انتقامگیری 500 میلیونی كارگر اخراجی از مرد لوسترفروش
مردجوان وقتی از مغازه لوسترفروشی اخراج شد با استخدام پنج آدمربا نقشه ربودن كارفرمایش و اخاذی 500 میلیون تومانی ازوی را رقم زد. متهم با پول اخاذی برای خودش مغازه لوسترفروشی راهاندازی كرد.
به گزارش خبرنگارجنایی جامجم، اوایل فروردین امسال، مرد میانسالی باحضور درشعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از چهار مامور قلابی به اتهام آدمربایی و اخاذی 500 میلیون تومانی شكایت كرد.
با دستور بازپرس سهرابی، تحقیقات در دستوركار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
شاكی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: روز حادثه نزدیك مغازه لوسترفروشیام در مركز تهران در حال قدمزدن بودم كه خودروی پژو 206 مقابلم توقف كرد. سه نفراز آن پیاده شده، سمتم آمدند و گفتند ماموران اداره اطلاعات هستند. چون به آنها گزارش شده من در مغازهام مواد میفروشم و كارم پولشویی است، مرا به داخل خودرو انداختند، بیهوشم كردند و ربودند و زمانی كه چشمانم را باز كردم در خانه ویلایی بودم.
وی افزود: فردی هم با گوشی در حال تهیه فیلم و عكس از من بود. دستان و پاهایم بسته بود. او هر چند ساعت میآمد و فیلم و عكس تهیه میكرد. آنها 20 میلیون تومان پول ازحسابم برداشتند و در تماس با خانوادهام آنها را مجبور كردند 480 میلیون تومان دیگر به حسابم واریز كنند كه خانوادهام برای نجات جان من این پول را دادند. بعد از یك شبانهروز كه گروگان آنها بودم، مرا دست و پا بسته در خیابانی در جنوب تهران رها كردند و متواری شدند.
ماموران به محل وقوع آدمربایی اعزام شدند و دوربینهای مداربسته اطراف محل را بازبینی كردند كه معلوم شد ماجرای آدمربایی شاكی صحت دارد، اما تصاویر متهمان به درستی مشخص نیست و خودروی آنها نیز پلاك مخدوش است. در شاخه دیگری از تحقیقات مشخص شد آدمرباها با
500 میلیون تومان پولی كه اخاذی كردهاند دلارخریده و فرار كردهاند. بعد از 9 ماه از این ماجرا، ماموران رد چهار نفر از آدمرباها را به دست آوردند و آنها در عملیات جداگانهای بازداشت شدند. آنهادر جریان تحقیقات اعتراف كردند از سوی فرد دیگری برای این آدمربایی اجیر شده بودند و سركرده آنها مرد خلافكار میانسالی به نام فرهاد است. او در غرب تهران شناسایی و بازداشت شد و در جریان تحقیقات پلیسی گفت: در یك مهمانی شبانه با سهیل آشنا شدم كه در پی این ارتباط دوستی یك روز به من گفت كارفرمایش كه فرد پولداری است، حقوق درستی به او نمیدهد، حقش را خورده و اكنون وی را اخراج كرده است. او از من خواست مرد لوستر فروش را ربوده تا با اخاذی از این راه پول كلان نصیبمان شود.
وی افزود: او حتی عكس و نشانی مرد مغازه دار را تلگرامی برایم ارسال كرد كه من با استخدام چهار نفر برای اجرای نقشه آدمربایی تصاویر شاكی و نشانی محل كارش را به آنها دادم. سهیل شرط كرد در صورتی پولمان را میدهد كه از لحظه آدمربایی تا پایان این ماجرا عكس و فیلم تهیه كرده و تلگرامی برایش ارسال كنم كه قبول كردم. آن روز همدستانم با جعل عنوان ماموران اداره اطلاعات به بهانه اینكه مرد لوسترفروش پولشویی میكند و مغازهاش پوششی برای خرید و فروش مواد مخدر است، او را ربودند و من از لحظه ربایش مرد مغازه دار فیلم و عكس گرفتم و برای سهیل ارسال كردم. یك شبانه روز لوسترفروش را شكنجه دادیم. درادامه 500 میلیون تومان از گروگان اخاذی كردیم. پول آن را به سهیل دادیم و او بعد از خرید دلار سهمی به ما پنج نفر داد و بقیه را كه 350 میلیون تومان میشد را خودش برداشت.
با اعتراف وی، طراح آدمربایی نیز بازداشت شد و در جریان تحقیقات پلیسی گفت: پنج سال در
مغازه شاكی كار كردم، اما به درستی حقم را نمیداد. آخر هم مرا اخراج كرد. از او كینه به دل داشتم و بعد از آشنایی با فرهاد و همدستانش، آنها وی را ربودند و به اخاذی دست زدیم. با سهم خودم نیز اطراف تهران مغازه لوسترفروشی راه انداختم.
پس از تحقیقات در دادسرا، برای اعضای این باند آدمربایی قرارقانونی صادر شد.
به گزارش خبرنگارجنایی جامجم، اوایل فروردین امسال، مرد میانسالی باحضور درشعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از چهار مامور قلابی به اتهام آدمربایی و اخاذی 500 میلیون تومانی شكایت كرد.
