پسر جوان با ادعای مهدورالدمی، مرد كارخانه دار را كشت
2 قاتل برای یك جنایت!
پرونده قتل مرد كارخانه دار با ادعای مهدور الدمی، با ادعای مردی كه مدعی است او قاتل است وارد مرحله تازهای شد. پیش از این پدر و پسری به اتهام ارتكاب این جنایت به قصاص و حبس ابد محكوم شده بودند.
به گزارش خبرنگار جامجم، خرداد سال 89 راننده محسن با پاسگاه روستای خزرآباد حوالی ساری تماس گرفت و خبر از قتل محسن 60 ساله داد.
راننده جوان در اولین گزارش خود به ماموران پلیس گفت: مثل هر روز صبح به خانه محسن رفتم تا او را به كارخانه برسانم.اما هرچه زنگ در خانه را زدم او جواب نداد. بعد هم تا عصر بارها با او تماس گرفتم اما جواب تلفن را نمیداد. برای همین نگران شدم و از روی دیوار به داخل خانهاش رفتم و دیدم جسد غرق به خونش در سرویس بهداشتی خانهاش افتاده است.
ماموران پلیس بلافاصله در محل حاضر شدند. قاتل یادداشتی یك جملهای در صحنه قتل بر جای گذاشته بود كه روی آن نوشته بود: «سزای عمل مرتد.»
با ردیابی تماسهای مقتول، تعدادی از افرادی كه تماسهای مشكوك با او داشتند به عنوان مظنونین پرونده بازداشت شدند تا از میان آنها سرنخی برای رسیدن به عامل اصلی جنایت به دست آید.
یكی از مظنونان در مواجهه با پلیس گفت: چند وقت قبل یكی از همشهریهایمان كه او را كم و بیش میشناسم، به محل كارم آمد و گفت یك نفر را با ضربات چاقو به قتل رسانده و حتی یك فیلم چند ثانیهای هم از موقع جان دادن مقتول به من نشان داد و گفت چون آن فرد به ائمه توهین كرده است، او را به قتل رسانده است. اما در فیلم صورت مقتول مشخص نبود و تشخیص ندادم آن فرد محسن است. حالا كه شما این را میگویید، به این نتیجه رسیدم كه شاید آن فیلم مربوط به لحظه كشته شدن محسن بوده است.
با اطلاعاتی كه آن فرد در اختیار ماموران پلیس قرار داد،متهم اصلی پرونده دستگیر شد و به قتل اعتراف كرد و گفت: من مقتول را نمیشناختم،اما با من تماس گرفت و گفت به خانه اش بروم.وقتی به خانه اش رفتم، شروع كرد به تمسخر عقاید مذهبی من و به ائمه توهین كرد.من هم او را مهدورالدم دانستم و اول با یك میله به وی ضربهای زدم و بعد با چند ضربه چاقو او را از پای درآوردم.»
با توجه به اینكه پذیرش صحت حرفهای متهم كه سیاوش نام دارد؛ برای پلیس سخت بود، تحقیقات برای كشف راز ماجرا و انگیزه اصلی متهم از قتل ادامه پیدا كرد و ردیابی تماسهای اطرافیان قاتل و مقتول مشخص كرد همسر مقتول مدتی با پدر متهم ارتباط پنهانی داشته است. به این ترتیب همسر مقتول كه زینت نام دارد، دستگیر شد و به ارتباط خود با مرتضی، پدر سیاوش اعتراف كرد و متهم شناخته شد.
در ادامه رسیدگی مرتضی نیز بازداشت شد و ادعا كرد به خاطر خصومتی كه با محسن داشته، دستور قتل او را به سیاوش داده بود و روز حادثه خودش سیاوش را به خانه محسن رسانده و سیاوش از روی دیوار به خانه محسن رفته و او را به قتل رسانده است.
تحقیقات پلیس از آشنایان و همسایگان محسن حاكی از آن بود كه مقتول فرد متدین و سازنده چند حسینیه بوده و ادعای سیاوش مبنی بر مهدورالدم بودن او دروغ است.شواهد حاكی از آن بود كه سیاوش با نقشه قبلی پدرش وارد خانه مقتول شده بود.به همین دلیل اتهام آمریت در قتل در پرونده قضایی مرتضی ثبت شد.
متهمان پرونده در دادگاه اتهامات خود را انكار كردند و سیاوش در دفاع از خود باز هم مرتد بودن مقتول را دلیل بر ارتكاب جنایت مطرح كرد.اما دادگاه با اتكا به ادله و شواهد موجود،حكم قصاص را برای سیاوش صادر كرده، در حالی كه مرتضی به حبس ابد محكوم شد.
حكم صادر شده تا یك قدمی اجرا هم پیش رفت كه پای فرد جدیدی به پرونده باز شد كه ادعا میكند قتل محسن كار او بوده و سیاوش بیگناه است.
