نگاهی به فیلم «روز صفر» ساخته سعید ملكان
امیرخان در پاكستان
مسعود غزنچای منتقد سینما
اولین فیلم سعید ملكان، یك تریلر پلیسی جذاب است. سعید ملكان بعد از سالها فعالیت به عنوان طراح گریم و تهیهكننده، اولین فیلم سینماییاش را كارگردانی كرد. فیلمی بسیار سخت با پروداكشن بالا كه موضوع دستگیری عبدالمالك ریگی را روایت میكند. «روز صفر» ابتدا در یك سكانس شلوغ و طولانی، دار و دسته عبدالمالك ریگی را در پاكستان نشان میدهد كه در حال آماده كردن مواد منفجره هستند. با ورود عبدالمالك ریگی (با بازی ساعد سهیلی) به میان نیروهایش، متوجه میشویم قرار است گروهك ریگی در شهرهای بزرگ و اصلی ایران عملیات تروریستی و بمبگذاری انجام دهد. از سوی دیگر، یك مامور امنیتی ایران (با بازی امیر جدیدی) در كشور آلمان با پوشش یك خبرنگار تلاش میكند با نزدیك شدن به یك رابط امنیتی، پرده از عملیات تروریستی این گروهك بردارد و با آن مقابله كند. ادامه فیلم، روایت موازی رهبری عملیات تروریستی توسط ریگی و خنثی سازی و كشف رمز عملیات توسط مامور امنیتی است. تقابلی كه به مرور تبدیل به دوئلی بین این دو میشود. دو شخصیت اصلی فیلم كه شباهتهایی به هم دارند. هر دو تنها و مستقلند. صراحت دارند و خشونت بخشی از شخصیت آنهاست. هیچكدام از موضع و عقیده خود كوتاه نمیآیند، هردو مهارت جنگی فراوانی دارند. و هردو نسبت به ایدئولوژی بیاعتقادند. مورد آخر وجه مشترك این قهرمان و ضدقهرمان، مسالهای هم در فیلم است كه باید در فرصت دیگری به آن پرداخت.
«روز صفر» دارای لحظاتی نفسگیر است و موقعیتهای مختلف آن به عنوان یك فیلم اكشن به خوبی كارگردانی شده است. جدا از ظاهر جذاب و فریبنده روز صفر كه با توجه به المانهای موجود در آن، بیشتر برای نوجوانان جذاب است، فیلم از شخصیت پردازی در فیلمنامه ضربه خورده است. قرار بوده در فیلم بین قهرمان (مامور امنیتی) و ضدقهرمان (ریگی) یك دوئل جدی شكل بگیرد. این تقابل و دوئل باید از یك سوم ابتدایی فیلم شروع شود و در پایان با دستگیری ریگی در هواپیما پایان یابد، اما اولین بار در یك سوم پایانی و با تماس تلفنی ریگی با مامور امنیتی سنگ آن بنا نهاده میشود. شخصیت قهرمان فیلم با بازی امیر جدیدی، بیشتر از اینكه انسانی عادی باشد، یك ابرقهرمان (سوپر هیرو) است و در حد تیپهای ابرقهرمانهای دی.سی.كامیكس باقی میماند و حتی از آنها عقبتر است. او تنهاست، خانوادهای ندارد، عشق در او كور شده، جنسیت برایش بیمعناست و صرفا برای ارضای خودش، دنبال دستگیری ریگی است. شعاری هم كه در پایان فیلم میدهد، چیزی را حل نمیكند. تصویری كه از او در فیلم میبینیم، یك ابرقهرمان است كه هرچه به او تیراندازی میكنند، گلولهها به او اصابت نمیكند، اما او همه را میزند و خودش را خالی میكند. به همین دلایل، قهرمان فیلم بیشتر به سوپرهیروهای مارول (مانند كاپیتان آمریكا) و قهرمانهای سینمای هند شباهت دارد و به نظر میرسد دكوپاژ صحنههای اكشن در فیلم متاثر از سینمای هند است كه هیچ اشكالی هم ندارد. اینكه ما بتوانیم فیلمی بسازیم كه در حد فیلمهای اكشن و ملی امروز سینمای هند باشد، افتخار بزرگی است. اما باید شخصیتپردازی قهرمانهای فیلمهای اكشن سینمای ما نیز حداقل شباهتی به قهرمانهای این سینما داشته باشند تا صرفا با فیلمی مردانه و تك جنسیتی مواجه نشویم. امیر جدیدی بهترین انتخاب برای این نقش بود. باتوجه به چهره سرد و توانمندی فیزیكی امیر جدیدی، او مناسبترین گزینه برای ایفای نقش مامور امنیتی در یك فیلم اكشن است.
فیلمنامه دارای چندین حفره است كه گرچه شاید برای مخاطب عام سینما به چشم نیاید، اما باید به آن پاسخ داد: عبور این حجم از مواد منفجره از مرزهای ایران و پاكستان و گذر از جادههای میانشهری ایران چگونه انجام شده و مسؤولیت آن به عهده كیست؟ قهرمان فیلم به عنوان یك مامور امنیتی، از كجا دستور میگیرد و باید به چه كسی به عنوان فرمانده پاسخگو باشد؟ و اینكه چرا تا این اندازه به نوجوانهای 18 - 17 ساله شباهت دارد؟
نریشنهای قهرمان فیلم، خطاب به چه كسی گفته میشود؟ با توجه به خط زمانی مستقیم و جلورونده فیلم، استفاده از آن كاملا غلط است.