انتقام مسموم

بررسی آمار ضد و نقیض ‌تلفات پرندگان مهاجر و اصرار بر‌شایع نشدن آنفلوآنزای پرندگان در شمال کشور

انتقام مسموم

فاجعه مرگ پرندگان در تالاب میانکاله، صورت مساله است. مواجهه مسوولان و فعالان محیط زیست و افکار عمومی اما در ارتباط با این فاجعه همانی است که همیشه در برابر بحران‌های این‌چنینی با آن رو به رو بوده‌ایم. ربطی هم به محیط زیستی بودن یا نبودن ماجرا ندارد. همین است که یک گزارش در رابطه با مرگ نزدیک به 6000‌پرنده تنها در ظرف سه روز در تالاب میانکاله فقط با چندین و چند فرضیه کامل می‌شود. به نظر می‌رسد مراجع رسمی و مسوولان هم اصرار در ابهام ماجرا دارند. صورت مساله این ماجرا تلف شدن بیش از 6000پرنده است،‌ اما ابهامات از همین تعداد پرنده‌ها آغاز شده است. ابتدا مسوولان محیط زیست تعداد این پرنده‌ها را 3000 بال اعلام کردند، در حالی که فعالان محیط زیست از تلف شدن 5000 بال نوشتند. این ‌ در حالی است که برخی از این فعالان اعلام کرده‌اند تعداد 5000 بال تنها متعلق به مناطقی است که تاکنون پایش شده است. وضعیت ناگوارتر از تعداد پرندگان تلف شده است، چرا که پس از گذشت چهار روز از این اتفاق، هنوز دلیل اصلی و البته رسمی تلفات این پرنده‌ها اعلام نشده است. دلایلی هم که اعلام شده نه از سوی منبعی رسمی بلکه از معتمدان سازمان‌های دولتی است، هر چند در رابطه با همان اظهارنظرها هم ابهامات بسیاری وجود دارد.

در گفته‌های رسمی مسوولان آمار معتبری دیده نمی‌شود. اگر بخواهیم مرجع رسمی اخبار را ملاک بگیریم  تنها در میانه گفت‌وگوی روز گذشته احمدرضا لاهیجان‌زاده، معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست اشاره‌ای گذرا به تعداد تلفات این پرنده‌ها شده است. او روز گذشته در رابطه با دلیل مرگ این پرنده‌ها به مرگ‌ تقریبا 2000 بال پرنده در تالاب میانکاله اشاره کرده است. این تعداد در گفته‌های فرمانده یگان حفاظت محیط زیست مازندران هم تکرار شده است، اما با یک پیشفرض مهم. آن‌طور که مسلم آهنگری می‌گوید: گشت مأموران یگان ویژه در دو کیلومتر از وسعت میانکاله تاکنون به کشف لاشه 2000 پرنده منجر شده است. به این مفهوم که 2000 پرنده تنها در پایش دو کیلومتر از مساحت مورد نظر به دست آمده است. چند ساعت بعد اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران گزارشی منتشر کرد که نشان می‌داد در چهارمین روز پایش تالاب بین المللی میانکاله بیش از ۴۰۰۰ لاشه انواع پرندگان مهاجر جمع آوری و دفن بهداشتی شده است. اما برخی از فعالان محیط زیست در این منطقه خبر از دفن 6000 پرنده تا ظهر دیروز داده‌اند. مهم این است که بدانیم این تعداد لاشه از حدود 20 گونه پرنده بوده است و عرصه‌ای هم که این اتفاق در آن افتاده است بین ده تا 15 کیلومتر وسعت دارد.
دلیل مرگ پرندگان چیست؟
تا دلتان بخواهد فرضیه بر مرگ این پرندگان وجود دارد، از آنفلوآنزای پرندگان بگیرید تا ریختن سم توسط شکارچیان و انتقام از محیط زیست و ریشه گندیده گیاهان و فاضلاب خانگی و صنعتی و مسمومیت غذایی! هر کدام از این فرضیه‌ها هم به باور مطرح کنندگانشان پایه علمی دارد. در این مورد هم باید از مراجع رسمی آغاز کنیم. همین دیروز احمدرضا لاهیجان‌زاده، معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده است لاشه پرندگان را به سازمان دامپزشکی فرستاده‌اند.او‌ مسموم بودن تالاب میانکاله را علت احتمالی مرگ پرندگان‌ اعلام کرده است. تکمله این گفته‌های مسوول محیط زیست این نکته است که آنها احتمال  آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان را رد کرده‌اند.
دومین فرضیه هم منبعی نیمه رسمی دارد. آن‌طور که ایرنا ‌ بهرنگ اکرامی را معرفی کرده او دامپزشک معتمد محیط ‌زیست مازندران است! اکرامی اما علت تلفات مشکوک چند هزار بال پرنده مهاجر زمستان‌گذران ‌ در تالاب بین‌المللی میانکاله را مسمومیت غذایی اعلام کرده است. تشابه نظر او با معاون محیط زیست رد قطعی آنفلوآنزای حاد پرندگان است.  تکرار در تکذیب عدم ابتلای پرندگان به آنفلوآنزا هم در نوع خودش جالب توجه است. هر چند آن‌طور که محمد یکتانیک، پرنده‌شناس به ما می‌گوید:  با نگاهی به تنوع گونه‌های پرندگان تلف شده می‌توان متوجه شد فرضیه مسمومیت غذایی بسیار دور از ذهن است؛ چرا که منبع تغذیه بسیاری از این پرندگان یکسان نبوده است.
انتقام از پرندگان با سم
از کنار گفته‌های علی‌اصغر ماکنعلی، معاون سازمان دامپزشکی کشور که اعلام کرده بود «ممکن است دلیل مرگ و میر این پرندگان به خاطر استفاده از ریشه گندیده شده گیاهان در تالاب‌ها باشد که تولید سم می‌کند و کشنده هستند.» بگذریم چرا که خود علی‌اصغر ماکنعلی هم این فرضیه را یک احتمال دانسته است، اما چیزی که مدام فعالان حوزه محیط زیست به آن استناد می‌کنند مربوط است به اتفاق مشابهی که در دهه 70 افتاده است.  
اواخر سال‌های دهه 70 ناگهان میزان قابل توجهی از قسمت‌های جنوب غربی میانکاله پر از لاشه پرندگان زمستان گذران شد، آن‌قدر وضعیت بد بود که تا ماه‌ها بوی تعفن همچنان پایدار بود و تقریبا همه محلی‌ها مطمئن بودند این اتفاق از کجا آب می‌خورد، ماجرا از این قرار بود که تعدادی شکارچی محلی برای انتقام از محیط‌زیست در تالاب چند لیتر سم آفت ریختند. حالا هم نشانه‌هایی از مسمومیت در این منطقه وجود دارد و بسیاری احتمال می‌دهند که مشابه اتفاق تاریخی که در دهه 70 میان محیط‌زیست و شکارچیان و صیادان رخ داد امسال هم تکرار شده باشد. هر چند تشابه فراوانی میان داستان دهه 70 و حالا وجود دارد، اما گستره بالای مسمومیت در پهنه اتفاق افتاده تا حدود زیادی این فرضیه را منتفی می‌کند، هر چند باید بدانیم وقتی افرادی هستند که بخشی از جنگل‌های گلستان را آتش می‌زنند تا محیط بانان را سرگرم کنند و خودشان به راحتی به شکار مارال بپردازند چنین فرضیه‌هایی در مسمومیت عمدی تالاب چندان دور از ذهن نیست.