به این ترتیب بار دیگر پرونده در جریان رسیدگی قرار گرفت. اینبار با درخواست وكیل متهم بهدلیل سكونت اكثریت متهمان و شكات پرونده در تهران،پرونده برای رسیدگی به دادگاه كیفری یك استان تهران ارجاع شد. بهزودی متهمان پرونده در دادگاه كیفری استان تهران محاكمه خواهند شد.
به گزارش خبرنگار جامجم، خرداد سال 89 راننده محسن با پاسگاه روستای خزرآباد حوالی ساری تماس گرفت و خبر از قتل محسن 60 ساله داد.
راننده جوان در اولین گزارش خود به ماموران پلیس گفت: مثل هر روز صبح به خانه محسن رفتم تا او را به كارخانه برسانم.اما هرچه زنگ در خانه را زدم او جواب نداد. بعد هم تا عصر بارها با او تماس گرفتم اما جواب تلفن را نمیداد. برای همین نگران شدم و از روی دیوار به داخل خانهاش رفتم و دیدم جسد غرق به خونش در سرویس بهداشتی خانهاش افتاده است.
ماموران پلیس بلافاصله در محل حاضر شدند. قاتل یادداشتی یك جملهای در صحنه قتل بر جای گذاشته بود كه روی آن نوشته بود: «سزای عمل مرتد.»
با ردیابی تماسهای مقتول، تعدادی از افرادی كه تماسهای مشكوك با او داشتند به عنوان مظنونین پرونده بازداشت شدند تا از میان آنها سرنخی برای رسیدن به عامل اصلی جنایت به دست آید.
یكی از مظنونان در مواجهه با پلیس گفت: چند وقت قبل یكی از همشهریهایمان كه او را كم و بیش میشناسم، به محل كارم آمد و گفت یك نفر را با ضربات چاقو به قتل رسانده و حتی یك فیلم چند ثانیهای هم از موقع جان دادن مقتول به من نشان داد و گفت چون آن فرد به ائمه توهین كرده است، او را به قتل رسانده است. اما در فیلم صورت مقتول مشخص نبود و تشخیص ندادم آن فرد محسن است. حالا كه شما این را میگویید، به این نتیجه رسیدم كه شاید آن فیلم مربوط به لحظه كشته شدن محسن بوده است.
با اطلاعاتی كه آن فرد در اختیار ماموران پلیس قرار داد،متهم اصلی پرونده دستگیر شد و به قتل اعتراف كرد و گفت: من مقتول را نمیشناختم،اما با من تماس گرفت و گفت به خانه اش بروم.وقتی به خانه اش رفتم، شروع كرد به تمسخر عقاید مذهبی من و به ائمه توهین كرد.من هم او را مهدورالدم دانستم و اول با یك میله به وی ضربهای زدم و بعد با چند ضربه چاقو او را از پای درآوردم.»
با توجه به اینكه پذیرش صحت حرفهای متهم كه سیاوش نام دارد؛ برای پلیس سخت بود، تحقیقات برای كشف راز ماجرا و انگیزه اصلی متهم از قتل ادامه پیدا كرد و ردیابی تماسهای اطرافیان قاتل و مقتول مشخص كرد همسر مقتول مدتی با پدر متهم ارتباط پنهانی داشته است. به این ترتیب همسر مقتول كه زینت نام دارد، دستگیر شد و به ارتباط خود با مرتضی، پدر سیاوش اعتراف كرد و متهم شناخته شد.
در ادامه رسیدگی مرتضی نیز بازداشت شد و ادعا كرد به خاطر خصومتی كه با محسن داشته، دستور قتل او را به سیاوش داده بود و روز حادثه خودش سیاوش را به خانه محسن رسانده و سیاوش از روی دیوار به خانه محسن رفته و او را به قتل رسانده است.
تحقیقات پلیس از آشنایان و همسایگان محسن حاكی از آن بود كه مقتول فرد متدین و سازنده چند حسینیه بوده و ادعای سیاوش مبنی بر مهدورالدم بودن او دروغ است.شواهد حاكی از آن بود كه سیاوش با نقشه قبلی پدرش وارد خانه مقتول شده بود.به همین دلیل اتهام آمریت در قتل در پرونده قضایی مرتضی ثبت شد.
متهمان پرونده در دادگاه اتهامات خود را انكار كردند و سیاوش در دفاع از خود باز هم مرتد بودن مقتول را دلیل بر ارتكاب جنایت مطرح كرد.اما دادگاه با اتكا به ادله و شواهد موجود،حكم قصاص را برای سیاوش صادر كرده، در حالی كه مرتضی به حبس ابد محكوم شد.
حكم صادر شده تا یك قدمی اجرا هم پیش رفت كه پای فرد جدیدی به پرونده باز شد كه ادعا میكند قتل محسن كار او بوده و سیاوش بیگناه است.
به این ترتیب بار دیگر پرونده در جریان رسیدگی قرار گرفت. اینبار با درخواست وكیل متهم بهدلیل سكونت اكثریت متهمان و شكات پرونده در تهران،پرونده برای رسیدگی به دادگاه كیفری یك استان تهران ارجاع شد. بهزودی متهمان پرونده در دادگاه كیفری استان تهران محاكمه خواهند شد.