با دستور بازپرس سهرابی، تحقیقات در دستوركار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
شاكی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: روز حادثه نزدیك مغازه لوسترفروشیام در مركز تهران در حال قدمزدن بودم كه خودروی پژو 206 مقابلم توقف كرد. سه نفراز آن پیاده شده، سمتم آمدند و گفتند ماموران اداره اطلاعات هستند. چون به آنها گزارش شده من در مغازهام مواد میفروشم و كارم پولشویی است، مرا به داخل خودرو انداختند، بیهوشم كردند و ربودند و زمانی كه چشمانم را باز كردم در خانه ویلایی بودم.
وی افزود: فردی هم با گوشی در حال تهیه فیلم و عكس از من بود. دستان و پاهایم بسته بود. او هر چند ساعت میآمد و فیلم و عكس تهیه میكرد. آنها 20 میلیون تومان پول ازحسابم برداشتند و در تماس با خانوادهام آنها را مجبور كردند 480 میلیون تومان دیگر به حسابم واریز كنند كه خانوادهام برای نجات جان من این پول را دادند. بعد از یك شبانهروز كه گروگان آنها بودم، مرا دست و پا بسته در خیابانی در جنوب تهران رها كردند و متواری شدند.
ماموران به محل وقوع آدمربایی اعزام شدند و دوربینهای مداربسته اطراف محل را بازبینی كردند كه معلوم شد ماجرای آدمربایی شاكی صحت دارد، اما تصاویر متهمان به درستی مشخص نیست و خودروی آنها نیز پلاك مخدوش است. در شاخه دیگری از تحقیقات مشخص شد آدمرباها با
500 میلیون تومان پولی كه اخاذی كردهاند دلارخریده و فرار كردهاند. بعد از 9 ماه از این ماجرا، ماموران رد چهار نفر از آدمرباها را به دست آوردند و آنها در عملیات جداگانهای بازداشت شدند. آنهادر جریان تحقیقات اعتراف كردند از سوی فرد دیگری برای این آدمربایی اجیر شده بودند و سركرده آنها مرد خلافكار میانسالی به نام فرهاد است. او در غرب تهران شناسایی و بازداشت شد و در جریان تحقیقات پلیسی گفت: در یك مهمانی شبانه با سهیل آشنا شدم كه در پی این ارتباط دوستی یك روز به من گفت كارفرمایش كه فرد پولداری است، حقوق درستی به او نمیدهد، حقش را خورده و اكنون وی را اخراج كرده است. او از من خواست مرد لوستر فروش را ربوده تا با اخاذی از این راه پول كلان نصیبمان شود.
وی افزود: او حتی عكس و نشانی مرد مغازه دار را تلگرامی برایم ارسال كرد كه من با استخدام چهار نفر برای اجرای نقشه آدمربایی تصاویر شاكی و نشانی محل كارش را به آنها دادم. سهیل شرط كرد در صورتی پولمان را میدهد كه از لحظه آدمربایی تا پایان این ماجرا عكس و فیلم تهیه كرده و تلگرامی برایش ارسال كنم كه قبول كردم. آن روز همدستانم با جعل عنوان ماموران اداره اطلاعات به بهانه اینكه مرد لوسترفروش پولشویی میكند و مغازهاش پوششی برای خرید و فروش مواد مخدر است، او را ربودند و من از لحظه ربایش مرد مغازه دار فیلم و عكس گرفتم و برای سهیل ارسال كردم. یك شبانه روز لوسترفروش را شكنجه دادیم. درادامه 500 میلیون تومان از گروگان اخاذی كردیم. پول آن را به سهیل دادیم و او بعد از خرید دلار سهمی به ما پنج نفر داد و بقیه را كه 350 میلیون تومان میشد را خودش برداشت.
با اعتراف وی، طراح آدمربایی نیز بازداشت شد و در جریان تحقیقات پلیسی گفت: پنج سال در
مغازه شاكی كار كردم، اما به درستی حقم را نمیداد. آخر هم مرا اخراج كرد. از او كینه به دل داشتم و بعد از آشنایی با فرهاد و همدستانش، آنها وی را ربودند و به اخاذی دست زدیم. با سهم خودم نیز اطراف تهران مغازه لوسترفروشی راه انداختم.
پس از تحقیقات در دادسرا، برای اعضای این باند آدمربایی قرارقانونی صادر شد.
تیتر خبرها
-
دستگیری 51 اغتشاشگر در پایتخت
-
مجازات اعدام برای مدیر كانال موهن
-
سلفی با زلمه
-
انتقامگیری 500 میلیونی كارگر اخراجی از مرد لوسترفروش
-
آزار دختر نوجوان به بهانه رهایی از اجنه
-
محاكمه شاگرد نانوایی به اتهام قتل بچه محل
-
دام سیاه برای شاخ اینستاگرام
-
2 كشته در برق گرفتگی چاه
-
3 كشته در تصادف زنجیرهای
-
مرگ خاموش 3 نفردر چالوس
-
شهادت مامور جوان در تیراندازی مرد مهاجم
-
بازداشت عاملان شهادت سرگرد جواهری