خدمت ما در دانشگاه بی‌چشمداشت است

خدمت ما در دانشگاه بی‌چشمداشت است


مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) از نگاه برخی، نوعی مدیریت خانوادگی بوده و این عده‌ معتقدند ایجاد تغییرات همه جانبه در این مدیریت، به پویایی و بالندگی دانشگاه کمک می‌کند. دکتر مهدیه مهدوی كنی در پاسخ به این انتقاد می‌گوید: واقعیت این است که یک هیات امنای دانشگاه را اداره می‌کند که مسؤولان شاخص كشور كه از سوی رهبری منصوب هستند، در آن حضور دارند. البته از اعضای خانواده ما هم در هیات هستند. رئیس دانشگاه نیز توسط همین هیات امنا تعیین می‌شود. سال گذشته هیات امنا حجت‌الاسلام آقای دکتر سعدی که هیج نسبت خانوادگی با ما ندارند را پس از پایان دوره ریاست برادرم به ریاست دانشگاه منصوب كرد. البته بدیهی است به دلیل علاقه‌ای که همه فرزندان و حتی نوه‌ها ودامادها و عروس‌ها وبقیه اعضای خانواده به پدرو حفظ نهادی که ایشان با تلاش فراوان تاسیس کرده‌اند، داریم و از زحمات بسیاری که پدرم در طی سی و چند سال برای راه‌اندازی و حفظش متحمل شدند، بیشتر از هرکس مطلعیم و بیش از هرکسی در حفظ و رونق آن تلاش می‌کنیم؛ با این همه عرض می‌کنم که من و خواهرم در دانشگاه، سمت خاصی نداریم و فقط با عنوان عضو هیات علمی درخدمت عزیزان دانشجو در پردیس خواهران
هستیم.
حقوق و مزایای ما هم مثل سایر اساتید و بر اساس تحصیلات و تجارب ما محاسبه می‌شود و کوچک‌ترین مزیتی بر دیگران نداریم. گمان نمی‌کنم از این عملکرد بی‌چشمداشت، بتوان به«مدیریت خانوادگی» تعبیر کرد.
اصولا خدمت در دانشگاه امام صادق(ع) به‌گونه‌ای است که انسان وقتی در آن وارد می‌شود، دیگر نمی‌تواند آن را از زندگی و ذهن خود کنار بگذارد! طبیعتا این حالت در من و اعضای خانواده‌ام، به خاطر تأثیر پدرم بیشتر هم است. من خیلی راحت می‌توانستم در دانشگاه دیگری ادامه کار بدهم و چه بسا که از حقوق و مزایای بیشتری هم برخوردار شوم؛ خواهر و برادرم هم همین‌طور، اما با عشق و رضایت کامل اینجا را انتخاب کردیم. همه تلاشمان  این بوده است که دانشگاه امام‌صادق(ع) از اهداف نخستین خود منحرف نشود و همان‌طور که مرحوم آیت‌ا... مهدوی‌کنی می‌خواستند، پویا و اسلامی پیش برود و ارتقا پیداکند. البته باید بگویم که بی‌هیچ منتی، در این راه حقیقتا از زندگی و آسایش خود زده‌ایم!
من دوره کارشناسی را در دانشگاه امام صادق(ع)، ارشد را در دانشگاه تهران و دکترا را در دانشگاه مذاهب گذراندم. فعالیت در دانشگاه امام صادق‌(ع) نیز از روی علاقه به شیوه و منش پدر است و اعتقادمان به راهی که ایشان برای اداره این دانشگاه انتخاب کردند.
این فقط مختص ما هم نیست. اکثر کسانی که در این دانشگاه تحصیل می‌کنند، این علاقه و تعصب را دارند که همین جا بمانند و خدمت کنند. خلاصه کلام این است که کسی برای پست و مقام به اینجا نیامده است و نباید بیاید. یک وقت‌هایی پدرم به شوخی می‌گفتند: «ما عرضه داشتیم و دانشگاهی را راه انداختیم و خود و خانواده‌مان را وقف آن کردیم، شما هم عرضه دارید این کار را بکنید!» حقیقتا ایده‌های نابی برای این دانشگاه داشتند. البته این حرف‌ها را کسانی می‌زنند که هیچ اطلاعی از مشکلات و چند و چون اداره این دانشگاه ندارند وگرنه کسانی که از نزدیک با مسائل آشنا هستند، می‌دانند اولا تمام تصمیمات در دانشگاه امام صادق(ع) شورایی است و کسی اختیار تصمیم فردی گرفتن ندارد، ثانیا کارهای دانشگاه به‌قدری متعدد و سنگین است که جز با عشق و اعتقاد نمی‌شود از پس آنها برآمد.
کسانی که می‌بینند این دانشگاه در کارش موفق است و انصافا فارغ‌التحصیلان آن کاربلد و عالم هستند، این شایعه پراکنی‌ها را انجام می‌دهند.
 کسانی که دستشان از همه جا کوتاه شده و می‌بینند دانشگاه امام صادق(ع) در مدیریت کشور تأثیرات فراوانی دارد و می‌خواهند از طریق نفوذ در آن و تبدیل کردن آن به مرکز صدور مدرک دانشگاهی، آن را از حیّز انتفاع خارج و به یک مرکز علمی و آموزشی خنثی تبدیل کنند و از این طریق به بدنه مدیریتی نظام لطمه بزنند.