‌اش برای ثبات افغانستان نام برد. این چهار ستون، نهاد‌های مدنی مثل دولت و پارلمان، ملاها، قریه و بزرگان قریه و بالاخره سیستم‌های شهری است. همچنین بحث او درباره نقش مافیای جهانی مواد مخدر و مافیای پولشویی و معادن در افزایش جنگ هم سخن كمتر گفته شده‌ای است.  این چرخه معیوب دلیل اصلی جنگ روز افزون و تامین مالی جنگ است. فضای جهانی این چرخه را در نظر نگرفته و البته مساله استخباراتی بودن جنگ و نظر به توازن قوا در هرم چند ضلعی قدرت منطقه‌ای هم صحبتی تازه است.
نتیجه نامعلوم
جدا از این چهار كاندیدا، احمد ولی مسعود و لطیف پدرام كاندیداهایی هستند كه طرفدار تغییر نظام افغانستان به فدرالی هستند، فدرالیزم، نظامی بود كه یك گروه از سیاستمداران جهانی هم درباره‌اش صحبت كرده‌اند آخرین مورد آن صحبت‌های جو بایدن، نامزد دموكرات ریاست‌جمهوری آمریكاست. طرحی كه با مخالفت جدی پشتو زبان‌ها روبه‌روست. فرامرز تمنا، جوان‌ترین نامزد انتخابات افغانستان، از داعیه تخصصی شدن دولت صحبت كرد. چند كاندیدا هم از سیستم طالبان دفاع كردند كه رای قابل توجهی نیاوردند و چند تیم انتخاباتی دیگر هم قبل از انتخابات، از هم پاشیدند.
حالا بعد از شش ماه نفسگیر سیاسی در افغانستان، نگاه‌ها به كمیسیون انتخابات افغانستان است تا چه نتیجه‌ای را اعلام می‌كند، اما مهم‌ترین نتیجه این شش
ماه، مطرح شدن بحث‌هایی تازه از سیاستمداران افغانستان و نشاطی بود كه این رقابت‌ها به جامعه داده بود نشاطی كه در آستانه توافق آمریكا با طالبان برای خیلی از افغان‌ها، آخرین امید برای حفظ دموكراسی است.