من نبودم دوستم بود!

عاملان قتل پسر جوان در جلسه دادگاه اتهام را گردن یكدیگر انداختند

من نبودم دوستم بود!

چهار مرد جوان كه متهم به آدم‌ربایی منجر به قتل هستند، در دادگاه كیفری محاكمه شدند. متهمان در جریان محاكمه اتهامات خود را انكار كردند و هر كدام سعی كردند گناه را گردن دیگری بیندازند.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، 28 اسفند 95 بود كه خانواده مرد جوان به نام بهرام مفقود شدن ناگهانی او را به ماموران پلیس شهریار خبر دادند. پدر بهرام به ماموران گفت: «نزدیك ظهر بود كه پسرم برای دیدن دوستش به نام خسرو، از خانه بیرون رفت، اما تا آخر شب به خانه برنگشت و تماس‌های ما را پاسخ نداد. این در حالی بود كه نیمه شب متوجه شدیم خودروی پسرم را هم از جلوی در خانه سرقت كرده‌اند.»
ردیابی برای یافتن سرنخی از بهرام در دستور كار پلیس قرار گرفت و در روزهای آغازین سال 96 خودروی 206 او در اطراف راه‌آهن تهران كشف شد و لباس‌هایی آغشته به خون در ماشین او بود. ماموران خسرو را مورد بازجویی قرار دادند، اما او منكر اطلاع از سرنوشت دوستش شد.
در ادامه تحقیقات مشخص شد فردی با كارت عابر‌بانك بهرام از یك طلافروشی خرید انجام داده و با دریافت اطلاعات دوربین مداربسته طلافروشی و شناسایی چهره خریدار؛ دستگیری او در دستور كار پلیس قرار گرفت و شش ماه بعد از وقوع حادثه بالاخره دو نفر از متهمان پرونده كه همان خریداران طلا به نام‌های محسن و هادی بودند، دستگیر شده و پرده از راز جنایت هولناك خود برداشتند. آنها به ماموران گفتند كه از مدتی قبل نقشه ربودن بهرام توسط دوست صمیمی او، به نام خسرو كشیده شد. بعد از كشاندن بهرام به خانه یكی از دوستانشان به نام خسرو كارت بانكی او را گرفته و به ما دادند.
خسرو و حمید بعد از اعترافات دو متهم اول پرونده دستگیر شدند و حمید در اعتراف به قتل گفت: «خسرو به ما گفته بود كه دوست صمیمی‌اش مقدار زیادی پول در حساب بانكی‌اش دارد و به حدی به او نزدیك است كه رمز كارت بانكی‌اش را هم می‌داند. آن روز او را به خانه من كشاند. بعد من به او چاقو زدم و خسرو پارچه‌ای در دهان او فرو كرد كه دیگر نتواند نفس بكشد. بعد هم جسد او را نزدیكی رودخانه‌ای به نام چای‌شاد در نزدیك سلطان‌آباد انداختیم. بعد هم خودروی بهرام را از مقابل خانه‌شان سرقت كردیم تا وانمود كنیم قتل كار افراد ناشناس و به خاطر سرقت خودروی پژو 206 مقتول بوده است.»
با وجود تلاش ماموران، جسد بهرام كشف نشد. با اعترافات متهم و طرح شكایت اولیای دم، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه كیفری یك استان تهران ارجاع شد و متهمان روز گذشته برای دفاع از خود پای میز محاكمه رفتند.
پدر و مادر بهرام در ابتدای جلسه تقاضای قصاص قاتل و اشد مجازات بقیه متهمان را كردند.
حمید به عنوان متهم ردیف اول گفت: «اتهام آدم‌ربایی را قبول ندارم، چون آن روز به دعوت خسرو، بهرام با میل و خواسته خود به خانه من آمد. من و بهرام شیشه كشیده بودیم. بهرام به من پیشنهاد بی‌شرمانه داد و من در حال خودم نبودم و با او درگیر شدم و یك ضربه با چاقو به او زدم، اما خسرو در دهانش پارچه گذاشت و باعث مرگ او شد.»
خسرو نیز دردفاع از خود گفت: «آن روز زمانی كه حمید و بهرام با هم درگیر شدند، حمید با قمه به من هم ضربه زد و به گوشه‌ای افتادم و دیگر نفهمیدم چطور بهرام جانش را از دست داد، اما بعد از قتل وسوسه شدم كه از كارت عابر‌بانك او پول سرقت كنیم، با این‌كه از قبل نقشه سرقت و آدم‌ربایی نداشتیم.»
دو متهم دیگر پرونده نیز منكر حضور خود در صحنه جنایت شدند و هرگونه ارتباط با قتل و سرقت را انكار كردند.
پس از دفاعیات متهمان، هئیت قضات برای صدور رای وارد شور شد.