دلدادگی دردسرساز خانم معلم به دزد شیشه‌ای
خانم معلم كه در پی دلدادگی به پسری به شیشه گرفتار شده و با او به سرقت خودروهای پراید سریالی در تهران دست می‌زد، بازداشت شد. اعتیاد زن جوان به شیشه باعث اخراجش از مدرسه شد.
به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، از اوایل مرداد امسال شكایت‌هایی در دستور كار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت مبنی بر این‌كه خودروهای پراید مدل زیر 87 در غرب و شمال‌غرب تهران سرقت شده است.
پرونده‌ای نزد میثم حسین‌پور، دادیار شعبه دوم دادسرای ناحیه 34 تهران تشكیل شد و با دستور قضایی، تحقیقات برای دستگیری سارق یا سارقان فراری آغاز شد تا این كه چند روز پیش ماموران در غرب تهران هنگام گشتزنی مشاهده كردند مرد جوانی كاپوت خودروی پرایدی را بالا زده و در حال جست‌وجو در موتور آن است و زن جوانی پشت فرمان خودرو نشسته است. آنها به محض دیدن پلیس قصد فرار داشتند که بازداشت شدند. آنها در بازجویی اولیه مدعی بودند كه خودرو متعلق به خودشان است و در حال تعمیرش بودند و اشتباهی بازداشت شده‌اند. اما زمانی كه مالك خودرو از سوی پلیس شناسایی شد، ماموران دریافتند آنها سارق هستند.
در جریان تحقیقات پلیسی معلوم شد، فرهاد 24 ساله شیشه‌ای و دزد سابقه داری است كه چندی پیش از زندان آزاد شده و همسر شیشه‌ای وی تا یك سال و نیم پیش معلم مدرسه دخترانه بوده اما به خاطر اعتیاد از مدرسه اخراج شده است. این زوج معتاد در بازجویی پلیسی اعتراف كردند به‌خاطر هزینه‌های زندگی‌شان و خرید شیشه به سرقت خودروها و وسایل داخل آن از جمله خودروهای پراید دست زده‌اند و تاكنون به 50 فقره سرقت اعتراف كرده‌اند.
متهمان در بازداشت به سر می‌برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
روزی 200هزار تومان شیشه مصرف می‌کردیم
شیرین 34 ساله تا همین یك سال و نیم پیش خانم معلم مدرسه بود، اما دلدادگی‌اش به یك دزد شیشه‌ای، او را گرفتار اعتیاد كرد و از وی سارق ساخت.
چطور با فرهاد آشنا شدی؟
یك سال و نیم پیش با دوستم به بوستان محله‌مان در غرب تهران رفته بودیم كه او مرا با یكی از اقوامشان به نام فرهاد آشنا كرد. در پی این آشنایی به هم علاقه‌مند شدیم. فرهاد كارش مكانیكی و ده سال از من كوچك‌تر بود. چندبار به خواستگاری‌ام آمد اما خانواده‌ام مخالف این ازدواج بودند اما سرانجام با هم ازدواج كردیم.
می‌دانستی خلافكار است؟
بعد از گذشت چند ماه از آشنایی‌مان متوجه شدم سه بار زندان رفته و سارق خودرو و لوازم آن است. حتی همان موقع گفت كه شیشه‌ای است. به من قول داد كه اعتیادش را ترك كند و سرقت را كنار بگذارد كه نشد. بعد من كم‌كم به‌خاطر دلدادگی‌ام به او گرفتار شیشه شدم.
چرا سرقت می‌كردید؟
به‌خاطر مصرف شیشه هردویمان كه روزانه 200 هزار تومان بود مجبور بودیم سرقت کنیم.
شیوه سرقت‌ها چطور بود ؟
ما با پرسه زدن در محله‌های غرب و شمال‌غرب تهران از جمله آریاشهر، ستارخان و مرزداران خودروهای پارك شده پراید زیر 87 را پیدا می‌كردیم؛ بعد شوهرم با شاه‌كلید قفل را باز و آن را سرقت می‌كردیم. لوازم با ارزش داخل خودرو را می‌فروختیم. اگر مداركی داخل خودرو بود را هم به كلاهبرداری می‌دادیم و 150 هزار تومان می‌گرفتیم.
