مشكلات‌فرهنگی مشكلات پزشكی

مشكلات‌فرهنگی مشكلات پزشكی


یكی از مشكلات ناشنوایان از نبود فرهنگ مواجهه با آنها نشأت می‌گیرد. به این شکل که توانایی ناشنوایان درنظر گرفته نمی‌شود و در بسیاری از مواقع، خانواده‌ها به فرد ناشنوا اجازه نمی‌دهند كه زندگی كند و او را تحت کنترل خودشان نگه می‌دارند. در رسانه، توانایی‌های آنها دیده نمی‌شود. چون آنها نمی‌توانند بشنوند، از كلماتی استفاده می‌كنند كه خوشایند و دلخوش ناشنوایان نیست.
افراد شنوا و ناشنوا فرقی با هم ندارند و با آموزش فاصله بین آنها قابل از بین رفتن است. یكی از مشكلات ناشنوایان این است كه روی آنها نگاه پزشكی وجود دارد. تا زمانی كه نگاه پزشكی و درمانی روی ناشنوایان باشد این مشكلات هم وجود دارد. همین كه والدین به این فكر می‌كنند كه كاشت حلزون را انجام بدهند تا همه چیز حل شود، اشتباه است. یك نكته مهم این است كه چه با سمعك و چه با كاشت، فردی كه ناشنواست، شنوا نمی‌شود. كاشت حلزون جدا از این كه آسیب‌های خود را دارد، كارآیی‌اش هم مانند سمعك است، هرچند كه كمی پیشرفته‌تر است و برای افرادی به كار می‌رود كه ناشنوای مطلق باشند.
یكی دیگر از مشكلات جامعه ناشنوایان این است كه برخی خانواده‌ها با زبان اشاره با فرزندان ناشنوایشان صحبت نمی‌كنند. در حال حاضر آموزش و پرورش به این نكته رسیده كه با زبان اشاره باید با ناشنوایان ارتباط بگیرد.
برخی خانواده‌ها بعد از كاشت حلزون ادعا می‌كنند كودكشان صوت دارد، حرف می‌زند و دیگر ناشنوا نیست. خانواده‌ها می‌گویند بچه را كه صدا می‌كنم برمی‌گردد، اما دقت نمی‌كنند چه فشاری روی این بچه وجود دارد. تا زمانی كه فشار به بچه‌ها وارد می‌شود، ناشنوا حتی اگر متوجه خیلی از صحبت‌ها نشود، سكوت می‌كند؛ چون فكر می‌كند اگر از ناتوانی‌اش بگوید، این ضعف اوست. بسیاری از والدین نمی‌دانند كه چطور با كودكان ناشنوایشان ارتباط برقرار كنند. این كه صرفا تنها صدایشان را بشنوند تا چه قدر می‌تواند مهم باشد؟
والدین فكر می‌كنند با فشار روی فرزند ناشنوا و اجبارش به حرف زدن، به او اعتماد به نفس می‌دهند. آنها اتفاقا عزت نفس را از بچه می‌گیرند. خود بچه می‌داند كه مشكل دارد و نمی‌تواند صحبت كند. مشكل از زمانی شروع می‌شود كه پزشك به والدین می‌گوید با كاشت حلزون مشكل ناشنوایی حل ‌می‌شود. درصورتی كه با این نسخه مشكلات دیگری به مشكلات ناشنوایان اضافه می‌شود.