به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، از اوایل مرداد امسال شكایت‌هایی در دستور كار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت مبنی بر این‌كه خودروهای پراید مدل زیر 87 در غرب و شمال‌غرب تهران سرقت شده است.
پرونده‌ای نزد میثم حسین‌پور، دادیار شعبه دوم دادسرای ناحیه 34 تهران تشكیل شد و با دستور قضایی، تحقیقات برای دستگیری سارق یا سارقان فراری آغاز شد تا این كه چند روز پیش ماموران در غرب تهران هنگام گشتزنی مشاهده كردند مرد جوانی كاپوت خودروی پرایدی را بالا زده و در حال جست‌وجو در موتور آن است و زن جوانی پشت فرمان خودرو نشسته است. آنها به محض دیدن پلیس قصد فرار داشتند که بازداشت شدند. آنها در بازجویی اولیه مدعی بودند كه خودرو متعلق به خودشان است و در حال تعمیرش بودند و اشتباهی بازداشت شده‌اند. اما زمانی كه مالك خودرو از سوی پلیس شناسایی شد، ماموران دریافتند آنها سارق هستند.
در جریان تحقیقات پلیسی معلوم شد، فرهاد 24 ساله شیشه‌ای و دزد سابقه داری است كه چندی پیش از زندان آزاد شده و همسر شیشه‌ای وی تا یك سال و نیم پیش معلم مدرسه دخترانه بوده اما به خاطر اعتیاد از مدرسه اخراج شده است. این زوج معتاد در بازجویی پلیسی اعتراف كردند به‌خاطر هزینه‌های زندگی‌شان و خرید شیشه به سرقت خودروها و وسایل داخل آن از جمله خودروهای پراید دست زده‌اند و تاكنون به 50 فقره سرقت اعتراف كرده‌اند.
متهمان در بازداشت به سر می‌برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
روزی 200هزار تومان شیشه مصرف می‌کردیم
شیرین 34 ساله تا همین یك سال و نیم پیش خانم معلم مدرسه بود، اما دلدادگی‌اش به یك دزد شیشه‌ای، او را گرفتار اعتیاد كرد و از وی سارق ساخت.
چطور با فرهاد آشنا شدی؟
یك سال و نیم پیش با دوستم به بوستان محله‌مان در غرب تهران رفته بودیم كه او مرا با یكی از اقوامشان به نام فرهاد آشنا كرد. در پی این آشنایی به هم علاقه‌مند شدیم. فرهاد كارش مكانیكی و ده سال از من كوچك‌تر بود. چندبار به خواستگاری‌ام آمد اما خانواده‌ام مخالف این ازدواج بودند اما سرانجام با هم ازدواج كردیم.
می‌دانستی خلافكار است؟
بعد از گذشت چند ماه از آشنایی‌مان متوجه شدم سه بار زندان رفته و سارق خودرو و لوازم آن است. حتی همان موقع گفت كه شیشه‌ای است. به من قول داد كه اعتیادش را ترك كند و سرقت را كنار بگذارد كه نشد. بعد من كم‌كم به‌خاطر دلدادگی‌ام به او گرفتار شیشه شدم.
چرا سرقت می‌كردید؟
به‌خاطر مصرف شیشه هردویمان كه روزانه 200 هزار تومان بود مجبور بودیم سرقت کنیم.
شیوه سرقت‌ها چطور بود ؟
ما با پرسه زدن در محله‌های غرب و شمال‌غرب تهران از جمله آریاشهر، ستارخان و مرزداران خودروهای پارك شده پراید زیر 87 را پیدا می‌كردیم؛ بعد شوهرم با شاه‌كلید قفل را باز و آن را سرقت می‌كردیم. لوازم با ارزش داخل خودرو را می‌فروختیم. اگر مداركی داخل خودرو بود را هم به كلاهبرداری می‌دادیم و 150 هزار تومان می‌گرفتیم.
